English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
right oblique march U میل به راست رو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
left oblique march U فرمان میل به چپ رو
left oblique march U میل به چپ رو
Other Matches
oblique U مورب
oblique U کج
oblique U عکس مورب
oblique U مایل کج
oblique U حاده یا منفرجه مورب
oblique U غیر مستقیم منحرف
oblique U مایل
oblique U طرح حرف عادی کج
oblique U اریب
oblique fire U اتش مورب
oblique question U پرسش غیرمستقیم
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
low oblique U عکس مایل پایین
oblique compartment U زمین مورب
oblique angle U زاویه تند
oblique lattice U شبکه مایل
oblique fire U اتش جانبی
oblique angle U یا باز
oblique bond U رج چینی کلاغ پر
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
oblique joint U شکستگی کج
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
oblique cone U مخروط اریب [ریاضی]
external oblique U ماهیچهمورببیرونی
oblique weir U در تصویر افقی سرریزی استکه تاج ان نسبت به جریان اب مایل باشد
oblique system U سیستم مایل
oblique section U برش اریب
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U مقطع اریب
oblique rotation U چرخش مایل
oblique projection U تصویر مایل
oblique projection U تصویر مورب
oblique projection U نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
oblique plane U سطح مورب
oblique section U مقطع مایل
to march forth U پیش رفتن
march U راه پیمایی
march U قدم روکردن
march U ماه مارس راه پیمایی کردن
march U گام نظامی
march U سیر روش
march U موسیقی نظامی یا مارش
march U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march U تاختن بر
march U راه رفتن
march U قدم برداری
march U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march U پیش روی گام به گام شمشیرباز
march U قدم رو
march U پیشروی
oblique shock wave U موج ضربهای مایل
mil gridded oblique U عکس مایل شبکه بندی شده به مقیاس میلیمی
oblique edged scraper U رنده کج
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
quick march U راهپیمایی تند
funeral march U راه پیمایی درمراسم جنازه
to steal a march on any one U بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
to march past U رژه رفتن
tactical march U انتقال جنگی
tactical march U نقل
tactical march U حرکت جنگی
rate of march U نواخت راهپیمایی
march column U ستون راهپیمایی
rate of march U نواخت حرکت
quick march U قدم رو
quick march U مارش تند
quick march U گام برداری تند
frog-march U غوک واربردن
frog march U غوک واربردن
march past U رژه رفتن
march past U رژه
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
march order U ترتیب راهپیمایی
march order U ترتیب حرکت دستورراهپیمایی
march order U دستورحرکت
march order U حاضر براه کردن
march order U ف__رمان ح__اضر به راه
march of events U جریان یا سیر حوادث
forward march U قدم رو
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
march unit U یکان راهپیمایی
route march U راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
administrative march U راهپیمایی اداری
admirals' march U سلام تیمساری
advance march U فرمان پیش
advance march U پیشروی حرکت به جلو
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
dead march U اهنگ عزا
dead march U موزیک عزا
dead march U مارش عزا
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
motor march U راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
left flank march U سمت چپ رو
to try to stop the march of time U تلاش به جلوگیری از گذشت زمان کردن
double times march U قدم دو
Aries the Ram (March 21 ) U برجحمل
double times march U بدو رو
left flank march U فرمان سمت چپ رو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com