English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
socket coupler پریز اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
socket [wall socket] پریز روی دیوار
socket [wall socket] پریز دیواری
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
coupler U بهم چسباننده
coupler U وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
coupler U وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
coupler U جفتگر
coupler U متصل کننده
acoustic coupler U کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی
acoustic coupler U تطبیق دهنده صوتی
acoustic coupler U تزویج کننده صوتی
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
acoustic coupler U جفت سازصوتی
coupler head U سراتصال
quick coupler U بست سریع در لولههای ابرسانی
hinge coupler U جفتگر لولایی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
coupler link U عضو اتصال
coupler link U لینک اتصال
coupler-tilt tablet U صفحهجفتی
socket [در حدقه یا سرپیچ قرار دادن]
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
socket U دو راهی لوله
socket [وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
socket U موف
socket مفصل
socket حفره
socket [محل اتصال کابل]
socket سرپیچ
socket کاسه چشم
socket جای شمع
socket بوشن
socket پریز
socket گوده حدقه
socket کاسه
socket خانه
socket جا
socket کام [سقف دهان]
socket مادگی
socket سوکت
socket کاسه بندگاه
socket گوده
socket پایه
socket [سرپیچ خانه]
socket پریز برق
socket محل اتصال برق
socket بست لوله
probe socket [سوکت پروب] [الکرونیک و کامپیوتر]
socket bayonet سرنیزه حفره دار
three-pin socket [سرپیچ سه سر]
power socket پریز برق
external socket پریز بیرونی
connecting socket [دوشاخه متصل کننده]
charging socket حفره جا شارژر
wall socket پریز روی دیوار
timer socket [پریز زمان سنج]
The socket is broken. پریز برق شکسته است.
socket box U جعبه پریز
network socket پریز شبکه [کامپیوتر]
network socket سوکت شبکه [کامپیوتر]
wall socket پریز دیواری
wafer socket [پریز صفحه ای]
horn socket [وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
fuse socket پایه فیوز
fuse socket سوکت فیوز
flush socket [پریز زیر کار]
earth socket پریز زمین
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
bulb socket سرپیچ لامپ
angle socket سرپیچ عمودی
eye socket [خانه چشم]
eye socket کاسه چشم
input socket ساکت ورودی
lamp socket سرپیچ
socket putty [بطانه دو راهی لوله]
spade socket [سوکت بیلی شکل]
socket pipe لوله مفصلی
bell socket تبدیلی
plug socket پریز
plug and socket دوشاخه و پریز
utensil socket [پریز دستگاه برقی]
spigot and socket joint اتصال مفصلی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
keyless lamp socket [سرپیچ بی کلید]
numeric coprossor socket [پریز کمک پردازنده عددی]
point [wall socket] [British] پریز دیواری
point [wall socket] [British] پریز روی دیوار
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com