Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recovery procedure
U
رویه ترمیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recovery
U
برگشت به حالت اولیه
recovery
U
جبران
recovery
U
اصلاحیه
recovery
U
استرداد جبران
recovery
U
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery
U
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery
U
بازیافت
recovery
U
مشابه 8398
recovery
U
برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery
U
فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery
U
زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery
U
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery
U
وصول
recovery
U
بخودایی
recovery
U
وصول جبران
recovery
U
استرداد
recovery
U
تحصیل چیزی
recovery
U
حصول
recovery
U
بهبودی بازیافت
recovery
U
بهبود
recovery
U
ترمیم
recovery
U
بهوش امدن
recovery
U
رونق
recovery
U
استحصال
recovery
U
بازیابی
recovery
U
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery
U
سلامتی
recovery
U
بازگشت
recovery
U
برگشت
recovery time
U
زمان بهبود
recovery upturn
U
بهبود
gas recovery
U
بازیابی بنزین
file recovery
U
ترمیم فایل
file recovery
U
بازیافت فایل
at the expense of recovery
U
در هزینه های بازیابی
error recovery
U
ترمیم خطا
spontaneous recovery
U
بهبود خود به خودی
sent document recovery
U
استردادمدارکفرستادهشده
by product recovery
U
بازده محصولات فرعی
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
recovery time
U
مدت توانیابی
recovery routine
U
روال ترمیمی
quick recovery
U
بهبود سریع
recovery airfield
U
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
recovery party
U
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
recovery phase
U
مرحله رونق
nickel recovery
U
بازیابی نیکل
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
medical recovery
U
اخراجات پزشکی
recovery procedures
U
روشهای بازیابی
recovery procedures
U
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
quick recovery
U
رونق سریع
recovery procedures
U
روشهای اخراجات
procedure
U
رویه
procedure
U
ایین کار روش کار
procedure
U
فرابرش
procedure
U
طرز
procedure
U
اقدام
procedure
U
روش وطرز عمل
procedure
U
شیوه
procedure
U
طرز عمل
procedure
U
روش
procedure
U
ایین دادرسی
procedure
U
روند
procedure
U
پردازه
procedure
U
دستورالعمل
procedure
U
روال
procedure
U
روش شیوه
procedure
U
طرزکار
procedure
U
نحوه عمل
procedure
U
پروسه
procedure
U
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
procedure
U
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure
U
رویه طریقه فرایند
procedure
U
روش کار
automatic recovery program
U
برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
disaster recovery plan
U
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
capital recovery factor
U
ضریب برگشت سرمایه
error recovery procedures
U
رویههای ترمیم خطا
sulfur recovery unit
U
واحد بازیابی گوگرد
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
procedure turn
U
دور زدن برای برگشتن در مسیر
procedure word
U
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
pure procedure
U
رویه جامع
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
procedure checklist
U
ایجادکنندهلیستتنظیم
rules of procedure
U
روش جاری
regular procedure
U
اقدام قانونی
recursive procedure
U
رویه بازگشتی
rules of procedure
U
نظامنامه داخلی
[procedure of]
solution
U
راه حل
procedure turn
U
دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
it was an incorrect procedure
U
یک اقدام غلطی بود
inquisitorial procedure
U
دادرسی با شکنجه و سخت گیری
cataloged procedure
U
رویه فهرست بندی شده
in stream procedure
U
رویه با مسیل
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
endorcement procedure
U
شیوه اجرا
court procedure
U
محاکمه
control procedure
U
رویه کنترل
code of procedure
U
قانون اصول محاکمات
code of procedure
U
قانون ایین دادرسی
codress procedure
U
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
civil procedure
U
اصول محاکمات حقوقی
it was an incorrect procedure
U
جریانش درست نبود
procedure declaration
U
اعلان رویه
procedure manual
U
کتاب راهنمای رویهای
procedure division
U
یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
procedure message
U
پیام معمولی
procedure oriented
U
رویه گرا
legal procedure
U
محاکمه
legal procedure
U
دادرسی
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
law of procedure
U
قانون ائین دادرسی
procedure message
U
پیام عادی
root canal procedure
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal procedure
U
روت کانال تراپی
[دندان پزشکی]
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
procedure oriented language
U
زبان رویه گرا
root canal procedure
U
عصب کشی
[روت کانال]
[دندان پزشکی]
Act according to the previous procedure.
U
بترتیب گذشته عمل کنید
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
the low of criminal procedure
U
قانون اصول محاکمات جزایی
principle of criminal procedure
U
ایین دادرسی کیفری
principle of criminal procedure
U
اصول محاکمات جزائی
law of criminal procedure
U
ائین دادرسی کیفری
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com