Perdic | sampling equipment | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 151 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	sampling equipment U	دستگاه نمونه گیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sampling U	نمونه برداری مزه کردن
	sampling U	نمونه برداری
	sampling U	نمونه گیری
	sampling U	نمونه گیری برداشت نمونه
	sampling U	نمونه
	double sampling U	نمونه گیری چندگانه
	sampling servo U	دستگاه نمونه گیری خودکار
	sampling test U	ازمون نمونهای
	sampling tests U	ازمایشهای نمونهای
	controlled sampling U	نمونه گیری کنترل شده
	sampling theory U	نظریه نمونه گیری
	sampling unit U	واحد نمونه گیری
	sampling variability U	تغییر پذیری نمونه گیری
	biased sampling U	نمونه برداری غیرتصادفی
	behavior sampling U	نمونه گیری از رفتار
	stratified sampling U	نمونه گیری لایهای
	quota sampling U	نمونه گیری سهمیهای
	area sampling U	نمونه گیری منطقهای
	fractional sampling U	نمونه گیری مکانیکی
	domal sampling U	نمونه گیری خانواری
	sampling offer U	عرضه ازمایشی
	sampling in motion U	نمونه برداری در حال انتقال
	sampling error U	خطای نمونه گیری
	sampling error U	اشتباه نمونه گیری
	sampling distribution U	توزیع نمونه گیری
	sampling rate U	نرخ نمونه برداری
	sampling bias U	سوداری نمونه گیری
	random sampling U	نمونه گیری تصادفی
	sampling population U	جامعه نمونه گیری
	area sampling U	نمونه گیری منطقه یی
	two stage sampling U	نمونه گیری دو مرحلهای
	acceptance sampling U	پذیرش کالاپس از نمونه برداری
	accumulative sampling U	نمونه گیری پیاپی
	activity sampling U	نمونه گیری از فعالیت
	cluster sampling U	نمونه گیری خوشهای
	acceptance sampling U	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
	time sampling U	نمونه گیری زمانی
	multi stage sampling U	نمونه گیری چند مرحلهای
	simple randon sampling U	نمونه گیری تصادفی ساده
	stratified random sampling U	نمونه گیری لایهای تصادفی
	systematic random sampling U	نمونه گیری تصادفی منظم
	bed load sampling U	نمونه برداری از بار کف
	equipment U	تجهیزات
	equipment U	ساز وبرگ
	equipment U	وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
	equipment U	خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
	equipment U	تجهیز
	equipment U	لوازم
	equipment U	اثاثیه
	equipment U	اثاثه
	equipment U	ساز و برگ
	equipment U	تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
	equipment U	دستگاه
	equipment rack U	پایهوسایل
	table of equipment U	جدول ساز و برگ
	protective equipment U	تجهیزات حفافتی
	pool equipment U	وسایل تعمیرگاه
	test equipment U	وسایل ازمایش
	pool equipment U	وسایل پارک موتوری
	peripheral equipment U	تجهیزات جنبی
	output equipment U	تجهیزات خروجی
	nitriting equipment U	تجهیزات ازت دهی
	transfer equipment U	تجهیزات
	mechanical equipment U	تجهیزات مکانیکی
	radar equipment U	تجهیزات رادار
	telephone equipment U	تجهیزات تلفن
	equipment lock U	قفلتجهیزات
	equipment compartment U	کوپهتجهیزات
	camping equipment U	لوازم مخصوصاردو
	ventilating equipment U	تجهیزات تهویه
	sonic equipment U	وسایل اوایی
	x ray equipment U	تجهیزات اشعه رونتگن
	test equipment U	دستگاه ازمایش لامپ
	sonic equipment U	وسایل اوازی
	standby equipment U	تجهیزات جانشینی
	two way telephone equipment U	تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
	technical equipment U	تجهیزات فنی
	machine equipment U	تجهیزات ماشین
	auxiliary equipment U	تجهیزات جانبی
	electric equipment U	تجهیزات الکتریکی
	ancillary equipment U	تجهیزات پیرامونی
	equipment bag U	ساک دستی بازیگر
	equipment bay U	محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
	equipment compatibility U	همسازی تجهیزاتی
	equipment failure U	خرابی تجهیزاتی
	equipment logbook U	دفتر تجهیزات
	equipment logbook U	دفترچه خدمتی تجهیزات
	authentication equipment U	وسایل تعیین معرف
	authentication equipment U	وسایل تعیین نشانی
	deadlined equipment U	لوازم و تجهیزات از کار افتاده
	auxiliary equipment U	وسایل یدکی
	check out equipment U	وسایل ازمایشگاهی
	check out equipment U	وسایل بازدید محل
	control equipment U	ابزار نظارت
	control equipment U	ابزار وارسی ابزار پایش
	extra equipment U	متعلقات ویژه
	auxiliary equipment U	تجهیزات کمکی
	cryptoancillary equipment U	وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
	equipment reserve U	ذخیره تجهیزاتی
	extra equipment U	تجهیزات اضافی
	accessory equipment U	تجهیزات یدکی
	accessory equipment U	وسایل یدکی
	auxiliary equipment U	وسائل کمکی
	honing equipment U	تجهیزات سنگ زنی
	ancillary equipment U	تجهیزات اضافی
	handling equipment U	تجهیزات بار
	ancillary equipment U	وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
	telephone equipment U	دستگاه تلفن
	ancillary equipment U	تجهیزات جانبی
	auxiliary equipment U	وسایل کمکی
	ancillary equipment U	وسیله جانبی
	ancillary equipment U	equipment peripheral
	garage equipment U	تجهیزات گاراژ
	error of measuring equipment U	خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
	technical equipment compartment U	قسمتوسایلتخصصی
	I expended all my capital on equipment. U	تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
	ground airport equipment U	تجهیزاتزمینیهواپیما
	airborne intercept equipment U	وسایل استراق سمع هوابرد
	automobile radio equipment U	رادیوی اتومبیل
	core blowing equipment U	تجهیزات دمیدن هسته
	aircraft mission equipment U	وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
	aircraft role equipment U	تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
	t parameter equipment circuit U	مدار معادل به صورت " T "
	crushing and grinding equipment U	دستگاههای خرد کننده
	peripheral equipment operator U	متصدی تجهیزات جانبی
	heat treating equipment U	تاسیسات عملیات حرارتی
	paint spraying equipment U	تجهیزات رنگ پاشی
	original equipment manufacturer U	شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
	oil reclamation equipment U	تجهیزات احیا روغن
	mold making equipment U	تجهیزات قالب سازی
	mobile lubricating equipment U	تجهیزات روغنکاری متحرک
	mobile equipment pool U	بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
	image conversion equipment U	دستگاه مبدل تصویر
	fired process equipment U	دستگاه خشک کن شعلهای
	precision measuring equipment U	تجهیزات سنجش دقیق
	producer durable equipment U	تجهیزات با دوام تولیدی
	concrete vibrating equipment U	ویبراتور بتن
	original equipment manufacturer U	سازنده تجهیزات اصلی
	induction melting equipment U	تجهیزات ذوب القائی
	data communications equipment U	تجهیزات ارتباطات داده ها
	data terminal equipment U	تجهیزات ترمینال داده
	digital equipment corporation U	سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
	dust collection equipment U	وسایل گردگیری
	emergency brake equipment U	تجهیزات ترمز اضطراری
	high frequency heating equipment U	تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
	table of organization and equipment (toe U	جدول سازمان و تجهیزات
	heating/air conditioning equipment U	وسائلگرمادهی
	heating/air conditioning equipment U	تهویه
	aviation life support equipment U	وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
	high tension bridge equipment U	دستگاه ازمایش فشار قوی