English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sparring partner U حریف مشت بازی
sparring partner U یار تمرینی بوکس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sparring U پیچ و تاب بدن
sparring U وول خوردن درخاک
sparring match U مبارزه تمرینی بوکس
partner U همسر
he was a partner with me U با من شریک یا انباز بود شریک من بود
partner U شریک شدن
partner U شریک کردن شریک
partner U همدست
partner U انباز همسر
partner U یار
partner U شریک
non-resident partner U شریک غیر مقیم [اقتصاد]
silent partner U شریک سرمایه رسان
silent partner U شریکی که تهیه سرمایه بااوست
nominal partner U شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
nominal partner U شریک اسمی
general partner U شریک ضامن
sleeping partner U شریک سرمایه رسان
sleeping partner U شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
A partner of the robber and a companion of the ca. <proverb> U شریک دزد و رفیق قافله .
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com