Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
society for computer medicine
U
انجمن پزشکی کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
society for computer simulation
U
انجمن شبیه سازی کامپیوتر
medicine
U
علم طب
medicine
U
طب
medicine
U
پزشکی
medicine
U
دوا
medicine
U
دارو
take one's own medicine
<idiom>
U
پذیرش محاکمه بدون شکایت
society
U
معاشرت
society
U
جامعه اجتماع
society
U
شرکت حشر ونشر
society
U
مجمع
society
U
نظام اجتماعی گروه
society
U
جمعیت
society
U
اشتراک مساعی
society
U
انسگان
society
U
جامعه
society
U
شرکت کمیته
society
U
اجتماع
society
U
انجمن
alternative medicine
U
روش معا لجه که در آن از روشهاییمانند طب سوزنی استفاده شود
aviation medicine
U
طب هوایی
practice of medicine
U
کار پزشکی
psychosomatic medicine
U
پزشکی روان تنی
profession of medicine
U
پیشه پزشکی
aviation medicine
U
سیستم پزشکی هوایی
tonic medicine
U
داروی نیرو بخش یامقوی
student of medicine
U
شاگردیامحصل طب
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
sports medicine
U
طب ورزشی
space medicine
U
پزشکی فضایی
space medicine
U
پزشکی فضانوردی
preventive medicine
U
طب پیشگیری
preventive medicine
U
پزشکی پیشگیر
practice of medicine
U
طبابت
ENT medicine
U
پزشکی گوش و حلق و بینی
[پزشکی]
social medicine
U
پزشکی اجتماعی
socialized medicine
U
بیمه پزشکی همگانی
ancient medicine
U
پزشکی عهد عتیق
physical medicine
U
طب توان بخشی
f.for practising medicine
U
پروانه پزشکی
legal medicine
U
طب قانونی
legal medicine
U
پزشکی قانونی
forensic medicine
U
پزشکی قانونی
forensic medicine
U
طب قانونی
patent medicine
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine
U
داروی ثبت شده
patent medicine
U
داروی اختصاصی
medicine ball
U
توپ چرمی
medicine ball
U
توپ پر تمرینی مدیسین بال
internal medicine
U
طب داخلی
medicine man
U
پزشک قبیله
medicine man
U
جادوگر
medicine man
U
حکیم
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
withdrawal from society
U
اعتکاف
the society is like a vortex
U
جامعه مانندگردابی است
egalitarian society
U
جامعه تساوی طلب
closed society
U
جامعه بسته
throwaway society
U
جامعه مسرف
transitory society
U
جامعه انتقالی
inert society
U
جامعه بیهوده
nonliterate society
U
جامعه نانویسا
join a society
U
عضو انجمنی شدن
preliterate society
U
جامعه نانویسا
primitive society
U
جامعه ابتدایی
secret society
U
انجمن سری
mass society
U
جامعه انبوهیده
law society
U
کانون وکلا
cooperative society
U
شرکت تعاونی
building society
U
شرکتوام دهندهمسکن
classless society
U
جامعه بی طبقه
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
benefits society
U
انجمن خیریه
A classless society.
U
جامعه بی طبقه
Every individual in the society should . . .
U
هر فردی درجامعه با ید ...
atomistic society
U
واحدهای کوچک تولیدی
atomistic society
U
جامعه ذرهای
affluent society
U
جامعه مرفه
affluent society
U
جامعه رفاه
co-operative society
U
موسسهعام المنفعه
affluent society
U
جامعه ثروتمند
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
affluent society
U
جامعه مصرفی
to live at the expense of society
U
بار دیگران شدن
to live at the expense of society
U
روی دوش جامعه زندگی
society of certified processors
U
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
word processing society
U
انجمن پردازش کلمه
canadian information processing society
U
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent.
U
سری توی سرها درآوردن
computer
U
رایانه
computer
U
ماشین حساب
computer
U
ماشین حساب کامپیوتر
computer
U
شمارنده
computer
U
ماشین متفکر
computer
U
حسابگر الکترونی
computer
U
کامپیوتر
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
U
اکامپیوتر
computer
U
ماشین الکترونیکی
micro-computer
U
خرد کامپیوتر
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
ibm computer
U
ماشین حساب ای بی ام
ibm computer
U
کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer
U
کامپیوترترکیبی
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer
U
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
transportable computer
U
پس و پیش کردن
two address computer
U
کامپیوتر دو ادرسه
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
laptop computer
U
کامپیوتر دستی یا کیفی
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
hybrid computer
U
کامپیوتر دو رگه
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
digital computer
U
کامپیوتردیجیتال
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer
U
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
U
کامپیوتر
computer table
U
میزکامپیوتر
digital computer
U
کامپیوتر عددی
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
four address computer
U
کامپیوتر چهار نشانی
micro-computer
U
ریزرایانه
micro-computer
U
ریزکامپیوتر
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
a stand-alone computer
U
یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer.
U
این رایانه جادو شده.
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
pocket computer
U
کامپیوتر جیبی
source computer
U
کامپیوتر منبع
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
slave computer
U
کامپیوتر برده
self adapting computer
U
کامپیوتر خود وفق
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
satellite computer
U
کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer
U
کامپیوتر بادوام
serial computer
U
کامپیوتر سری
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
serial computer
U
کامپیوترنوبتی
sequential computer
U
کامپیوتر ترتیبی
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
one address computer
U
کامپیوتریک ادرسه
nonesequential computer
U
کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
microprogrammable computer
U
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
talking computer
U
کامپیوتر سخنگو
stand alone computer
U
کامپیوتر مستقل
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer
U
کامپیوتر اداری
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer
U
کامپیوتر مقصود
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
target computer
U
کامپیوتر هدف
digital computer
U
کامپیوتر رقمی
computer operator
U
اپراتور کامپیوتر
computer letter
U
حرف کامپیوتری
board computer
U
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
computer language
U
زبان کامپیوتر
computer language
U
زبان کامپیوتری
computer jargon
U
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
computer instruction
U
دستورالعمل کامپیوتر
computer industry
U
صنعت کامپیوتر
computer aided
U
بکمک کامپیوتر
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
computer logic
U
منطق کامپیوتر
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computer on a chip
U
کامپیوتر روی یک تراشه
asynchronous computer
U
کامپیوتر ناهنگام
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
computer nik
U
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
asynchronous computer
U
کامپیوتر غیرهمزمان
computer network
U
شبکه کامپیوتری
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com