English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regular section U پروفیل نرمال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regular U مقرر
regular U قانونی
regular U معین
regular U پرسنل کادر منظم
regular <adj.> U مرتب
regular <adj.> U منظم
regular U با قاعده
regular U معین مقرر
regular U عادی
regular U ارتش کادر
extra regular U خارج ازقاعده
regular salary U حقوق ثابت
regular salary U حقوق دائمی
regular procedure U اقدام قانونی
regular price U قیمت عادی
regular polymer U بسپار منظم
regular officer U افسر کادر
regular grammar U دستور زبان منظم
regular expression U مبین منظم
regular army U ارتش دائمی
regular army U ارتش کادر ثابت
regular army U ارتش منظم
extra regular U بیقاعده
regular set U مجموعه منظم
regular solid U کثیرالاضلاع پنج ضلعی منظم
keep regular hours U ساعات خواب و بیداری منظم داشتن
regular steps U گامهای منظمو
regular guy <idiom> U شخص مهربانی که همه با دوست هستند
to keep regular hours U هر کاری را درساعت معین کردن
She has got regular teeth . U دندانهای منظمی دارد
At regular intervals . U درفا صله های معین
I live a very regular life . U زندگی خیلی منظمی دارم
White regular teeth . U دندانهای سفید ومرتب ( یکدست )
regular payment of salaries U پرداخت حقوق بطورمرتب
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
Regular training strengthens the heart and lungs. U ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.
t section U پروفیل " T "
t section U عضو " T "
section out U شکستن موج بطور ناهموار
z section U پروفیل "زد"
section U رسد
section U بره
section U شعبه
section U رسدتوپخانه
section U نیمرخ
section U جوخه
section U قبضه توپ
section U رسددریایی یا هوایی
section U قسمت
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U برش
section U مقطع
section U برشگاه
section U بخش قسمت
section U قطعه
section U دسته
section U گروه دایره
section U بخش
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
cross-section U سطح متقاطع
staff section U بخش ستادی
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
staff section U قطعات سمبه
standard section U پروفیل استاندارد
structural section U مقطع سازهای
section of valley U نیمرخ عرضی دره
section of dike U نیمرخ راه
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
root section U مقطع ریشه
rolled section U مقاطع نوردشده
section charge U خرج چند قسمتی
section charge U خرج جزء جزء
section chief U رئیس قبضه
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
transition section U مقطع تبدیل
radio section U بخشرادیو
rail section U بخشریل
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
program section U بخش برنامه ها
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
tip section U قسمتنوک
wallet section U قسمتکیفپول
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
build up section U مقاطع مرکب
pipe section U قسمتلوله
main section U قسمتاصلی
transversal section U برش عرضی
transverse section U مقطع عرضی
transverse section U برش متقاطع
trenched section U زیرگاه صندوقهای
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trough section U مقطع ناودانی
weaving section U منطقه تقاطع
weaving section U منطقه همبری
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
butt section U قسمتهدف
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
dining section U قسمتغذاخوری
flotation section U بخششناور
honeycomb section U شانهعسل
longitudinal section U برش طولی
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
full section U برش کامل
cross section U سطح مقطع موثر
cross section U سطح مقطع
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section U مقطع
cross section U رویه برش
cross section U سطح مقطع عرضی
crown section U برش در کلید قوس
data section U بخش داده ها
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
cross section U برش عرضی
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section U مقطع عرضی
air section U رسد هوایی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft section U رسدهواپیمایی
auxiliary section U برش کومکی
axial section U برش محوری
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
box section U مقطع قوسی سکل
built up section U مقاطع مرکب
center section U بال میانی
coil section U مقطع بوبین
compact section U مقطع فشرده
conic section U مقطع مخروطی
control section U بخش کنترل
control section U قسمت کنترل
advance section U قسمت جلویی
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
golden section U برش زرین
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
personnel section U قسمت پرسنلی
personnel section U کارگزینی
overflow section U قسمت سر ریز سد
oblique section U مقطع مایل
oblique section U برش اریب
half section U نیم برش
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U مقطع اریب
half section U نیم مقطع
horizontal section U برش افقی
longitudinal section U نیمرخ طولی
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
gun section U رسدتوپ
rectangular section U مقطع مستطیلی
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
gauging section U برش اندازه گیری
radial section U برش شعاعی
project section U بخش تهیه پروژه ها
longitudinal section U برش طولی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
project section U بخش تهیه طرحها
program section U بخش تهیه برنامه ها
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
cross section of a road U بخشعرضیجاده
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
circular cross section U مقطع گرد
wall stack section U بخشدودکشدیواری
section of a berry: grape U قسمتهایمختلفانگورحبهای
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
absorption cross section U مقطع جذب
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
cross section of a molar U قسمتهایمختلفدندانآسیا
shape of cross section U نیمرخ عرضی
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
cross section area U سطح مقطع
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
cross section of an airbrush U بخشعرضیرنگپاش
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
data control section U بخش کنترل داده
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com