Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
soft copy
U
نسخه غیر ملموس
soft copy
U
نسخه غیر چاپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copy
U
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
U
کپی
copy
U
کپی برداری
copy
U
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
to copy
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
U
نمونه
copy
U
کپیه
copy
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
U
نگهبان مخابراتی
copy
U
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
U
نسخه برداری
copy
U
نسخه
copy
U
جلد
copy
U
رونوشت
copy
U
نمونه ساختن
copy
U
استنساخ کردن
copy
U
رونویس کردن
copy
U
سواد
copy
U
بدل سازی کردن
copy protection
U
حفافت دربرابر کپی
foul copy
U
چرک نویس
exact copy
U
رونوشت عین
dead copy
U
اخبارکهنه
dead copy
U
اخبارچیده شده
copy protection
U
محافظت از کپی
foul copy
U
مسوده
hard copy
U
نسخه چاپی
hard copy
U
نسخه ملموس خروجی چاپی
make a copy of
U
سواد برداشت
office copy
U
رونوشت مصدق
presentation copy
U
نسخه قدیمی
carbon copy
U
رونوشت
copy protection
U
جلوگیری از اعمال کپی
abdominos'copy
U
شکم بینی
attested copy
U
رو نوشت مصدق
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy plot
U
تکثیر از روی نسخه اصلی
copy milling
U
الگوتراشی
copy machining
U
الگوتراشی
copy holder
U
گیره کاغذ
copy fitting
U
مطابقت کپی
copy editing
U
ویرایش کپی
copy book
U
دفتر کپیه
cetified copy
U
سواد مصدق
cetified copy
U
رونوشت مصدق
certified copy
U
رونوشت مصدق
certified copy
U
سواد مصدق
backup copy
U
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup copy
U
نسخه پشتیبان
authorization to copy
U
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
copy protect
U
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
pirate copy
U
نسخه غیر قانونی چاپ شده
The painting is only a copy.
U
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
examined copy
U
نسخه بررسی شده
certified copy
U
رونوشت گواهی رسمی شده
be a carbon copy
<idiom>
U
دقیقا مثل دیگری بودن
carbon copy
U
کپی نسخه غیراصل
carbon copy
U
ورق کاربن
carbon copy
U
رونوشت کاربنی
make a copy of
U
رونوشت برداشتن
pirate copy
U
نسخه سرقت شده
copy for private use
U
نسخه برای استفاده شخصی
fair copy
U
نسخه درست
true copy
U
رونوشت مطابق با اصل
copy quantity
U
مقدارکپی
tape copy
U
پیام ضبط شده روی نوارضبط
back copy
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
tape copy
U
پیام نوار شده
She is a bit too copy .
U
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
cheap copy
U
بدل قلابی
straightforward copy
U
کپیه عین اصل
copy of his letter is here with enclosed
U
رونوشت نامه وی ضمیمه است
press copy book
U
دفتر کپیه
rough or foul copy
U
چرک نویس
copy letter book
U
دفتر کپیه
camera ready copy
U
کپی اماده تکثیر
blind copy receipt
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
live copy paste
U
کپی الصاق مستقیم
He's a carbon copy of his father.
U
کپی پدرش است.
copy output mode
U
روکشخروجیکپی
hard-copy output
U
نسخه
[خروجی]
چاپی
fair or clean copy
U
پاکنویس
blind carbon copy
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
colour hard copy device
U
اسباب نسخه چاپی رنگی
soft to the f.
U
نرم
it is too soft
U
پر نرم است
soft
U
لطیف
soft
<adj.>
U
نرم وقابل انعطاف
soft
<adj.>
U
ملایم
soft
<adj.>
U
لطیف
soft
<adj.>
U
نرم
soft
U
ملایم
soft
U
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft
U
توپ کم جان
soft
U
ضعیف
soft
U
نیمبند
soft
U
گوارا
soft
U
سبک شیرین
soft
U
نیم بند
soft
U
عسلی
soft
U
نرم
soft
U
مهربان نازک
soft
U
متن روی صفحه
soft
U
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
soft
U
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
soft
U
صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
soft
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
soft touch
U
آدمی که سختگیر نیست و میشود زود از او پول قرض کرد
soft-soaping
U
چاپلوسی
soft pastel
U
پاستلخشک
soft ray
U
بالهنرم
soft-soaped
U
چاپلوسی کردن تملق
soft currency
U
پولباواحدپولیکمارزش
soft furnishings
U
متکا پرده نورتابوروکشمبلمان
soft option
U
انتخابآسانترینراه
soft porn
U
بیانتمایلاتجنسیبهنحویزننده
soft target
U
هدفبدوندفاع
soft-soaped
U
چاپلوسی
soft drinks
U
شربت
soft drinks
U
نوشابه
soft-soaping
U
چاپلوسی کردن تملق
soft valve
U
شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
soft ware
U
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
soft water
U
اب سبک
soft water
U
اب خوشگوار
soft wood
U
چوب نرم
soft x rays
U
پرتو ایکس کم نفوذ
soft x rays
U
پرتوایکس نرم
soft palate
U
کام گوشتی
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-soaps
U
چاپلوسی کردن تملق
soft-soaps
U
چاپلوسی
soft drink
U
نوشیدنی غیر الکلی
soft drink
U
نوشابه
soft drink
U
شربت
soft drinks
U
نوشیدنی غیر الکلی
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
soft spot for someone/something
<idiom>
U
احساسات تندوتیز داشتن
soft spoken
U
دارای صدای نرم وملایم
soft spoken
U
معتدل
soft-hearted
U
نرم دل
soft-hearted
U
نازک دل
soft hearted
U
نرم دل
soft hearted
U
نازک دل
soft palates
U
شراع الحنک
soft palates
U
کام گوشتی
soft water
U
اب شیرین
soft headed
U
ساده لوح
soft loan
U
وام اسان
soft loan
U
وام بدون دردسر
soft loans
U
وام اسان
soft palate
U
شراع الحنک
soft-spoken
U
معتدل
soft-spoken
U
دارای صدای نرم وملایم
soft drink
U
نوشابه غیر الکلی
soft-soap
U
چاپلوسی کردن تملق
soft-soap
U
چاپلوسی
soft soap
U
چاپلوسی کردن تملق
soft soap
U
چاپلوسی
soft sell
U
بانرمی وملایمت بفروش رساندن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft drinks
U
نوشیدنی های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
soft drinks
U
نوشابه های غیرالکلی
[غذا و آشپزخانه]
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft loans
U
وام بدون دردسر
soft tooling
U
ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
fail soft
U
با خرابی تدریجی
soft coal
U
ذغال سنگ چاق
soft error
U
خطای ملموس
soft eye
U
چشمی ساده
soft fails
U
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
soft font
U
فونت نرم
soft goods
U
کالاهای بی دوام
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
soft hyphen
U
خط تیره شرطی
soft hyphen
U
خط تیره اختیاری
soft iron
U
اهن نرم
soft keys
U
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
soft laid
U
نرم تابیده
soft landing
U
فرود نرم
soft lead
U
سرب نرم
soft coal
U
ذغال سنگ قیردار
fail soft
U
با خرابی ملایم
fail soft
U
تخریب
fail soft
U
تخریب تدریجی
soft tube
U
لامپ نرم
it is a soft snap
U
کاری ندارد
it is a soft snap
U
چیزی نیست کاراسانی است
soft acid
U
اسید نرم
soft anneal
U
گداختن نرم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com