English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recognition test U ازمون بازشناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recognition U نرم افزار منط قی که درOCR,AL,...استفاده میشود
recognition U شناختگی
recognition U تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
recognition U اعتراف
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
recognition U و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
recognition U فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
recognition U و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
recognition U تصدیق
recognition U به رسمیت شناختن
recognition U شناخت
recognition U شناسایی
recognition U تشخیص بازشناخت
recognition U بازشناسی
recognition U تخصیص
defacto recognition U به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
defacto recognition U شناسایی عملی
de jure recognition U شناسایی قانونی
de jure recognition U شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
recognition vocabulary U واژگان بازشناختی
pattern recognition U الگو شناسی
pattern recognition U تشخیص الگو
pattern recognition U الگوشناسی شناسایی الگو
false recognition U بازشناسی کاذب
handwriting recognition U تشخیص دست خط
handwriting recognition U نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند
character recognition U تشخیص کاراکتر
character recognition U دخشه شناسی
recognition span U فراخنای بازشناخت
defacto recognition U شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
voice recognition U تشخیص صوتی
voice recognition U بازشناسی صدا
vision recognition U تشخیص بصری
voice recognition U تشخیص صدا
optical character recognition U تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
optical recognition device U دستگاه تشخیص نوری
To accord recognition to a new government. U دولت جدیدی را برسمیت شناختن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
self test U خودازمایی
x o test U ازمون ضربدر و دایره
test course U مسافت ازمایش
test value U نمره ازمون
t test U ازمون تی
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
f test U ازمون اف
u test U ازمون یو
self test U ازمایش خودکار
z test U ازمون " زی "
test U امتحان محک
test U ازمایش کردن
test U معاینه کردن
test U تست کردن ازمایش
test U تست
test U شهادت گواهی بازرسی کردن
test U ازمایش کردن امتحان
test U امتحان کردن
test U محک
test U معیار
test U محک زدن
test U ازمودن کردن
test U امتحان
test U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test U عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
to do a test U امتحان کتبی نوشتن
test U تست
test U امتحان
test U آزمایش
test U آزمون
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test U اختیار
tensile test U ازمایش کششی
tensile test U ازمون کششی
tensile test U ازمایش کشش
spot test U ازمایش فوری
test age U سن ازمونی
szondi test U ازمون زوندی
system test U ازمون سیستم
self administering test U خودازما
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
substitution test U ازمون جانشین سازی
sampling test U ازمون نمونهای
saliva test U ازمایش بزاق دهان اسب
test announcement U اعلام نتیجه ازمایش
tapping test U ازمون ضربه زدن
test bar U میله ازمایش
rorschach test U ازمون رورشاخ
spinning test U تست ویژگیهای چرخش هواپیما
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
spiral test U ازمون مارپیچ
standardized test U ازمون میزان شده
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
test announcement U نتیجه ازمایش
sorting test U ازمون دسته بندی
smoke test U بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
slump test U ازمایش فرو نشستن
stilling test U ازمون استیلینگ
stripping test U ازمایش زدودن
similarities test U ازمون شباهتها
sign test U ازمون علامتها
shop test U ازمایش کارگاهی
shearing test U ازمون برشی
stripping test U ازمایش زدودگی
subjective test U ازمون غیرعینی
shear test U ازمایش برشی
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
life test U ازمون حیات
matching test U ازمون جور کردن
mental test U ازمون روانی
psychological test U ازمون روانی
mosaic test U ازمون موزائیکها
myokinetic test U ازمون جنبش عضلانی
non destructive test U ازمایش بدون خرابی
nonlanguage test U ازمون غیر کلامی
nonverbal test U ازمون غیرکلامی
objective test U ازمون عینی
occupational test U ازمون شغلی
matching test U ازمون همتایابی
marginal test U ازمون مرزی
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
literacy test U ازمون سواد
load test U ازمایش با بار خارجی
load test U ازمون بار گذاری
load test U ازمایش بار
loop test U ازمایش با حلقه وارلی
low test U دارای خاصیت فراری
low test U اندک
lucas test U ازمایش لوکاس
friedman test U ازمون فریدمن
manikin test U ازمون ادمک سازی
omnibus test U ازمون مختلط
one sided test U ازمون یکسویه
put to test U ازمودن
put to test U امتحان کردن
random test U ازمایش نامنظم
random test U ازمایش پیشامدی
rattler test U ازمایش تورق
rattler test U ازمایش تردی
reasoning test U ازمون استدلال
recall test U ازمون یاداوری
repeated test U ازمون دوباره
puncture test U ازمایش قدرت نارسانایی
proverbs test U ازمون ضرب المثلها
preliminary test U ازمایش مقدماتی
one tailed test U ازمون یک دامنه
opposites test U ازمون کلمات متضاد
oral test U ازمون شفاهی
ordering test U ازمون رده بندی
oseretsky test U ازمون اوزرتسکی
performance test U ازمون عملکردی
performance test U ازمون عملی
personality test U ازمون شخصیت
post test U پس ازمون
power test U ازمون قدرت
rivet test U ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
test scaling U مقیاس بندی ازمون
tollen's test U ازمون تولن
torsion test U ازمایش پیچش
triaxial test U ازمون سه اسهای
triaxial test U ازمایش سه بعدی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Turing test U بررسی هوشمند بودن کامپیوتر
turing's test U ازمایش تورینگ
two tailed test U ازمون دو دامنه
two tailes test U ازمون دو دامنهای
verbal test U ازمون کلامی
to put to the test U محک زدن
to put to the test U ازمودن
test wise U ازمون اشنا
test score U نمره ازمون
test series U سری ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
test sophistication U کارکشتگی در ازمونها
test specimen U نمونه ازمایشی
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
test town U شهر مورد ازمایش
test town U شهرمورد نمونه گیری
test validity U اعتبار ازمون
vigotsky test U ازمون ویگوتسکی
vision test U ازمون بینایی
breath test U آزمایشمصرفالکلازطریقتنفس
pregnancy test U آزمایشبارداری
blood test U آزمایش خون
to stand the test U برای مدت زیاد دوام آوردن
test-lamp U لامپآزمایشی
means test U سنجش استطاعت مالی
litmus test U آزمون نهادنما
vocabulary test U ازمون واژگان
walsh test U ازمون والش
wassermann test U ازمون واسرمان
watch test U ازمون ساعت
weathring test U ازمایش فرسایش
whisper test U ازمون نجوا
wilcoxon test U ازمون ویلکاکسن
world test U ازمون جهان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com