Perdic | secondary education | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 161 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	secondary education U	اموزش متوسطه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	education U	اموزش و پرورش
	re-education U	تشویقتحریک
	further education U	تحصیلاتدانشکده
	education U	پرورش اموزش و پرورش
	education U	تحصیلات
	f.education U	پرورش واموزش دختران
	education U	تعلیم و تربیت
	education U	اموزش
	education U	تربیت
	elementary education U	اموزش ابتدایی
	ministry education U	وزارت فرهنگ
	mass education U	اموزش جمعی
	mass education U	اموزش همگانی
	liberal education U	اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
	informal education U	اموزش غیررسمی
	graduate education U	اموزش بعد از لیسانس
	general education U	اموزش عمومی
	primary education U	اموزش ابتدایی
	education pipe U	لوله تخلیه
	education stand U	میزان تحصیلات
	formal education U	اموزش رسمی
	ministry of education U	وزارت فرهنگ
	special education U	اموزش و پرورش استثنایی
	technical education U	اموزش فنی
	vocational education U	اموزش حرفهای
	religious education U	تحصیلاتمذهبی
	progressive education U	ازمون پیشرو
	professional education U	اموزش تخصصی
	education department U	اداره آموزش و پرورش
	nonformal education U	اموزش غیر رسمی
	motor education U	تعلیم و تربیت حرکتی
	moral education U	اموزش اخلاقی
	education center U	اموزشگاه
	education center U	مرکز اموزش
	physical education U	تربیت بدنی
	adult education	آموزش بزرگسالان
	higher education U	اموزش عالی
	sex education U	اموزش جنسی
	compulsory education U	اموزش اجباری
	comparative education U	اموزش و پرورش تطبیقی
	life long education U	اموزش مداوم
	secondary U	هر رسانه ذخیره سازی داده
	secondary U	درجه دوم
	secondary U	حاکی از زمان گذشته
	secondary U	ثانوی
	secondary U	یدکی
	secondary U	فرعی
	secondary U	که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
	secondary U	کمکی
	secondary U	نیست
	secondary U	ثانویه
	secondary U	وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
	secondary U	در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
	secondary U	کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
	secondary U	سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
	secondary planet U	همراه
	secondary road U	جاده درجه دو
	secondary road U	جاده فرعی یا درجه 2
	secondary planet U	ملتزم
	secondary sewers U	لولههای فرعی فاضلاب
	secondary soil U	خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
	secondary stairs U	پلکان فرعی
	secondary standard U	استاندارد ثانویه
	secondary storage U	انباره ثانویه
	secondary storage U	حافظه ثانویه
	secondary reward U	پاداش ثانوی
	secondary reinforcer U	تقویت کننده ثانوی
	secondary planet U	ماه
	secondary planet U	انگل قمر
	secondary port U	بندر فرعی
	secondary port U	,
	secondary port U	subordinatestation : syn
	secondary planet U	اقمار
	secondary port U	station secondary
	secondary processes U	فرایندهای ثانوی
	secondary productivity U	فراوردگی دومین
	secondary qualities U	صفات ثانوی
	secondary storage U	انباره ثانوی
	secondary stress U	خستگی فرعی
	secondary reflector U	منعکسکنندهثانوی
	secondary root U	دومینریشه
	secondary action U	انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
	secondary modern U	نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
	secondary picketing U	کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
	secondary effect U	عوارض جانبی [اثر جانبی]
	secondary effect U	اثر جانبی
	secondary effect U	نتیجه جانبی
	secondary mirror U	دومینآینه
	secondary inlet U	دومینوردی
	secondary effects U	آثار جانبی
	secondary stresses U	تنشهای درجه دوم
	secondary treatment U	پاکسازی دومین
	secondary treatment U	تصفیه دومین
	secondary winding U	سیم پیچ ثانویه
	secondary winding U	سیم پیچ خروجی
	secondary wire U	سیم خروجی
	secondary effects U	اثرهای جانبی
	secondary channel U	دومینجهت
	secondary effect U	اثر فرعی
	secondary school U	دبیرستان
	secondary battery U	پیل باتری
	secondary battery U	باتری بارشدنی
	secondary beam U	تیرک
	secondary carbon U	کربن 2 درجه
	secondary carbon U	کربن نوع دوم
	secondary cone U	برج هدایت یدکی ناو
	secondary consumers U	مصرف کنندگان دومین
	secondary costs U	هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
	secondary current U	جریان خروجی
	secondary drive U	سائق ثانوی
	secondary effects U	اثرات ثانوی
	secondary elaboration U	بسط ثانوی
	secondary armament U	جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
	secondary amine U	امین نوع دوم
	secondary schools U	دبیرستان
	secondary position U	موضع یدکی
	secondary position U	موضع فرعی
	secondary cell U	پیل باتری
	secondary unit U	واحد فرعی
	secondary gain U	بهره ثانوی بیماری
	of secondary importance U	از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
	of secondary importance U	کمترمهم
	secondary airflow U	جریان هوای فرعی
	secondary alcohol U	الکل 2 درجه
	secondary alcohol U	الکل نوع دوم
	secondary amine U	امین 2 درجه
	secondary electron U	الکترون ثانوی
	secondary inhibitor U	بازدارنده ثانوی
	secondary memory U	حافظه ثانویه
	secondary hydrogen U	هیدروژن 2 درجه
	secondary hydrogen U	هیدروژن درجه دوم
	secondary markets U	بازارهای فرعی
	secondary markets U	بازارهای ثانوی
	secondary item U	کالای تدارکاتی فرعی
	secondary key	کلید ثانویه
	secondary motivation U	انگیزش ثانوی
	secondary nozzle U	نازل ثانویه
	secondary function U	کارکرد ثانوی
	secondary item U	اقلام فرعی تدارکاتی
	secondary emission U	صدور ثانوی
	secondary plan U	طرح ثانوی
	secondary obligation U	تعهدات ثانویه
	secondary coil U	پیچک ثانوی
	secondary planet U	پیرو
	secondary evidence U	ادله درجه دوم
	secondary evidence U	ادله فاقداعتبار زیاد
	secondary landing U	منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
	secondary mental deficiency U	عقب ماندگی ذهنی ثانوی
	secondary projection area U	منطقه فرافکنی ثانوی
	secondary structure of portein U	ساختار دوم پروتئین
	secondary storage medium U	رسانه انباره ثانوی
	secondary storage device U	دستگاه حافظه ثانوی
	secondary emission characteristic U	مشخصه صدور ثانوی
	secondary consumers: carnivores U	دومینمصرفکننده
	secondary great circle U	دایره عظیمه ثانویه
	secondary sex characteristics U	ویژگیهای جنسی ثانوی
	secondary marshalling track U	دومینراهباریکه
	secondary electron emission U	پیل ثانویه الکترون
	secondary emission ratio U	شدت صدور ثانوی
	secondary consumers: insectivores U	دومینمصرفکننده