English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sales manager U مدیر فروش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manager U و نیز آدرس شیار را
manager U بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager U نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager U امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
manager U ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager U یس بخش در شرکت
manager U مدیر مسابقه بوکس
manager U مدیر تیم
dp manager U مدیر داده پردازی
manager U مدیر
manager U مباشر
manager U کارفرما
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
item manager U مدیر اقلام
project manager U مدیر پروژه
record manager U مدیر رکورد
general manager U مدیر باشگاه
sale manager U مدیر فروش
program manager U مدیر برنامه ها
site manager U رئیس کارگاه
LAN Manager U سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
library manager U مدیر کتابخانه
micro manager U مدیر ریزکامپیوترها
personnel manager U مدیر استخدام
presentation manager U واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
presentation manager U تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
presentation manager U برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
Print Manager U امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
project manager U مدیر پروژه ها
operation manager U مدیر عملیات
office manager U رئیس اداره
office manager U رئیس دفتر
edp manager U مدیرداده پردازی الکترونیکی
acting manager U کفیل
bank manager U رییسبانک
town manager U شهردار انتصابی
file manager U مدیر فایل
stage manager U کارگردان نمایش
stores manager U مدیر انبارها
staff manager U رئیس کارگزینی
stage manager U مدیر نمایش
project manager U مدیر طرحها
computer center manager U مدیر مرکز کامپیوتر
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
adobe type manager U مدیر انواع فونت ادوبی
computer operations manager U مدیر عملیات کامپیوتر
data base manager U مدیر پایگاه داده
data processing manager U مدیر پردازش داده
sales {pl} U گردش معاملات
sales {pl} U حجم فروش
sales {pl} U حجم معاملات
sales {pl} U مقدار فروش
sales U فروش [اقتصاد]
sales d. U دفتر فروش روزنامه
to further sales U فروش را بالا بردن
sales U فروشی
sales U برای فروش حراجی
sales U جنس فروشی فروش
sales U فروش
sales U مربوط به فروش
sales U حراج
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . U کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
sales tax U مالیات بر فروش
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
tie in sales U فروش یک کلا به شرط خریدن یک کالای دیگر
contract of sales U قرارداد فروش
cost of sales U قیمت تمام شده کالای فروش رفته
sales representative U نماینده فروش
sales represntative U نمایندگی فروش
sales woman U فروشنده زن
sales tax U مالیات بر فروش کالا
sales tax U مالیات فروش
after sales service U سرویس
volume of sales U حجم فروش
volume of sales U حجم معاملات
volume of sales U مقدار فروش
volume of sales U گردش معاملات
clearance sales U فروش به منظور تصفیه حراج
sales talk U مذاکره وبازار گرمی برای فروش
after sales service U سرویس خدماتی
sales clerks U فروشنده
sales clerk U فروشنده
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
sales promotion U تبلیغ جهت فروش
sales department U قسمت فروش
forward sales U فروش کالاجهت تحویل در اینده
sales contract U قرارداد فروش
sales check U صورت فروش
sales area U حیطه فروش
sales area U بازار فروش
sales analysis U تحلیل فروش
sales agent U نماینده فروش
sales accounting U حسابداری فروش
forward sales U پیش فروش
retail sales U خرده فروشی
peak sales U نقطه اوج فروش
sales department U بخش فروش
sales expectations U فروش مورد انتظار
sales figure U ارقام فروش
sales man U ویزیتور
sales man U فروشنده سیار
forward sales U فروش سلف
sales forecasting U پیش بینی فروش
sales promotion U تبلیغ فروش
sales force U نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sales force U فروشندگان
sales for the account U فروش مدت دار
sales for the account U فروش نسیه
sales man U فروشنده
general sales taxes U مالیات بر مصرف کلی وجزیی
general sales tax U مالیات عمومی بر فروش
sales forecasting model U مدل پیش فروش
technical sales and distribution U فروش فناوری و پخش
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
option of sales unfulfilled in part U خیار تبعض صفقه
General manager . Director general . U مدیر کل
sales and marketing [marketing] U فروش و بازاریابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com