Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sample size
U
حجم نمونه
sample size
U
بزرگی نمونه
sample size
U
تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size
U
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
size of a statistical sample
[N]
U
تعداد کل داده های آماری
Other Matches
sample
U
معیار
per sample
U
طبق نمونه
sample
U
نمونه کالا
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
اندازه سیگنال درلحظهای اززمان
sample
U
نمونه گرفتن
sample
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample
U
خوردن
sample
U
واحد نمونه
sample
U
الگو ازمون
sample
U
مسطوره
sample
U
نمونه
sample
U
نمونه برداری کردن
sample
U
نمونه قراردادن
sample distribution
U
توزیع نمونه
sample data
U
داده نمونه
sample cell
U
فرف نمونه
representative sample
U
نمونه معرف
random sample
U
نمونه گیری تصادفی
core sample
U
نمونه استوانهای
free sample
U
نمونه مجانی
nonrandom sample
U
نمونه غیر تصادفی
biased sample
U
نمونه سودار
quota sample
U
نمونه سهمیه
random sample
U
نمونه تصادفی
probability sample
U
نمونه احتمالاتی
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
rare sample
U
نمونه های نادر و کمیاب فرش
to take a sample of blood
U
گرفتن نمونه خون
[برای آزمایش خون]
blood sample
U
واحد نمونه خون
To taste ( sample) something .
U
مزه مزه کردن
work sample
U
نمونه کار
typical sample
U
نمونه نوعی
unknown sample
U
نمونه مجهول
thief sample
U
نمونه مایع مخزن ناو
what is your size?
U
شما چیست
that is about the size of it
U
همینطور است
that is about the size of it
U
حقیقت امراین است
what is your size?
U
اندازه
to size up
U
اندازه
over size
U
بزرگتر از اندازه
to size up
U
را براوردکردن
size up
<idiom>
U
بسته به شرایط ،برانداز کردن
(the) size of it
<idiom>
U
به شکلی که است
of an out size
U
بیرون از اندازه
of an out size
U
دارای اندازه غیر معمل
size
U
چسب زنی اهارزدن
size
U
اهار زدن
size
U
به اندازه کردن
size
U
بزرگی
size
U
اندازه بعدساختمان
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size
U
چسب زدن
size
U
قد
size
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size
U
بر اورد کردن
size
U
وسعت
size
U
قالب
size
U
اندازه
size
U
مقدار
pint size
U
خرد ناچیز
pint size
U
پست
full-size
U
بخ مقیاس یک به یک
full-size
U
اندازه طبیعی
full size
U
بخ مقیاس یک به یک
pint-size
U
باندازه سرسنجاق
pint size
U
کوچک
pint size
U
باندازه سرسنجاق
pint-size
U
پست
pint-size
U
خرد ناچیز
life size
U
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
pint-size
U
کوچک
full size
U
اندازه طبیعی
screen size
U
اندازه صفحه
cut down to size
<idiom>
U
ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
Pick on someone your own size.
U
برو با هم قدهای خودت طرف بشو
it is the size of a sparrow
U
باندازه یک گنجشک است
type size
U
اندازه فونت
type size
U
اندازه حروف
size control
U
کنترل اندازه
size tolerance
U
تلرانس اندازه
size stick
U
قالب اندازه گیری
size stick
U
الت اندازه گیری پا
size effect
U
تاثیر اندازه
size constancy
U
ثبات اندازه
trim size
U
اندازه طبیعی
life size
U
اندازه واقعی
block size
U
اندازه کنده
fractional size
U
اندازه کسری
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
hypostatize or size
U
ذات جدا دانستن
hypostatize or size
U
شخصیت دادن به
hypostatize or size
U
مسلم فرض کردن
it is four times my size
U
چهاربرابر
it is four times my size
U
من است چهارتای من است
it is of a normal size
U
دارای اندازه عادی یا معمولی است
atomic size
U
اندازه اتمی
king size
U
بزرگ
fit size
U
اندازه مناسب
file size
U
اندازه فایل
block size
U
اندازه کندهای
block size
U
اندازه بلاک
body size
U
اندازه بدن
basic size
U
اندازه اصلی
cut to size
U
به اندازه بریدن
design size
U
اندازه طرح
design size
U
اندازه نامی
effective size
U
اندازه موثر
basic size
U
اندازه اولیه
family size
U
تعداد افراد خانواده
of a large size
U
بزرگ
atomic size
U
اندازه اتم
attack size
U
اندازه تک
nuclear size
U
اندازه هسته
accuracy to size
U
دقت اندازه گذاری
nominal size
U
اندازه نامی
nominal size
U
اندازه اسمی
neat size
U
اندازه خالص
minimum size
U
اندازه حداقل
point size
U
اینچ
man size
U
اندازه مناسب یک مرد
life-size
U
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
lessin size
U
خردتر
lessin size
U
کوچکتر
limiting size
U
اندازه محدود
london in size
U
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
life-size
U
اندازه واقعی
point size
U
برای اندازه گیری نوع یا متن
accurate to size
U
دقت در اندازه گرفتن
paricle size analysis
U
دانه بندی کردن
data word size
U
اندازه کلمه داده
olympic size pool
U
اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
effective size of grain
U
اندازه موثرذرات
size weight illusion
U
خطای ادراکی اندازه- وزن
size distribution of income
U
توزیع درامد برحسب مقدار
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
fixed size records
U
رکوردهای با اندازه ثابت
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Act your age
[and not your shoe size]
!
U
به سن خودت رفتار بکن !
[مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com