Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
statute
U
قانون موضوعه
statute
U
قانون
statute
U
حکم اساسنامه
statute
U
قانون مدون
statute
U
احکام قانونی
statute
U
فریضه
statute
U
قانونی اساسنامه شرکت
statute book
U
قوانین موضوعه
barred by statute
U
مشمول مرور زمان
declaratory statute
U
قانون اعلامی
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
statute mile
U
مایل رسمی
penal statute
U
قانون جزا
penal statute
U
قانون جزایی قانون مجازات
preamble of a statute
U
مقدمه قانون
statute labour
U
بیگار
statute labour
U
بیگاری
statute labour
U
کار اجباری
statute mile
U
میل رسمی معادل 0825 فوت
statute of fraud
U
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
statute of limitation
U
مرور زمان
statute of limitations
U
قانون مرور زمان
declaratory statute
U
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
statute book
U
کتاب قانون
statute book
U
کتاب نظامنامه
large n
U
ازادی
large
U
حجیم
large
U
بزرگ
large
U
سترگ بسیط
large
U
کامل
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
by and large
<idiom>
U
روی هم رفته
large n
U
ازادانه
large
U
جامع
large
U
درشت لبریز
large
U
پهن
large
U
جادار
by and large
U
کلا
at large
U
به طور کلی
[معمولا]
large
U
هنگفت
the large one
U
بزرگه
by and large
U
رویهمرفته
so large
U
باین بزرگی
large n
U
مفصلا بطور کلی
large
U
وسیع
large n
U
سر بسته همینطوری
in large
U
بمقیاس زیاد
large n
U
بتفضیل
in large
U
بمقدار زیاد
a large car
U
یک اتومبیل بزرگ
large wheel
U
چرخبزرگ
large ship
U
ناو بزرگ
large ship
U
کشتی بزرگ
large ship
U
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
large spread
U
مروحه خیلی باز است
to a large extent
U
خیلی
to set at large
U
رهاکردن
to set at large
U
ازاد کردن
large blade
U
تیغهبزرگ
was grinted in large t.
U
با حروف درشت چاب
large white
U
خوک سفید انگلیسی
to a large extent
U
تا حد زیادی
set at large
U
ول کردن
set at large
U
ازاد کردن
large spread
U
فاصله گلوله ها راکم کنید
to a large extent
U
زیاد
it is unusually large
U
فوق العاده بزرگ است
large scale
U
بمقدار زیاد
in large quantities
U
بمقادیرزیاد
in large quantities
U
خیلی خیلی
it is unusually large
U
ازاندازه معمول بزرگتراست
large sized
U
بزرگ
large sized a
U
بزرگ
of a large size
U
بزرگ
large adv
U
بیشتر
large adv
U
زیاد
gentleman at large
U
کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
gentleman at large
U
قای بیکار
large scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale
U
در مقیاس بزرگ
large scale
U
مقیاس بزرگ
large-scale
U
نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large-scale
U
مقیاس بزرگ
large-scale
U
بمقدار زیاد
large-scale
U
در مقیاس بزرگ
considerably large
U
بس بزرگ
large aircraft
U
هواپیمای بزرگ
large detail
U
جزء بزرگ
large minded
U
ادم فهمیده
large leaved
U
گل بوته
large intestine
U
قولون روده فراخ
large minded
U
متفکر
large intestine
U
معاء غلاظ
large minded
U
ادم فرفیت دار
large minded
U
دارای فکر وسیع
large model
U
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
large intestine
U
روده بزرگ
large hearted
U
نظر بلند
large hearted
U
سخاوتمند بخشنده
large hearted
U
مساعد
large hearted
U
همدرد
large handed
U
دست باز
large hande a
U
حریص
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
large hande a
U
دست باز
large scale raid
U
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
large detached house
U
خانهویلایی
There he is in the flesh. there he is as large as life.
U
خودش حی وحاضر است
He left a large fortuue.
U
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
very large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
very large scale integration
U
قطعه
large chopping knife
U
ساطور
very large data base
U
پایگاه داده بسیار بزرگ
large scale computer
U
سیستم کامپیوتر قوی
large scale computer
U
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
large scale map
U
نقشه مقیاس بزرگ
sale on a large scale
U
فروش زیاد
he inherited a large fortune
U
دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
large scale production method
U
روش تولیدانبوه
large scale production method
U
روش تولیدبه مقیاس وسیع
super large scale integration
U
قط عه
ultra large scale integration
U
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
large leaved hybrid petunia
U
اطلسی دهن اژدر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com