English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
secure U مطمئن تامین کردن
secure U تامین شده
to secure U تامین کردن [مطمئن کردن ] [حفظ کردن]
secure U امن
secure U تامین کردن
secure U محفوظ داشتن
secure U حفظ کردن
secure U درامان تامین
secure U تصرف کردن گرفتن هدف
secure U تامین کردن هدف
secure U بی خطر خاطر جمع مطمئن
secure U محفوظ
secure U به دست اوردن امن
secure U محکم نگهداشتن
secure U به دست اوردن
secure U محکم
it is secure U محکم است
secure U بی خطر
secure U ایمن
secure U مطمئن استوار
it is secure U عیب نمیکند
secure system U سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
to feel secure U مطمئن بودن
secure kernel U هسته امن
i have a secure grasp of it U محکم دارمش
i have a secure grasp of it U انرا گرفته ام
i have a secure grasp of it U محکم
to feel secure U مطمئن شدن
secure arguments U دلائل متین یامحمکم
secure of victory U مطمئن به پیروزی
secure sockets layer U پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
In a secure ( safe ) place. U درمحل محکم وامنی
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
to secure a debtby a mortagage U با گرفتن گرو بستانکاری خودرا ازدیگران تامین کردن
secure hypertext transfer protocol U گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
transaction U فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transaction U سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
transaction U پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
transaction U رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
transaction U ثیر قرار میدهد.
cause of a transaction U جهت معامله
transaction U خلاصه مذاکرات
transaction U ترکنش
transaction U معامله
transaction U سودا
transaction U انجام
transaction U داد و ستد
transaction U تبادل
technology U فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technology U تخصص شناسی
technology U صنعت شناسی
technology U قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
technology U حرفه شناسی شناخت دانشی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U فنشناسی
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technology U اشنایی باصول فنی
technology U تکنولوژی
technology U فن شناسی
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
technology U فنون شگرد شناسی
technology U دانش فنی تکنولوژی
transaction motive U انگیزه معاملاتی
transaction file U فایل تراکنش پرونده تراکنش
spot transaction U معامله نقدی
transaction file U فایل تغییرات
transaction in order U liability avoid to
transaction file U پرونده تراکنش
transaction data U دادههای تراکنشی
transaction code U کد تغییرات
object of transaction U مورد معامله
party to a transaction U متعامل
transaction costs U هزینههای معاملاتی
capital transaction U داد و ستد سرمایه
reason for a transaction U جهت معامله
business transaction U داد و ستد بازرگانی
transaction trailing U ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
unauthorized transaction U معاملات فضولی
unauthorized transaction U معامله فضولی
valid transaction U معامله صحیح
an nucertain transaction U معامله غرری
transaction tape U نوار تراکنش
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
credit transaction U معاملات موجل
transaction in order U معامله به قصد فرار از دین
fictitious transaction U معامله صوری
transaction motive U انگیزه مبادلاتی
external transaction U معاملات خارجی
transaction on change U معامله در بورس
transaction oriented U تراکنش گر
transaction record U رکورد تراکنش
credit transaction U معاملات استمهالی
to carry out a transaction U معامله ای انجام دادن
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
eco-technology U فناوری زیست بوم
technology transfer U انتقال تکنولوژی
neutral technology U تکنولوژی خنثی
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
farm technology U روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
appropriated technology U فن شناسی فراخور
elecric technology U تکنولوژی برق
educational technology U فن شناسی اموزشی
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
backstop technology U فن شناسی پشتواندار
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
information technology U تکنولوژی اطلاعات
soft technology U تکنولوژی نرم
high technology U پیشرفته بودن از نظر فناوری
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
lubrication technology U تکنیک روغنکاری
TAN [Transaction authentication number] U رمز یکبار مصرف
the deceived party in a transaction U مغبون
A cash ( credit ) transaction . U معامله نقدی ( اعتباری )
foreign exchange transaction U معاملات ارزی
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
transaction demand for money U تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
failure to comply with the transaction U عدم ایفاء تعهد
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
Advanced Technology Attachment U واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
mode of operation [Technology] U عاملیت
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
Advanced Technology Attachment U حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
Advanced Technology Attachment U واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
Advanced Technology Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
functional principle [Technology] U کارکرد
mode of operation [Technology] U کارکرد
functional principle [Technology] U عاملیت
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction. U د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com