English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sole owner U مالک منحصر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
owner U صاحب
owner U دارنده
owner U مالک
owner U رب
at the owner's risk U با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
joint owner U در جمع مالکین مشاع
joint owner U مالک مشاع
licence owner U صاحب امتیاز
car owner U مالک اتومبیل
building owner U صاحب کار
at the owner's risk U بعهده مالک
at owner's risk U معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
at owner's risk U یا حمل جنس باهمین شرط
at owner's risks U ریسک به عهده مالک
at the owner's risk U باشد
at owner's risks U به هزینه صاحب مال
he is the owner of this house U او صاحب این خانه است
owner-occupier U صاحبومالکمنزل
owner-driver U رانندهایکهمالکخودرونیزباشد
This page owner U دارنده این برگه
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
reputed owner U مالک اعتباری
joint owner U شریک ملک
owner of a property U صاحب ملک
owner's risk U خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
owner's risk U ریسک صاحب کالا
owner of a property U مالک
A dog will not recognize its owner. <proverb> U سگ صایبش را نمى شناسد .
property with unknown owner U مال مجهول المالک
benefical owner of an estate U مالک بهره برداریک دارایی
owner of root or seed U مالک اصله یا حبه
make oneself the owner of U تصاحب کردن
sole right U حق انحصاری
sole U تیر کف
sole U منحصر بفرد
sole U مجرد
sole U منحصربفرد
sole U یگانه
sole U تخت زدن
sole U تنها
sole U ته چوب گلف
sole U شالوده تنها
sole U ازدواج نکرده
sole U تنها انحصاری
sole U تخت
sole U تخت کفش
sole U زیر قسمت ته هر چیز
sole U کف پا
sole U انحصاری
sole plate U بالشتک
sole plate U کف پنجره
sole representative U نماینده منحصر بفرد
sole argument U دلیل منحصربفرد
sole selling right U حقوق فروش انحصاری
sole tenant U مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
middle sole U لژمیانی
lemon sole U ماهیخوراکی
sole offspring U فرزند منحصر بفرد
sole trap U ضربه با کف پا
half sole U نیم تخت انداختن
half sole U نیم تخت
feme sole U زن غیرمحصنه
feme sole U زن بی شوهر
half sole U نیم تخت زدن
sole a for iran U تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
sole agent U نماینده انحصاری
sole arbitrator U حکم یا داور انحصاری
sole arbitrator U داور منفرد
sole argument U یگانه دلیل
sole argument U تنها دلیل
sole agent U نماینده منحصر بفرد
sole kick U ضربه با کف پا
vinyl grip sole U کفبستهوینلی
sole distributor contract U قرارداد توزیع انحصاری
sole of the foot kick U ضربه با کف پا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com