English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
search party U گروه پیگرد
search party U دستهی جستار گرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The party was latched on to him. He was saddled with the party. U میهمانی را بگردنش گذاشتند ( ترغیب یا وادار شد )
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U تفتیش
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search U جستجویی که هر عنصریت
to search out U پیدا کردن
to search for anything U چیزیراجستجو کردن
to search after U جستجو کردن
search U تجسس کردن
to search U جستجو کردن
search U مراقبت کردن از زمین
search U بررسی وشناسایی زمین
search U تلاش
search U بازرسی کردن
search U گشتن
search U جستجوکردن
search U کاوش
search U تکاپو بازرسی
search U تجسس
search U جستجو
search U کاوش کردن زمین
search U شناسایی کردن
search U درو در عمق با اتش
to search after U تحقیق کردن
to search after U کاوش کردن
to search for anything U پی چیزی گشتن
to search U گشتن [جستجو کردن]
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
to search after U زیر و رو کردن
search me <idiom> U نمی دونم ،ازکجا بدونم
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search U حق جستجو
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
search U جستجو کردن
the search of U جستجوی چیزی
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U جستجو برای یک موضوع داده
to search after U بازرسی کردن
in search of U بجستجوی
in search of U در جستجوی
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
binary search U جستجوی دوتایی
blind search U جیستجوی بی نتیجه
body search U بازرسیبدنی
chaining search U جستجوی زنجیرهای
search parties U دستهی جستار گرد
binary search U جستجوی دودوئی
search parties U گروه پیگرد
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of search U منطقه کاوش
search sweeping U مین روبی ازمایشی
search sweeping U مین روبی مراقبتی
search string U رشته جستجو
search radar U رادار تجسسی
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search memory U حافظه جستجو
search light U نورافکن
search key کلید جستجو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search cycle U چرخه جستجو
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
search and replace U جستجو و جایگزینی
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
sector of search U منطقه تجسس رادار
sequential search U جستجوی ترتیبی
multifile search U جستجوی چند پروندهای
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
search coil U پیچک کاشف
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
global search U جستجوی سراسری
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
linear search U جستجوی خطی
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
specific search U شناسایی مخصوص
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
area search U کاوش منطقه
search result U نتیجه جستجو
search warrant U حکم بازرسی و ورود
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U اجازه تفتیش
search warrants U حکم تفتیش منزل
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search warrants U حکم تفتیش
search warrants U اجازه تفتیش
search results U نتایج جستجو
search results U نتیجه های جستجو
search warrant U حکم تفتیش منزل
air search U تجسس هوایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
air search U مراقبت هوایی
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
total search result U مجموع نتیجه جستجو
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
search attack unit U ناو گروه شکارزیردریایی
edit/search buttons U دکمهجستجوگر
edit/search buttons U اصلاحگر
track search keys U کلیدهایجستجویزمان
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
search light illumination U روشنایی با نورافکن
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
air search radar U رادارردیابهوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb> U ییله جو را بهانه بسیار است .
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
party U گروه
party U عده نظامی
party U گروه مخصوص انجام یک ماموریت
party U هیات
party U طرف شریک
third party U شخص ثالث
the a party U مدعی خصم
the a party U طرف مخالف
party U تیم
The party is getting under way . U جشن میهمانی دارد گرم می شود
party U قسمت
party U دسته
party U دسته همفکر
party U حزب
party U دسته متشکل جمعیت
party U مهمانی
party U بزم
party U پارتی متخاصم
party U بخش
The party is over! <idiom> U خوشگذرانی تمام شد و حالا وقت کار است [باید جدی بشویم] [اصطلاح]
party U مهمانی دادن یارفتن
party U طرف یارو
party U طرفدار
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
Liberal Party U فراهمآوریرفاهوآزادیشخصی
party piece U قطعهموسیقییاشعریکهدرمهمانیاجراگردد
shipwright's party U گروه تعمیرات
To jazz up the party . U مجلس را گرم کردن
third party insurance U بیمه شخص ثالث
She wrecked the party for us. U مهمانی رابه مازهر کرد
party political U مربوطبهاحزابسیاسی
side party U گروه رنگ زن
special party U گروه ویژه
thrid party U شخص ثالث
to throw a party U مهمانی دادن
to crash in [to a party] U سر زده وارد شدن
to crash in [to a party] U بدون دعوت وارد شدن
party politics U حزب بازی
party politics U سیاست بازیهای حزبی
wedding party U مجلس عروسی یا عقد کنان
winning party U محکوم له
winning party U دادبرده
to join a party U عضو حزبی شدن
third party vendor U فروشنده دسته سوم
opposition party U حزب مخالف [سیاست]
supply party U گروه تدارکات
the lead of a party U پیشوا یا رئیس حزب
the liberal party U حزب یا دسته ازادی خواه
the party is led by him U او بر ان حزب ریاست دارد
Liberal Party U حزبسیاسیمعتقدبهکنترلمحدودصنعت
Green Party U حزبسبز - حزبیکهبرایحفافتازمحیطزیستتلاشمیکند
dinner party U میهمانیشام
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
republican party U یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
democratic party U حزب دمکرات
beaching party U گروه پیاده شونده
beach party U گروه پیشرو اب خاکی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
beach party U تیم ساحل
evening party U شب نشینی
an eveing party U شب نشینی
advance party U قسمت پیشرو
advance party U گروه پیشرو
adherence to party U هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
injured party U طرف خسارت دیده
injured party U طرف صدمه دیده
billeting party U گروه یورتچی
billeting party U گروه پیشرو
boatswain's party U گروه ملوان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com