English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
steady growth U رشد پایدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
steady state growth U رشد پایدار
steady state growth U رشد مداوم
Other Matches
steady U یکنواخت
steady <adj.> U مرتب
go steady <idiom> U همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
steady as you go U راه ثابت باشد
steady as you go U مسیر را ثابت نگهدارید
steady on U لوله توپ را به اهستگی تاروی هدف بیاورید
steady on U اهسته به سمت هدف
steady U همین راه برو
steady U راه
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady U محکم
steady U پرپشت استوار
steady U ثابت
steady U پی درپی مداوم
steady U پیوسته ویکنواخت کردن
steady U استوار یامحکم کردن
steady U ساکن شدن
steady U روی مسیر
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady <adj.> U منظم
steady U پابرجا
steady flow U جریان دائمی
steady state U وضعیت پایدار
steady state U حالت دائمی
steady flow U جریان ماندگار
slow and steady U اهسته وپیوسته
steady load U بار دائم
quasi steady U جریان نیمه ارام
steady flow U جریان دائم
steady flow U جریان لایه وار
steady state U حالت ثابت
as steady as a rock <idiom> U مثل کوه [استوار و ثابت]
steady current U جریان ثابت
steady state U وضعیت بارشد مداوم
steady state U مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
steady state U حالت پایا
steady state U حالات دائم
non steady state flow U جریان غیرهمگام
steady state conduction U رسانش با حالت پایا
steady state theory U نظریه حالت پایا
steady state flow U جریان با حالت پایا
steady state equilibrium U تعادل در وضعیت رشد پایدار
steady state approximation U تقریب حالت پایا
I have a steady monthly income. U درآمد ماهیانه ثابتی دارم
steady state wave motion U حرکت موجی پایا
slow and steady wins the race U اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
growth U نمود
growth U اثر حاصل
growth U چیز زائد
growth U نتیجه
growth U نمو
growth U بلوغ
growth U افزایش ترقی
growth U رشد
growth U روش
growth U گوشت زیادی تومور
growth U پیشرفت
epitaxial growth U رشد همبافته
economic growth U رشد اقتصادی
zero population growth U رشد جمعیت صفر
crystal growth U رشد بلور
crystalline growth U نمو بلورین
climate for growth U محیط رشد
crystalline growth U رشد بلورین
climate for growth U شرایط لازم برای رشد
sustaining growth U رشد مداوم
bangaloid growth U خانه ییلاقی
lush growth U رشد سرسبز
growth line U خطرشد
zero economic growth U نرخ رشد اقتصادی صفر
vertical growth U رشد عمودی
unbalanced growth U رشد نامتعادل
unbalanced growth U رشد نامتوازن
mushroom growth U زود رویی
geometric growth U رشد هندسی
growth areas U نواحی رشد
growth poles U قطبهای رشد
proportional growth U رشد تناسبی
particle growth U رشد ذره
ovular growth U رشد تخمچه
ovular growth U رویش تخمک
growth factor U عامل رشد
mushroom growth U رویش تند
growth factors U عوامل رشد
mental growth U رشد ذهنی
horizontal growth U رشد افقی
population growth U رشد جمعیت
growth motives U انگیزههای رشددهنده
growth stocks U سهام پر سود
growth ring U دایره رشد
growth ring U دایره سالیانه
growth reaction U واکنش رشد
growth rate U نرخ رشد
growth effects U اثار رشد
quick growth U رشدسریع
growth centers U مراکز رشد
stable growth U رشد با ثبات
growth curve U منحنی نمو
growth company U شرکت در حال گسترش
self sustaining growth U رشد خود پایدار
quick growth U تندرویی
annual rate of growth U نرخ رشد سالانه
general rate of growth U نرخ عمومی رشد
stages of economic growth U مراحل رشد اقتصادی
potential rate of growth U نرخ رشد بالقوه
chain growth polymerization U بسپارش افزایشی
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
warranted rate of growth U نرخ رشد تضمین شده
chain growth polymerization U بسپارش زنجیری
undersirable rate of growth U نرخ رشد نامطلوب
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
natural rate of growth U نرخ رشد طبیعی
step growth polymerization U بسپارش مرحلهای
characters of economic growth U خصوصیات رشد اقتصادی
rate of crystalline growth U سرعت نمو تبلور
rate of economic growth U نرخ رشد اقتصادی
current rate of growth U نزخ رشد جاری
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
full employment rate of growth U نرخ رشد در اشتغال کامل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com