Perdic | spent fuel port | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	spent fuel port U	قسمتسوختمصرفشده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	spent fuel storage bay U	صفحهذخیرهسوختمصرفشده
	spent U	رها شده کم زور
	spent U	خسته
	spent U	از پا درامده کوفته
	spent U	نیروی خود را ازدست داده
	spent U	بی رمق
	spent U	خرج شده
	his money was p spent U	یک قسمت ازپولش خرج شد
	money well spent <idiom> U	پولی که هدر نرفته
	As part of my training, I spent a year abroad. U	درجریان کارآموزیم یکسال را در خارج گذراندم.
	fuel U	سوخت
	bi fuel U	موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
	bi fuel U	کار کند
	fuel U	تقویت سوخت گیری کردن
	fuel U	اغذیه
	fuel U	غذا
	fuel U	سوخت دادن
	fuel U	تحریک کردن تجدید نیرو کردن
	fuel U	بنزین
	fuel U	سوخت موتور
	fuel U	سوخت گیری کردن
	fuel U	سوخت ماده قابل اشتعال
	fuel U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuel gas U	سوخت گازی
	fuel gas U	گاز
	fuel filter U	صافی بنزین
	fuel grade U	درجه سوخت
	fuel injection U	سوخت رسانی
	fuel manifold U	چندراهی سوخت
	fuel meter U	سوخت سنج
	fuel filter U	صافی سوخت
	fuel engineering U	مهندسی سوخت
	fuel endurance U	میزان تکافوی سوخت
	fuel endurance U	قدرت پایداری سوخت
	bunker fuel U	سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
	chemical fuel U	سوخت شیمیایی
	aviation fuel U	سوخت هواپیما
	fuel pump U	پمپ سوخت
	domestic fuel U	سوخت خانگی
	fuel cell U	پیل سوختی
	fuel consumption U	مصرف سوخت
	fuel economy U	اقتصاد سوخت
	fuel oil U	نفت کوره
	fuel oil U	نفت سیاه
	power fuel U	سوخت
	raw fuel U	سوخت خام
	rocket fuel U	سوخت راکت
	thickened fuel U	سوخت تغلیظ شده
	unusable fuel U	سوخت غیرقابل استفاده
	fuel bundle U	متمرکزکنندهسوخت
	fuel gauge U	نمایشبنزین
	fuel injector U	انژکتورسوخت
	fuel lines U	خطوطسوخت
	fuel pellet U	ساچمهسوخت
	fuel rod U	میلهسوخت
	jet fuel U	سوختجت
	type of fuel U	نوعسوخت
	peptized fuel U	سوخت تغلیظ شده
	fuel oil U	مازوت
	fuel pump U	پمپ بنزین
	fuel control U	کنترلسوخت
	fuel storage U	انبار سوخت
	fuel tank U	مخزن سوخت
	fuel tank U	باک
	fuel tap U	شیر سوخت
	gas fuel U	سوخت گازی
	thickened fuel U	سوخت جامد
	hypergolic fuel U	سوخت فوق حساس
	hypergolic fuel U	سوخت خیلی حساس به اشتعال
	liquid fuel U	سوخت مایع
	rocket fuel U	سوخت موشک
	fossil fuel U	سوخت سنگوارهای
	solid fuel U	سوخت جامد
	to add fuel to fire	آتش را دامن زدن
	fuel transfer pipe U	لولهانتقالسوخت
	to add fuel to fire	نمک بر زخم پاشیدن
	new fuel storage room U	اتاقذخیرهسوختجدید
	fuel: natural uranium U	سوختاورانیمطبیعی
	air/fuel mixture U	مخلوطهواوسوخت
	fuel tank flap U	درباکبنزین
	fuel injection system U	سیستم تزریق سوخت
	fuel: enriched uranium U	سوختاورانیم
	external fuel tank U	مخزنسوختبیرونی
	flexible fuel tubing U	لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
	failed fuel bay U	صفحهسوختمصرفشده
	fuel air pump U	بوستر سوخت
	failed fuel canning U	قوطیکردنسوختمصرفشده
	fuel supply line U	لوله سوخت رسانی
	fuel control unit U	واحد کنترل سوخت
	fuel handling sequence U	سکونساستعمالسوخت
	canned failed fuel U	لولهسوختزائد
	fuel tank vent U	هواکش تانک سوخت
	fuel oil mixture U	مخلوط روغن و سوخت
	specific fuel consumption U	مصرف سوخت ویژه
	fuel reserve tank U	مخزن ذخیره سوخت
	fuel supply pump U	پمپ سوخت رسانی
	air/fuel ratio U	نسبت هوا به سوخت
	low fuel warning light U	چراغهشدارکمبودبنزین
	fuel air mixture ratio U	نسبت مخلوط سوخت و هوا
	The bus stopped for fuel [ to get gas] . U	اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
	fuel cooled oil cooler U	خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
	diesel fuel oil filter U	صافی سوخت موتور دیزل
	bladder type fuel call U	باک لاستیکی
	bladder type fuel cell U	باک لاستیکی
	brake specific fuel consumption U	مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
	To add fuel to (fan) the flames. U	آتش را دامن زدن
	port U	به آن وصل است را انتخاب کند
	port U	فرودگاه هواپیما
	port U	بندر ورودی
	port U	سمت چپ ناو
	port U	مامن مبدا مسافرت
	port U	لنگرگاه
	port U	ریل اطراف ناو
	port U	درب درگاه
	port U	حمل کردن مزغل تیراندازی
	port U	شراب شیرین بارگیری کردن
	out port U	بندر دور از مقصد
	out port U	بندرخارج از محوطه
	out port U	ساحلی مورد استفاده سر پل
	port U	ببندر اوردن حمل کردن
	port U	دماغه
	port U	بردن
	port U	ترابردن
	port U	در رو مخرج
	way port U	بندر سر راه
	port U	دورازه
	port U	روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
	port U	دروازه
	i/o port U	مدخل ورودی و خروجی
	last port U	شیپور خاموشی
	last port U	شیپور عزا
	port U	شیار هادی دهانه
	port U	مجرا
	port U	درگاه
	port U	اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
	port U	سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
	port U	باب
	port U	بندرگاه
	port U	یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
	port U	مدخل
	port U	دریچه تبدیل برنامه
	port U	مجرای عبورروغن
	port U	بندر
	port U	مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
	port U	سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
	port U	روزنه
	port U	بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
	port U	بندر گاه
	port U	دریچه
	port U	دهانه
	port U	وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
	port U	مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
	port U	پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
	port U	مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
	port U	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
	supply port U	درگاه تامین
	secondary port U	subordinatestation : syn
	secondary port U	station secondary
	serial port U	مدخل سری
	secondary port U	,
	secondary port U	بندر فرعی
	sally port U	درب اصلی قلعه یا استحکامات
	put into port U	وارد بندر شدن
	free port U	بندر ازاد
	registered port U	بندر مشخص
	free port U	بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
	sally port U	دروازه بزرگ قلعه
	sally port U	درب ورودی بزرگ
	sally port U	دریچه
	sally port U	دروازه عبور از قلعه
	serial port U	درگاه ترتیبی
	supply port U	درگاه تدارکاتی
	admission port U	سوپاپ ورودی
	ejection port U	دهانهپرتاب
	video port U	قسمتنمایش
	modem port U	قسمتقرارگیریمدم
	network port U	قسمتکارباشبکهاینترنت
	Port-au-Prince U	شهر پورت اوپرنس
	car port U	سایبان اتومبیل
	car port U	گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
	port glass U	جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
	port hand U	دستسویچپ
	treaty port U	بندر پیمانی
	printer port U	قسمتاتصالبهچاپگر
	transfer port U	دریچهانتقال
	keyboard port U	قسمتاتصالصفحهکلید
	port [software] U	دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
	terminal port U	بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
	terminal port U	بندر مقصد
	destination port U	بندر مقصد
	admission port U	دریچه پذیرش
	gas port U	محفظه عبور گاز
	gas port U	میله تنظیم گاز
	gas port U	لوله عبور گاز
	gun port U	مزغل
	hard port U	فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
	hard port U	ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
	high port U	حالت دست فنگ
	high port U	حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
	home port U	پایگاه اصلی