English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nets U برداشت خالص کردن
nets U بتورانداختن
nets U با تورگرفتن شبکه دارکردن
nets U اصلی بدام افکندن
nets U تور
nets U توری
nets U دام
nets U شبکه تارعنکبوت
nets U تور ماهی گیری و امثال ان
nets U اساسی
nets U تله
nets U شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets U خالص
nets U محوطه تمرین محصوربا تور
nets U ویژه
nets U ویژه خرج دررفته
mosquito nets U پشه بند
petri nets U مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
safety U برقرار کردن تامین
right safety U مهرهمحافظراست
overall safety U ایمنی کامل
safety U نجات
safety U به ضامن کردن ضامن
safety U امنیت
safety U تامین
safety U بی خطری
safety U امنیت محفوفیت
safety U ایمنی
safety U سلامت
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety U اطمینان
safety wire U سیم ایمنی
safety wire U اشبیل ضامن
safety wire U سیم ضامن
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
safety valve U دریچه اطمینان
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
ship safety U سلامت کشتی
strong safety U مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
troop safety U تامین عده ها
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
left safety U مهرهمفمنچپ
safety lever U اهرم ضامن
safety stock U موجودی ذخیره انبار
safety trap U تله ایمنی
safety stop U ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop U ترمز خطر
safety limit U حد تامین
safety lock U قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety lock U ضامن اسلحه
safety lock U قفل ضامن
safety lock U چفت ضامن سلاح
safety match U کبریت بی خطر
safety motive U انگیزه ایمنی
safety officer U افسر تامین یکان
safety plug U پولک اطمینان
safety post U پایه ایمنی
safety precaution U پیش بینیهای احتیاطی
safety razor U تیغ خود تراش
safety regulations U ایین نامه جلوگیری از خطر
safety stakes U دستکهای تامین
safety stock U موجودی تضمینی
safety lever U دستگیره ضامن
right safety back U مهرهمحافظعقبیراست
for reasons of safety U به خاطر دلایل امنیتی
safety mechanism U ساز و کار ایمنی
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
failure safety U قابلیت اعتماد
failure safety U قابلیت اطمینان
failure safety U ایمنی در برابر خرابی
reasons of safety U دلایل امنیتی
safety catch U ضامنتفنگ
safety thong U تسمهامنیتی
safety area U مهرهایپشتدست
safety binding U نوارامنیت
safety boot U چکمهیایمنی
safety cage U قفسهبازی
safety cap U کلاهکامنیتی
safety chain U زنجیرهامنیت
safety earmuff U گوشپرشامنیتی
safety goggles U عینکایمنی
safety handle U دستهایمنی
safety pad U تشکنجات
safety rail U سپرامنیتی
safety scissors U قیچیناخنگیر
safety tank U منبعامنیت
safety tether U احتیاجاتامنیتی
safety thermostat U ترموساتامنیتی
failure safety U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
safety lanes U مسیرهای امن دریایی
safety-valve U دریچه اطمینان
can one pass it with safety? U ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
coefficient of safety U ضریب اطمینان
factor of safety U ضریب اطمینان
factor of safety U عامل تامین
factor of safety U ضریب تامین ضریب اطمینان
factor of safety U سازه ابیمی
factor of safety U عامل اطمینان
flame safety U ایمنی در مقابل شعله اتش
free safety U مدافع در منطقه ضعف
safety boat U قایق نجات
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
put on safety U به ضامن کردن
put on safety U روی ضامن گذاشتن
angle of safety U زاویه تامین گلوله
angle of safety U زاویه امنیت
safety-valves U دریچه اطمینان
safety pin U اشبیل ضامن
safety pin U خار ضامن میله ضامن
safety pins U اشبیل ضامن
safety pins U خار ضامن میله ضامن
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety belt U کمربند ایمنی
safety belt U کمربند اطمینان
safety belt U کمربند نجات
safety belt U کمربند رکاب
safety belts U کمربند ایمنی
safety belts U کمربند اطمینان
safety belts U کمربند نجات
safety belts U کمربند رکاب
safety biltz U حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
safety lamp U چراغ ایمنی
safety fuse U فیوز اطمینان
safety fuse U فیوز ایمنی
safety fuze U ماسوره تامینی
safety fuze U چاشنی
safety gap U دهانه حفافت
safety glass U عینک ایمنی
safety glass U شیشه ایمنی
safety glass U شیشه بی خطراتومبیل
safety glass U شیشه نشکن
safety glass U شیشه اطمینان
safety glasses U عینک ایمنی
safety hazard U مخاطره ایمنی
safety hook U قلاب اطمینان
safety lamp U چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety lamp U فانوس
safety lamp U چراغ اطمینان
safety fuse U فیوز
safety fork U گیره ضامن
safety bolt U تفنگ ضامن دار
safety device U دستگاه ضامن
safety device U ضامن
safety card U کارت تامین اتشبار
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety device U خارضامن
safety diagram U دیاگرام تامین
safety card U کارت تامین جنگ افزار
safety factor U عامل تامین
safety fence U جانپناه کنار راه
safety fence U جانپناه
safety bolt U ضامن
safety factor U ضریب تامین
safety fork U دوشاخه امنیت
to carry a piece at safety U تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
ultimate factor of safety U ضریب اطمینان اختیاری
left safety back U مهرهمحافظعقبی
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
to put safety first [foremost] U اولویت اول را به ایمنی دادن
drivebelt safety guard U محافظهتسمهگرداننده
healt and safety commision U کمیسیون سلامت و امنیت
steel safety wheel U فلزایمنیچرخ
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com