English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
main storage U انباره اصلی
main storage U حافظه اصلی
Other Matches
main U ی تر راهنمایی میکند
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main U MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main U بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main U کامل شاه لوله
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
in the main U بطور کلی
in the main U اساسا
main U خط اصلی
with might and main U با تمام نیرو با همه توانایی
in the main U بیشتر اصلا
main U بزرگ تمام
main U نیرومند
main U بسیار مهم
main U عمده
main <adj.> U اصلی
main U مهم تمام
main U کامل
main U دریا
main U با اهمیت
main U مهم
main pipe U لوله اصلی
main menu U فهرست انتخاب اصلی
main menu U منوی اصلی
main motor U موتور اصلی
main nozzle U شیپوره یا نازل اصلی
main oscillator U اسیلاتور اصلی
main patent U ثبت اصلی
main memory U حافظه اصلی
main members U قطعات اصلی
main frame U کامپیوتر بزرگ
main fuse U فیوز اصلی
main gap U شکاف اصلی
main gap U فاصله تخلیه اصلی
main guard U پست نگهبانی اصلی
gas main U لوله اصلی گاز
gas main U شاه لوله گاز
fire main U لوله اب اتش نشانی
main mast U دکل اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main pole U قطب اصلی
main sector U بخش اصلی
main sequence U رشته اصلی
main sewer U لوله اصلی
main sewer U مجرای اصلی فاضلاب
main shaft U میل چرخ
main shaft U محور اصلی
main signal U سیگنال اصلی
main spring U شاه فنر
main stage U عرشه اصلی
main score U نمره اصلی
main sail U بادبان اصلی
main port U بندر اصلی
main port U ,
main port U refrencestation : syn
main port U port principal
main stage U طبقه اصلی
main radio U اطاق اصلی بی سیم ناو
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
main routine U روال اصلی
coup de main U حمله ناگهانی با تمام قوا
main body U عمده قوا
main direction U جهت اصلی
main carburetor U کاربراتور اصلی
main canal U کانال اصلی
main camshaft U میل بادامک اصلی
main cable U کابل اصلی
main busbar U شمش اصلی
main building U ساختمان اصلی
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
main beam U شعاع اصلی
main beam U شاه تیر
main circuit U مدار اصلی
main coil U سیم پیچ اصلی
main coil U بوبین اصلی
main deck U پل اصلی
main deck U عرشه اصلی ناو
main current U اتصال سری
main current U جریان اصلی
main contractor U پیمانکاردست اول
main contractor U مقاطعه کار اصلی
main contact U کنتاکت اصلی
main connection U اتصال اصلی
main column U ستون اصلی
main battery U باطری اصلی
main battery U توپ اصلی ناو
main axis U محور اصلی
main effort U تلاش اصلی
main effort U تلاش اصلی نیروها
main electrode U الکترود اصلی
main exchange U مرکز اصلی
main office U مرکز اصلی
main exciter U محرک اصلی
main feed U تغذیه اصلی
main field U میدان اصلی
main fire U سیستم اصلی اتش
main drain U پمپ اصلی خن ناو
main drain U زهکش اصلی
main door U در اصلی
main attack U حمله اصلی
main attack U تلاش اصلی نیروها
main attack U تک اصلی
main armament U جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
main anode U اند اصلی
main amplifier U تقویت کننده اصلی
main discharge U تخلیه اصلی
main distribution U مقسم اصلی
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
main stalk U ساقهاصلی
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
What is the main obstacle ? U مانع اصلی چیست ؟
main drag <idiom> U مهمترین خیابان شهر
main diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
main color U رنگ اصلی
main color U رنگ زمینه
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
rising main U جنبشاصلی
main wheel U چرخاصلی
main leg U پایهاصلی
main parachute U چتراصلی
main section U قسمتاصلی
main stand U تکیهگاهاصلی
main transformer U تغییردهندهاصلی
main tube U تیوپاصلی
main vent U منقذاصلی
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main lines U کانال اصلی
main lines U نهر مادر
main lines U نهر اصلی
main line U خط اصلی
main line U کانال اصلی
main line U نهر مادر
main line U نهر اصلی
water main U شاه لوله اب
main lines U خط اصلی
main road U جاده اصلی
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main roads U راه اصلی
main roads U جاده اصلی
main road U راه اصلی
water main U لوله هادی اب
main entrance U ورودیاصلی
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
main cleanout U تمیزکنندهاصلی
main stem U قسمت اصلی کانال
main carriage U حاملاصلی
main clauses U رجوع شود به clause independent
main switch U کلید اصلی
main clause U رجوع شود به clause independent
main topmast U دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
main unit U واحد اصلی
main voltage U ولتاژ اصلی
main winding U سیم پیچی اصلی
main wire U سیم اصلی
the main army U بخش عمده ارتش
main mirror U آینهاصلی
blast main U لوله دم
main duct U لولهاصلیآب
main engines U موتورهایاصلی
main stem U خط اصلی
collecting main U شبکه جمع کننده
main fan U پروانهاصلی
main program U برنامه اصلی
main stem U راه اصلی جویبار
main glider U غلتکاصلی
collecting main U شبکه دریافت
main inlet U دهانهاصلی
main supply route U راه اصلی تدارکات
main center office U مرکز اصلی ارتباطات
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
main coupling transformer U ترانسفورماتور پیوست شبکه
main transmission shaft U محور انتقال اصلی
main control lever U اهرم کنترل اصلی
main supply line U خط تغذیه اصلی
main supply route U اماد راه اصلی
main supply route U مسیر اصلی اماد
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
main circuit connection U اتصال مدار اصلی
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
main junction box U جعبهمستقیم
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
main battle tank U تانک اصلی
main supply pipe U لولهمنبعاصلی
main line program U بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
main scope tube U مجرایاصلیهدف
main royal sail U بادبانسلطنتیاصلی
main return pipe U لولهبرگشتاصلی
main reflex mirror U آینهانعکاساصلی
main preview monitor U صفحهدوبارهنمایشگراصلی
hot blast main U هدایت هوای دم داغ
main power cable U کابلاصلی
main lower topsail U بالاترینبادباناصلیتحتانی
main line of resistance U خط مقاومت اصلی
main line of resistance U خط اصلی مقاومت
main quantum number U عدد کوانتومی اصلی
main circuit vent U چرخهاصلیهواکش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com