English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
Other Matches
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
to search U جستجو کردن
search U جستجو کردن
search U جستجو برای یک موضوع داده
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U جستجویی که هر عنصریت
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
to search U گشتن [جستجو کردن]
right of search U حق جستجو
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
in search of U در جستجوی
to search after U زیر و رو کردن
the search of U جستجوی چیزی
to search for anything U پی چیزی گشتن
to search for anything U چیزیراجستجو کردن
to search out U پیدا کردن
in search of U بجستجوی
search me <idiom> U نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U تلاش
search U بازرسی کردن
search U گشتن
search U جستجوکردن
to search after U بازرسی کردن
to search after U کاوش کردن
search U کاوش
search U تکاپو بازرسی
search U تجسس
search U جستجو
to search after U جستجو کردن
to search after U تحقیق کردن
search U بررسی وشناسایی زمین
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U درو در عمق با اتش
search U تجسس کردن
search U کاوش کردن زمین
search U مراقبت کردن از زمین
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U تفتیش
search U شناسایی کردن
search radar U رادار تجسسی
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search sweeping U مین روبی مراقبتی
search memory U حافظه جستجو
search cycle U چرخه جستجو
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
specific search U شناسایی مخصوص
search and replace U جستجو و جایگزینی
search string U رشته جستجو
search key کلید جستجو
search light U نورافکن
search sweeping U مین روبی ازمایشی
sector of search U منطقه کاوش
search result U نتیجه جستجو
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
body search U بازرسیبدنی
search party U دستهی جستار گرد
search party U گروه پیگرد
search parties U دستهی جستار گرد
search parties U گروه پیگرد
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
search results U نتایج جستجو
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
sequential search U جستجوی ترتیبی
sector of search U منطقه تجسس رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
search results U نتیجه های جستجو
search warrant U حکم بازرسی و ورود
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
blind search U جیستجوی بی نتیجه
binary search U جستجوی دوتایی
chaining search U جستجوی زنجیرهای
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search U کاوش منطقه
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U اجازه تفتیش
search warrants U حکم تفتیش منزل
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search warrants U حکم تفتیش
search warrants U اجازه تفتیش
search warrant U حکم تفتیش منزل
air search U تجسس هوایی
air search U مراقبت هوایی
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
global search U جستجوی سراسری
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
linear search U جستجوی خطی
multifile search U جستجوی چند پروندهای
binary search U جستجوی دودوئی
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
search coil U پیچک کاشف
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
total search result U مجموع نتیجه جستجو
search attack unit U ناو گروه شکارزیردریایی
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
search light illumination U روشنایی با نورافکن
track search keys U کلیدهایجستجویزمان
edit/search buttons U اصلاحگر
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
edit/search buttons U دکمهجستجوگر
air search radar U رادارردیابهوایی
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb> U ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com