English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
representative consumer U مصرف کننده نمونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
representative U نمایشگر
representative U وکیل
representative U نماینده
representative U حاکی از مشعربر
representative U نمونه
representative U معرف
representative U بیانگر
representative government U حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
personal representative U مدیر ترکه
personal representative U امین ترکه
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
representative arts U فنون نمایشی
representative elements U عناصر نماینده
representative firm U بنگاه تولیدی نمونه
representative sample U نمونه معرف
sales representative U نماینده فروش
sole representative U نماینده منحصر بفرد
commercial representative U قائم مقام تجارتی
agent representative U عامل
appointing a representative or deputy U نایب گرفتن
appointing a representative or deputy U استنابه
to speak on behalf of [as representative] U از طرف [کسی] صحبت کردن [به عنوان نماینده]
consumer U مصرف کننده
consumer goods U اشیاء مصرفی
power consumer U مصرف برق
consumer's surplus U یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
consumer's goods U کالای مصرفی
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
consumer surplus U مازادمصرف کننده
consumer surplus U نصیب مصرف کننده
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
rational consumer U مصرف کننده عقلائی
consumer goods U کالاهای مصرفی
consumer equilibrium U تعادل مصرف کننده
consumer goods U کالای مصرفی
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
consumer number U شمارهمصرفشده
smoke consumer U اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
soverignty of the consumer U حاکمیت مصرف کننده
consumer brand U کالای پر مصرف
consumer industries U صنایع مصرفی
consumer economics U علم اقتصاد مصرف کننده
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer credit U اعتبار مصرف کننده
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
consumer capital U سرمایه مصرفی
consumer behaviour U رفتار مصرف کننده
consumer appeal U تاثیر محصول روی مصرف کننده
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
consumer research U تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
consumer psychology U روانشناسی مصرف کننده
consumer advertising U تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
consumer protection U حمایت از مصرف کننده
consumer sovereignty U حاکمیت مصرف کننده
consumer preference U رجحان مصرف کننده
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
theory of consumer's choice U نظریه انتخاب مصرف کننده
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com