English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secondary mirror U دومینآینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mirror U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
outside mirror U آینهبغل
mirror U ایینه
mirror U اینه
mirror U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror U ایجاد کپی دقیق
driving mirror U اینه اتومبیل
mirror effect U اثر اینهای
mirror drawing U نقاشی از ایینه
deflection mirror U اینه انحراف
magic mirror U اینه غیب نما اینه شعبده
magic mirror U ایینه دور نما
sighting mirror U آینهکناری
driving mirror U اینه عقب اتومبیل
dichroic mirror U اینه دو رنگ نما
vanity mirror U آینهآرایش
mirror effect U اثرتقارن
sconce mirror U ایینه دیواری
parabolic mirror U اینه سهمی وار
This mirror is very dull . U این آینه خیلی مات است
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
sconce mirror U اینه دیوار کوب
mirror tracing U ترسیم از ایینه
mirror symmerty U تقارن ایینهای
mirror reading U وارونه خوانی
mirror instrument U دستگاه اینه دار
mirror glass U شیشه اینه
mirror galvanometer U گالوانومتر ائینه دار
mirror frame U جعبه اینه
mirror finish U درخشان
mirror finish U براق
convex mirror U اینه محدب
convex mirror U اینه کوژ
electron mirror U اینه الکترونی
primary mirror U آئینهابتدائی
outside mirror control U کنترلکنندهآینهبیرونی
mirror writing U وارونه نویسی
main mirror U آینهاصلی
index mirror U آینهنما
illumination mirror U آینهروشنساز
illuminated mirror U چراغآینه
horizon mirror U آینهافقی
flat mirror U آئینهپهن
reading mirror U آینهمخصوصخواندن
mirror image U تصویر قرینه
mirror image تصویر آیینه ای
side mirror U آینهجانبی
spherical mirror U اینه کروی
rearview mirror U آینهدیدپشت
mirror effect U اثر انعکاسی
mirror images U تصویر ایینهای
mirror images U تصویر قرینه
concave spherical mirror U اینه کروی مقعر
rear-view mirror U آیینهی جلو
rear-view mirror U آیینهی عقبنما
rear-view mirror U آیینهی پسنما
dual swivel mirror U آینهبازشو
concave spherical mirror U اینه کروی کاو
mirror backed screen U صفحه تصویر الومینیمی
mirror plane of symmetry U صفحه تقارن اینهای
trail-view mirror U آینهبغلتریلی
main reflex mirror U آینهانعکاساصلی
plane of mirror symmetry U صفحه تقارن اینهای
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary U کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary U نیست
secondary U که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U درجه دوم
secondary U یدکی
secondary U ثانویه
secondary U ثانوی
secondary U کمکی
secondary U فرعی
secondary U در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary U حاکی از زمان گذشته
secondary standard U استاندارد ثانویه
secondary storage U انباره ثانویه
secondary port U station secondary
secondary port U subordinatestation : syn
secondary storage U حافظه ثانویه
secondary storage U انباره ثانوی
secondary stress U خستگی فرعی
secondary stresses U تنشهای درجه دوم
secondary processes U فرایندهای ثانوی
secondary productivity U فراوردگی دومین
secondary qualities U صفات ثانوی
secondary reinforcer U تقویت کننده ثانوی
secondary reward U پاداش ثانوی
secondary road U جاده درجه دو
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
secondary soil U خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary stairs U پلکان فرعی
secondary treatment U پاکسازی دومین
secondary treatment U تصفیه دومین
secondary modern U نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary action U انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary effect U اثر جانبی
secondary effect U نتیجه جانبی
secondary root U دومینریشه
secondary reflector U منعکسکنندهثانوی
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary inlet U دومینوردی
secondary effects U آثار جانبی
secondary channel U دومینجهت
secondary effects U اثرهای جانبی
secondary effect U اثر فرعی
secondary wire U سیم خروجی
secondary winding U سیم پیچ خروجی
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
secondary picketing U کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary schools U دبیرستان
secondary beam U تیرک
secondary carbon U کربن 2 درجه
secondary carbon U کربن نوع دوم
secondary coil U پیچک ثانوی
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary current U جریان خروجی
secondary drive U سائق ثانوی
secondary education U اموزش متوسطه
secondary effects U اثرات ثانوی
secondary elaboration U بسط ثانوی
secondary electron U الکترون ثانوی
secondary emission U صدور ثانوی
secondary battery U باتری بارشدنی
secondary battery U پیل باتری
secondary position U موضع یدکی
secondary position U موضع فرعی
secondary cell U پیل باتری
secondary unit U واحد فرعی
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
secondary school U دبیرستان
of secondary importance U از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
of secondary importance U کمترمهم
secondary airflow U جریان هوای فرعی
secondary alcohol U الکل 2 درجه
secondary alcohol U الکل نوع دوم
secondary amine U امین 2 درجه
secondary amine U امین نوع دوم
secondary armament U جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary evidence U ادله درجه دوم
secondary evidence U ادله فاقداعتبار زیاد
secondary memory U حافظه ثانویه
secondary motivation U انگیزش ثانوی
secondary nozzle U نازل ثانویه
secondary obligation U تعهدات ثانویه
secondary plan U طرح ثانوی
secondary planet U پیرو
secondary planet U همراه
secondary planet U ملتزم
secondary planet U انگل قمر
secondary planet U اقمار
secondary planet U ماه
secondary port U ,
secondary markets U بازارهای فرعی
secondary item U اقلام فرعی تدارکاتی
secondary hydrogen U هیدروژن درجه دوم
secondary inhibitor U بازدارنده ثانوی
secondary port U بندر فرعی
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
secondary key کلید ثانویه
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
secondary function U کارکرد ثانوی
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary markets U بازارهای ثانوی
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
secondary emission characteristic U مشخصه صدور ثانوی
secondary great circle U دایره عظیمه ثانویه
secondary emission ratio U شدت صدور ثانوی
secondary projection area U منطقه فرافکنی ثانوی
secondary consumers: insectivores U دومینمصرفکننده
secondary sex characteristics U ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
secondary marshalling track U دومینراهباریکه
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
secondary consumers: carnivores U دومینمصرفکننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com