English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stationery office U اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
stationery U صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
stationery U یات دیگر توسط چاپگر وارد آن می شوند
stationery U لوازم التحریر
stationery U نوشت افزار
stationery cabinet U کابینتثابت
multi part stationery U کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
office U کامپیوتر کوچک
office U وفیفه
office U اطاق دفتر
office U مناسب برای استفاده در شرکت
office U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
Near our office . U نزدیک اداره ما
to r. any one in an office U کسی رادوباره به منصبی گماشتن
to i. anyone with an office U به کسی منصب دادن
in office U در دفتر
office U اطاق
office U کار وفیفه
office U شغل عمومی
office U مقام
office U مسئولیت احرازمقام
office U اشتغال
office U محل کار اداره
office U خدمت
office U شغل
office U دفتر کار
office U دفتر
office U منصب
office U اداره
office U محل کار
office attorney U وکیل دفتر
police office U کلانتری
period of office U دوره تصدی
patent office U اداره ثبت اختراعات
paperless office U اداره بی کاغذ
police office U پاسگاه پلیس
government office U اداره دولتی
printing office U چاپخانه
office grapevine U سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
purchasing office U قسمت خرید
purchasing office U دفتر خرید
record office U اداره بایگانی کل
registered office U اقامتگاه قانونی شرکت
office work U کار اداری
office boy U پیشخدمت
office boy U فراش
office building U ساختمان اداری
office computer U کامپیوتر اداری
office copy U رونوشت مصدق
office hours U ساعات اداری
office hours U ساعات کار
the relevant office U اداره مسیول
office manager U رئیس اداره
office manager U رئیس دفتر
office of records U دفتر بایگانی
office of records U بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office of the future U ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office of the future U ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
removal from office U عزل
site office U دفتر ساختمانی
office-holders U دیوان گر
office tower U برجکارهایاداری
booking office U گیشهفروشبلیط
placement office U موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
sorting office U مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
ticket office U باجه فروش بلیت
Outside office hours. U خارج از وقت اداری
information office U دفتر اطلاعات
To assume office . U عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
A new government wI'll take office . U حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
booking office U باجه فروش بلیت
ticket office U باجه بلیت فروشی
booking office U باجه رزرو بلیت
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
Where is the booking office? U باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
office-holders U دیوان سالار
office-holders U صاحب مقام
site office U دفتر مشاوراملاک
subhome office U شعبه دفتر اصلی
subhome office U شعبه اصلی یک اداره
tenure of office U تصدی
tenure of office U زمامداری
the foreign office U وزارت خارجه
ticket office U محل فروش بلیت
ticket office U باجه
to solicit an office U درخواست ازیک شرکت
office-holder U صاحب منصب دولت
office-holder U کارمند دولت
office-holder U صاحب مقام
office-holder U دیوان سالار
office-holder U دیوان گر
office-holders U صاحب منصب دولت
office-holders U کارمند دولت
Where is the ticket office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
register office U اداره ثبت احوال
census office U دایره سجل و احوال
census office U اداره امار و ثبت احوال
central office U دفتر مرکزی
central office U مرکز تلفن
central office U تلکس و تلگراف
out of [outside] office hours U خارج از ساعات اداری
war office U وزارت جنگ
drawing office U دفتر نقشه کشی
drawing office U دفتر طراحی
during his tenure of office U درمدت تصدی او
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office U دفتر انتهایی
end office U شعبه جز
engineering office U دفتر مهندسی
cash office U صندوق
cash office U دایره صندوق
Foreign Office U وزارت امور خارجه
office automation U خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Home Office U وزارت کشور
Home Office U وزارت داخله
registry office U اداره ثبت
box office U گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office U باجه بلیط فروشی
post office U پستخانه
post office U اداره مرکزی پست
post office U محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
audit office U دفتر حسابرسی
audit office U اداره حسابرسی
automated office U دفتر خودکار
branch office U شعبه
branch office U دفتر شعبه
engineering office U دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
exchange office U مرکز تلفن خودکار
inquiry office U دفتر اطلاعات
intelligence office U دفتر راهنمایی
intelligence office U دفتر اطلاعات
intermediate office U مرکز میانی
investiture with an office U برگماری بکار
jack in office U ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack in office U رسیده است
job office U دفتر کارگاه
main office U مرکز اصلی
lawyer's office U دفتر وکالت
lawyer's office U دارالوکاله
labour office U اداره کارگزینی
land office U اداره املاک وثبت اراضی
investiture with an office U اعطای منصب
india office U اداره امورهندوستان
india office U وزارت هند
office chair U مبل اداری
finance office U اداره دارایی
front office U سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
good office U مساعی جمیله
governor's office U فرمانداری
head office U اداره مرکزی
head office U دفتر مرکزی
inquiry office U اداره خبر گیری
notary office U محضر
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
holy office U جامعه راهبان ومومنین
office bearer U بعدا پرسیده شود
office chair U صندلی اداری
Where is the left-luggage office? U دفتر بار امانتی کجاست؟
Home Office [British E] U دفتر وزارت داخله
left-luggage office U دفتر بار امانتی
lost property office U دفتر اشیای گم شده
vehicle registration office U اداره راهنمایی و رانندگی
Home Office [British E] U دفتر وزارت کشور
Currency exchange office U صرافی
office swivel chair U صندلی گردان اداری
Where is the nearest exchange office? U نزدیکترین صرافی کجاست؟
main center office U مرکز اصلی ارتباطات
land office business U کار وسیع وبسیط وسریع کارپر سود یا پر موفقیت
joint petroleum office U دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
general posr office U اداره مرکزی پست در لندن
telephone central office U مرکز تلفن خودکار
command issuing office U دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
command issuing office U دفتر توزیع فرامین یکان
civil status office U دفتر سجل و احوال
central telegraph office U مرکز تلگراف اصلی
army post office U شعبه پستی نیروی زمینی
army post office U پستخانه نیروی زمینی
administrative contracting office U دفتراداری
natary public's office U محضر
head office of company U مرکز اصلی شرکت
notary public office U دفتر
The hell with the company (office). U گور بابای شرکت ( اداره )
Several engineeres were removed from office. U چندین مهندس از کار بر کنار شدند
to marry at a registry office U در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
public prosecutor's office U دادسرا
post office order U چک یا حواله پستی
office of the public prosecutor U دادسرا
office information system U سیستم اطلاعات اداری
notary public's office U دفتر اسناد رسمی
notary public office U اسنادرسمی
administrative contracting office U دفتر استخدام کارگزینی
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
Our office is facing (opposite)the restaurant. U دفتر ما روبروی رستوران است
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back. U بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com