English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
special symbol U نماد ویژه
special symbol U نماد خاص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
symbol U سمبل
symbol U نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
symbol U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
symbol U لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol U رمز اشاره شاخص
symbol U رمز اشاره
symbol U نماد
symbol U نشانه
symbol U مظهر
symbol U بصورت سمبل دراوردن
symbol U رقم
symbol U رمز
symbol U اشاره
symbol U علامت نمون
symbol U نشان
symbol U علامت
nonterminal symbol U نماد غیر پایانی
punctuation symbol U نماد نقطه گذاری
processing symbol U علامت پردازش
mnemonic symbol U نماد حفظی
abstract symbol U نماد بی مسما
phallic symbol U نماد قضیب
status symbol U نشانهی شان و اعتبار
Symbol font U نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
symbol manipulation U دستکاری نمادها
symbol stringe U رشته نمادی
symbol table U جدول نمادها
symbol table U جدول علامت
symbol table U جدول نمادها جدول نمادی
term symbol U نشانه جمله طیفی
terminal symbol U علامت پایانی
terminating symbol U نماد پایان بخش
tracking symbol U نماد پیگردی
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
universal symbol U نماد همگانی
variable symbol U نماد متغییر
status symbol U نماد منزلت
status symbol U علامت مقام
terminal symbol U نماد پایانی
external symbol U علامت خارجی
appropriation symbol U کد اعتبار
shorthand symbol U مخفف
appropriation symbol U کد بودجه
distinguished symbol U نماد متمایز
decision symbol U علامت تصمیم
connector symbol U علامت اتصال
composite symbol U علامت ترکیبی
aiming symbol U ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
accounting symbol U علایم مشخصه حساب
logic symbol U علامت منطقی
logic symbol U نماد منطقی
logical symbol U علامت منطقی
authority symbol U نماد قدرت
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
flowchart symbol U نماد نمودار گردشی
flowchapt symbol U نماد روند نما
special U حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special U خاص
special U ویژه
special U مخصوص
special U استثنایی
special U مخصوص خاص
special U حرف غیر عادی در یک نوشتار
special U سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special <adj.> U ویژه
special <adj.> U خاص
special <adj.> U اضافه
special U مخصوصا
special <adj.> U علاوه
symbol substitution test U ازمون جانشین سازی نمادها
It is not much of a reputation (status symbol) for one. U اینهم برای آدم شهرت نشد
token [symbol, abbreviation] U مخفف
symbol digit test U ازمون نماد- رقم
symbol arrangement test U ازمون نمادارایی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
predefined process symbol U علامت فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
special case U مورد خاص یااستثنایی
special mark U علامتمخصوص
Special Branch U سازمانپلیسبریتانیا
special effect U جلوههایویژه
special case U مورد ویژه
Do you have any special rates? U آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
a special menu U صورت غذای مخصوص
Are there any special fares? U آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
special character U دخشه
special character U ویژه
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special damage U خسارت مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
special contracts U منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special contracts U عقود معینه
special character U علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special character U دخشه ویژه
special effects U جلوههای ویژه
special effects U تروکاژ
special deposits U سپردههای ویژه
special session U نشست ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
special agent U وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special administration U اداره قسمت خاصی از ترکه
special ability U توانایی اختصاصی
Paste Special U در یک متن
Paste Special U درج یک شی خاص
extra special U مخصوص
extra special U ویژه
extra special U فوق العاده
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
special area U منطقه پرواز مخصوص
special session U نشست فوق العاده
special staff U ستاداختصاصی
as a special exception <adv.> U بطور استثناء
as a special exception <adv.> U استثنأ
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special bastard U حرامزاده ویژه
special delivery U پست سفارشی
special drawing right U حق برداشت مخصوص
special team U تیم ذخیره ها
special session U جلسه مخصوص
special plea U دفاع خاص
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special property U مالکیت خاص
special staff U ستاد تخصصی
special sheaf U مروحه مخصوص
special passport U پاسپورت ویژه
special purpose U یک منظوره
special session U جلسه فوق العاده
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special services U خدمات مخصوص
special school U اموزشگاه استثنایی
special purpose U خاص منظوره
special purpose U تک منظوره
special relativity U نسبیت خصوصی
special passport U پاسپورت مخصوص
special tribunal U دادگاه اختصاصی
special registrant U دفتر ثبت نام مخصوص
special drawing right U حق برداشت ویژه
special jury U هیئت منصفه مخصوص
special majority U اکثریت خاص
special duty U کار ویژه
special education U اموزش و پرورش استثنایی
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special olympics U المپیک افراد استثنایی
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
special weapons U جنگ افزارهای ویژه
special weapons U جنگ افزار مخصوص
special vertict U رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special party U گروه ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
special verdict U رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special troops U یکانهای مخصوص
kahn's test of symbol arrangement U ازمون نماد ارایی کان
the Green Dot® [recycling symbol] U علامت نقطه سبز [بازچرخی در محیط زیست]
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special interest group U گروه
special weight race U مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
I must make a special note of that. U من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special purpose computer U کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
digital video special effects U نمایشمخصوصعددیعوامل
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Every man is made for a special job. <proverb> U هر کس را بهر کارى ساختند .
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com