English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modern U نوین
modern U متاخر
modern U نو
modern U جدید
modern U تازه
modern U جدید مدرن
modern U کنونی
modern U امروزی
modern system U نظام نوین
modern sector U بخش جدید
modern sector U بخش نوین
modern poets U شعرای متاخر
modern pentathlon U پنجگانه مدرن
modern defence U دفاع مدرن شطرنج
modern system U نظام جدید
modern physics U فیزیک مدرن
modern physics U فیزیک جدید
modern physics U فیزیک نوین
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
modern-day U روزگارمدرن امروزی
modern mortar U خمپارهامروزی
modern bow U کمانامروزی
modern benoni U بنونی مدرن
modern languages U زبانهای امروزی
modern languages U زبانهای این عصر
modern history U تاریخ معاصر
the press of modern life U فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
late-Modern architecture U [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
secondary U یدکی
secondary U ثانویه
secondary U ثانوی
secondary U حاکی از زمان گذشته
secondary U کمکی
secondary U فرعی
secondary U درجه دوم
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary U کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary U نیست
secondary U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary U در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary road U جاده درجه دو
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary stairs U پلکان فرعی
secondary standard U استاندارد ثانویه
secondary storage U انباره ثانویه
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary reward U پاداش ثانوی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
secondary qualities U صفات ثانوی
secondary planet U اقمار
secondary port U بندر فرعی
secondary planet U ماه
secondary planet U انگل قمر
secondary planet U ملتزم
secondary port U ,
secondary port U subordinatestation : syn
secondary port U station secondary
secondary processes U فرایندهای ثانوی
secondary productivity U فراوردگی دومین
secondary storage U انباره ثانوی
secondary effects U آثار جانبی
secondary reflector U منعکسکنندهثانوی
secondary root U دومینریشه
secondary action U انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary picketing U کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary effect U اثر جانبی
secondary effect U اثر فرعی
secondary effect U نتیجه جانبی
secondary mirror U دومینآینه
secondary inlet U دومینوردی
secondary stress U خستگی فرعی
secondary stresses U تنشهای درجه دوم
secondary treatment U پاکسازی دومین
secondary treatment U تصفیه دومین
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
secondary winding U سیم پیچ خروجی
secondary wire U سیم خروجی
secondary effects U اثرهای جانبی
secondary channel U دومینجهت
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary school U دبیرستان
secondary battery U باتری بارشدنی
secondary beam U تیرک
secondary carbon U کربن 2 درجه
secondary carbon U کربن نوع دوم
secondary coil U پیچک ثانوی
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary current U جریان خروجی
secondary drive U سائق ثانوی
secondary education U اموزش متوسطه
secondary effects U اثرات ثانوی
secondary elaboration U بسط ثانوی
secondary battery U پیل باتری
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary amine U امین نوع دوم
secondary schools U دبیرستان
secondary position U موضع یدکی
secondary position U موضع فرعی
secondary cell U پیل باتری
secondary unit U واحد فرعی
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
of secondary importance U از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
of secondary importance U کمترمهم
secondary airflow U جریان هوای فرعی
secondary alcohol U الکل 2 درجه
secondary alcohol U الکل نوع دوم
secondary amine U امین 2 درجه
secondary electron U الکترون ثانوی
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
secondary hydrogen U هیدروژن درجه دوم
secondary memory U حافظه ثانویه
secondary markets U بازارهای فرعی
secondary item U اقلام فرعی تدارکاتی
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
secondary key کلید ثانویه
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary motivation U انگیزش ثانوی
secondary nozzle U نازل ثانویه
secondary planet U همراه
secondary emission U صدور ثانوی
secondary planet U پیرو
secondary plan U طرح ثانوی
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
secondary evidence U ادله درجه دوم
secondary evidence U ادله فاقداعتبار زیاد
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary obligation U تعهدات ثانویه
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
secondary consumers: carnivores U دومینمصرفکننده
secondary consumers: insectivores U دومینمصرفکننده
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
secondary marshalling track U دومینراهباریکه
secondary great circle U دایره عظیمه ثانویه
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com