Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reciprocal agreement
U
توافق دو جانبه
reciprocal agreement
U
قرارداد دو جانبه
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
This is against our agreement.
[This is contrary to our agreement]
U
این بر خلاف قرارداد ما است.
reciprocal
U
متقابل
reciprocal
U
معوض
reciprocal
U
مقدارعکس
reciprocal
U
متقابل معکوس
reciprocal
U
معکوس دوجانبه
reciprocal
U
دو جانبه
reciprocal
U
معکوس
reciprocal
U
عمل متقابل
reciprocal
U
دو سویه
reciprocal
U
تقابلی
reciprocal
U
عکس
reciprocal
U
دوجانبه
reciprocal
U
متقابله
reciprocal
U
روانه کردن متقابله
reciprocal
U
دو طرفه
reciprocal laying
U
نشانه روی متقابله
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
reciprocal inhibition
U
بازداری تقابلی
reciprocal innervation
U
تحریک عصبی تقابلی
reciprocal laying
U
روانه کردن متقابله توپها
reciprocal trading
U
مبادله متقابل
reciprocal wavelength
U
طول موج وارونه
reciprocal treatment
U
معامله متقابله
reciprocal trading
U
داد و ستدمتقابل
come to an agreement
U
توافق حاصل کردن
come to an agreement
U
موافقت پیدا کردن
in agreement with somebody
U
با کسی موافقت داشتن
to off an agreement
U
قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
to come to an agreement
U
موافقت پیداکردن
unless otherwise agreement
U
مگر به ترتیب دیگری توافق شده باشد
to come to an agreement
U
یکدل شدن توافق حاصل کردن
agreement
U
قرارداد
agreement
U
قراداد
agreement
U
موافقت نامه
agreement
U
موافقتنامه
agreement
U
سازش
agreement
U
توافق
agreement
U
موافقت
agreement
U
پیمان
agreement
U
قرار قبول
agreement
U
مطابقهء نحوی
agreement
U
معاهده و مقاطعهء توافق
wage agreement
U
موافقت نامه دستمزد
trade agreement
U
موافقت نامه تجاری
written agreement
U
قولنامه
wage agreement
U
قرارداد دستمزد
trade agreement
U
موافقتنامه تجارتی
unilateral agreement
U
قرارداد یک جانبه
verbal agreement
U
موافقت شفاهی
unilateral agreement
U
توافق یک جانبه
master agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
plea agreement
U
توافق مدافعه
basic agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
frame agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
gentlemen's agreement
U
قول جوانمردانه
skeleton agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
outline agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
outline agreement
U
توافق اولیه
reach an agreement
U
به توافق رسیدن
basic agreement
U
توافق اولیه
frame agreement
U
توافق اولیه
master agreement
U
توافق اولیه
skeleton agreement
U
توافق اولیه
to fly away from an agreement
U
نقض عهدکردن
agreement area
U
سطح مورد قرارداد
enter into an agreement
U
قراردادی را منعقد کردن
executive agreement
U
موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
extension of the agreement
U
تمدید مدت قرارداد
gentelmen's agreement
U
موافقتنامه دوستانه
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
gentlemen's agreement
U
قرارداد شفاهی
gentlemen's agreement
U
قول مردانه
gentlemen's agreement
U
موافقت شرافتمندانه
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
commodity agreement
U
موافقتنامه کالا
agreement coefficient
U
ضریب توافق
agreement of arbitration
U
قرارداد داوری
agreement of arguments
U
توافق نشانوندها
arbitration agreement
U
توافق بر حکمیت
arbitration agreement
U
موافقت نامه داوری
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
collective agreement
U
توافق جمعی
commodity agreement
U
تثبیت مشترک قیمت فروش
implicit agreement
U
موافقت ضمنی
labor agreement
U
موافقتنامه کار
potsdom agreement
U
موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
mutilateral agreement
U
موافقت چند جانبه
swap agreement
U
موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
tenency agreement
U
اجاره نامه
potsdom agreement
U
تاکید وتشریح کردند
preliminary agreement
U
قولنامه
private agreement
U
قرارداد خصوصی
mutual agreement
U
توافق طرفین
to enter into an agreement
U
پیمان یا قراردادی منعقد کردن
quota agreement
U
موافقت سهمیه
to fly away from an agreement
U
پیمان شکنی کردن
letter of agreement
U
موافقتنامه
lease agreement
U
قرارداد اجاره
labor agreement
U
قرارداد کار
special agreement
U
قرارداد ویژه
bretton woods agreement
U
موافقت نامه برتن وودز
agreement on partial payments
U
توافق در پرداخت های قسطی
Lease (rental) agreement.
U
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
The rental agreement has exprired.
U
تاریخ قرارداد اجاره سر آمده است
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
agreement water rate
U
نرخ قراردادی اب
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
enewal of contract by tacit agreement
U
تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
An open - dated agreement ( contract) .
U
قرارداد بدون مدت
He closed the door against the peace agreement.
U
تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
general agreement on tariff & trade (gat
U
موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com