Perdic | selective admission | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 62 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	selective admission U	پذیرش انتخابی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	admission U	پذیرش
	admission U	پذیرش به بیمارستان
	admission U	اجازه بستری [در بیمارستان]
	admission U	مکش
	admission U	تنفس
	admission U	قبول
	admission U	تصدیق اعتراف
	admission U	دخول
	admission U	درامد
	admission U	اجازهء ورود
	admission U	ورودیه
	admission U	پذیرانه بارداد
	selective U	آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
	selective U	نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
	selective U	مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
	selective U	برگزیننده
	selective U	گزیده انتخابی
	selective U	گزیننده
	selective U	بهگزین
	selective U	انتخاب کننده
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selective U	دارای حسن انتخاب گلچین کننده
	selective U	انتخابی
	selective U	قابل انتخاب
	selective U	گزینشی
	emergency admission U	پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
	prior admission U	اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
	letter of admission U	اقرارنامه
	direct admission U	مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
	admission requirements U	شرایط پذیرش
	admission is free to all	ورود برای همه یا همگان آزاد است
	admission of liability U	قبول بدهی
	admission of liability U	پذیرش تعهدات
	admission port U	سوپاپ ورودی
	admission port U	دریچه پذیرش
	admission rate U	میزان پذیرش
	selective perception U	ادراک انتخابی
	selective process U	فرایند گزینشی
	selective quenching U	سردکنندگی ناحیهای
	selective service U	خدمت داوطلبانه نظام
	selective signalling U	ارتباط مخصوص
	selective listing U	سیاهه برداری گزیده
	selective trace U	ردیابی گزیده
	selective inattention U	عدم توجه انتخابی
	selective attention U	دقت انتخابی
	selective access U	دستیابی گزیده
	selective calling U	فراخوانی گزیده
	selective breeding U	تخم کشی انتخابی
	selective dump U	روگرفت گزیده
	selective erosion U	فرسایش انتخابی
	selective forgetting U	فراموشی انتخابی
	selective hardening U	سخت گردانی انتخابی
	to refuse somebody entry [admission] U	اجازه ندادن ورود کسی [به کشوری]
	to refuse somebody entry [admission] U	کسی را در مرز برگرداندن
	exhaust gas admission	اگزوز ورود گاز
	college admission tests	آزمونهای پذیرش دانشجو
	frequency selective amplifier U	تقویت کننده سلکتیو فرکانس
	harmonic selective ringing U	تلفن اختصاصی همساز
	selective ion electrode U	الکترود یون گزین
	selective distribution system U	پخش گزینشی
	selective clock stetching U	تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy