Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
secure system
U
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
secure
U
به دست اوردن
secure
U
محکم نگهداشتن
secure
U
به دست اوردن امن
secure
U
محفوظ
secure
U
بی خطر خاطر جمع مطمئن
it is secure
U
عیب نمیکند
it is secure
U
محکم است
to secure
U
تامین کردن
[مطمئن کردن ]
[حفظ کردن]
secure
U
تامین کردن هدف
secure
U
ایمن
secure
U
بی خطر
secure
U
مطمئن استوار
secure
U
محکم
secure
U
درامان تامین
secure
U
حفظ کردن
secure
U
محفوظ داشتن
secure
U
تامین کردن
secure
U
امن
secure
U
تصرف کردن گرفتن هدف
secure
U
مطمئن تامین کردن
secure
U
تامین شده
i have a secure grasp of it
U
انرا گرفته ام
i have a secure grasp of it
U
محکم دارمش
secure of victory
U
مطمئن به پیروزی
secure kernel
U
هسته امن
i have a secure grasp of it
U
محکم
to feel secure
U
مطمئن شدن
to feel secure
U
مطمئن بودن
secure arguments
U
دلائل متین یامحمکم
In a secure ( safe ) place.
U
درمحل محکم وامنی
secure transaction technology
U
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
to secure a debtby a mortagage
U
با گرفتن گرو بستانکاری خودرا ازدیگران تامین کردن
secure electronic transactions
U
استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
secure sockets layer
U
پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
secure hypertext transfer protocol
U
گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
secure encryption payment protocol
U
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
system
U
سیستم
system
U
سلسله رشته
c.g.s. system
U
دستگاه سگث
system
U
نظم منظومه
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
system
U
سازمان
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system
U
تشکیلات
system
U
نظام
system
U
قاعده رویه
system
U
طرز اسلوب
system
U
همست
system
U
همستاد روش
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of
U
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system
U
سامانه
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
value system
U
نظام ارزشها
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system
U
طریقه
system
U
دستگاه
system
U
جهاز
system
U
نظام سیستم
system
U
ترتیب
system
U
اصول وجود
system
U
نظم ترتیب
system
U
طرز روش
system
U
رشته دستگاه
system
U
سلسله
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
U
منظومه
system
U
مجموعه سازمان
system
U
اسلوب
system
U
سازگان
system
U
روش اصول
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
point system
U
شرط بندی براساس امتیاز
power system
U
شبکه نیرو
power system
U
سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system
U
دستگاه یکانهای عملی
price system
U
نظام قیمت
one component system
U
سیستم یک جزیی
polyphase system
U
دستگاه چندفاز
price system
U
نظام قیمتی
price system
U
نسبت و رابطه قیمتها با هم
planning system
U
نظام برنامه ریزی
planetary system
U
شمسی
operating system/
U
سیستم عامل دو
organ system
U
دستگاه
open system
U
سازگان باز
open system
U
سیستم باز
orthorhomobic system
U
دستگاه راست گوشه
parallel system
U
شبکه موازی
payroll system
U
سیستم پرداخت حقوق
phonetic system
U
سیستم صوتی
physiocratic system
U
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system
U
سیستم خورشیدی
open system
U
نظام باز
ptolemaic system
U
هئیت بطلیموسی
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
rotation system
U
توزیع تناوبی
russian system
U
سیستم روسی در دفاع گرونفلد
second signal system
U
دستگاه علامتی دوم
social system
U
نظام اجتماعی
serfdom system
U
نظام رعیتی
serfdom system
U
نظام سرفی
sewage system
U
شبکه فاضلاب
sewerage system
U
شبکه فاضلاب
smyslov system
U
سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
software system
U
سیستم نرم افزاری
spoils system
U
سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
supervisory system
U
سیستم نافر
road system
U
شبکه راهسازی
road system
U
شبکه راهها
rhombohedral system
U
دستگاه لوزوجهی
quota system
U
نظام سهمیه بندی
quota system
U
سیستم سهمیهای
ragozin system
U
سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system
U
سیستم راه اهن
railway system
U
شبکه راه اهن
railway system
U
سیستم راه اهن
rationing system
U
نظام جیره بندی
rationing system
U
نظام سهمیه بندی
recoil system
U
سیستم دافع
recoil system
U
دستگاه دافع توپ
recoil system
U
سیستم عقب نشینی توپ
redox system
U
سیستم اکسایش- کاهش
respiratory system
U
دستگاه تنفسی
swiss system
U
سیستم سویس
on line system
U
سیستم درون خطی
household system
U
نظام خانوادگی
isolated system
U
سیستم منزوی
rhombic system
U
دستگاه راست گوشه
limbic system
U
دستگاه کناری
london system
U
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lymphatic system
U
دستگاه لنفاوی
magnet system
U
سیستم اهنربایی
magnetic system
U
سیستم مغناطیسی
makagonov system
U
سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system
U
سیستم مدیریت
management system
U
سیستم اداره
market system
U
نظام بازار
maroczy system
U
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system
U
سیستم کامل
total system
U
سیستم کامل
irrigation system
U
شبکه ابیاری
interphone system
U
سیستم تلفنی
household system
U
نظام تولیدخانوادگی
hydraulic system
U
سیستم هیدرولیک
ignition system
U
سیستم احتراق موتور
illuminating system
U
سیستم روشنایی
incentive system
U
نظام تشویقی
indeterminate system
U
سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system
U
آن قابل پیش بینی نیست
induction system
U
سیستم مکش
information system
U
سیستم اطلاعاتی
information system
U
سیستم اطلاعات
inquiry system
U
سیستم پرسش- پاسخ
integrate system
U
سیستم مجتمع
interactive system
U
سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system
U
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
measuring system
U
سیستم سنجش
merit system
U
نظام شایستگی نگر
microcomputer system
U
سیستم ریزکامپیوتری
multiplex system
U
سیستم چند سیمه
multiplex system
U
سیستم چندگانه
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system
U
سیستم چند پردازی
multiprocessing system
U
سیستم پردازش چند گانه
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprogramming system
U
سیستم برنامه سازی چندگانه
multiuser system
U
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system
U
دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system
U
دستگاه ناکوانتایی
non quantized system
U
دستگاه کلاسیک
number system
U
سیستم عدد نویسی
number system
U
سیستم عددی
numeral system
U
سیستم عددی
numeration system
U
سیستم شمارشی
multiple well system
U
سیستم چند چاهی
multilink system
U
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
miniature system
U
خرده نظام
mixed system
U
نظام مختلط
mksa system
U
دستگاه مکثا
mnemonic system
U
نظام یادیار
modern system
U
نظام نوین
modern system
U
نظام جدید
modular system
U
سیستم پیمانهای
modulation system
U
سیستم مدولاسیون
monetary system
U
سیستم پولی
monitor system
U
سیستم مبصر
monoclinic system
U
دستگاه تک شیب
monocyclic system
U
دستگاه تکدور
monoprogramming system
U
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system
U
سیستم چند جزیی
multicomputer system
U
سیستم چند کامپیوتری
oblique system
U
سیستم مایل
system security
U
حفافت سیستم
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tetragonal system
U
دستگاه چهار گوشهای
text system
U
سیستم متن
the nervous system
U
سلسله پیهای نباتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com