English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
scope of coverage U حیطه پوشش
scope of coverage U حوزه عمل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coverage U دفاع پوششی
coverage U منطقه زیر دید میدان دید
coverage U شمول
coverage U پوشش
collision coverage U شمول جبران تصادمات
coverage diagram U دیاگرام منطقه پوشش
coverage rate U نرخ پوشش
coverage diagram U نمای منطقه زیر پوشش
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
coverage rate U نزخ مشمول
frequency coverage U حیطه فرکانس
gap in coverage U ناکافی بودن تضمین
to have social security coverage U بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
scope U وسیله دیدبانی یا بینایی
scope U دامنه
b scope U صفحه کاتد رادار
scope U نوسان نما
scope U وسعت
scope U میدان
scope U میدان دید ازادی عمل
scope U مطمح نظر
scope U هدف
scope U منظور مفاد
scope U فحوا
scope U قلمرو حوزه
scope U نقطه توجه طرح نهایی
scope U منظور
scope U محدوده
scope U گستره
scope U چشم انداز
scope U منظور از عملیات
scope U طول طناب لنگر بیرون از اب
scope U حدود
scope U حوزه
scope U حیطه عمل
scope U دامنه رسیدگی
scope U محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
scope U میدان دید
scope U هدف عملیات
scope U حیطه
scope U میدان و برد و حدود
scope U طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
spotting scope U دوربین روی سه پایه
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to come within the scope of the law U در حوزه عمل قانون بودن
stato scope U فشار سنج نمودار درجه فشارجوی
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
expanded scope U صفحه گسترده
of a wide scope U وسیع
radar scope U صفحه رادار
radar scope U صفحه دید رادار
scope for one's energies U میدان برای ابراز فعالیت
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
short scope buoy U بویه شناور قائم
main scope tube U مجرایاصلیهدف
To extend the scope of ones activities . U میدان عملیات خودرا گسترش دادن
short scope buoy U بویه پایه کوتاه
To give someone elbow - room ( scope ) . U به کسی میدان دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com