Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rear window
U
پنجره عقب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at the rear of
U
درعقب
at the rear of
U
پشت سر
at the rear of
U
پشت
to take in rear
U
از پشت سر حمله کردن به
rear
U
عقبه سپاه
rear
U
دنباله
rear
U
عقب
rear
U
دنبال
rear
U
بلندکردن
rear
U
تربیت کردن
rear
U
پروردن
rear
U
افراشتن
rear
U
نمودار شدن عقب
rear
U
پشت
the rear of a house
U
قسمت عقب یا پشت خانه
the rear vassals
U
اتباع تیولدار
rear axle
U
محور چرخ عقب
the rear vassals
U
مالیات دهندگان
to bring up the rear
U
از عقب امدن
to close up the rear
U
اخر از همه امدن
to hang on the rear
U
برای حمله دنبال کردن
rear leg
U
دنبالهپایه
rear wall
U
دیوار پشت
rear echelon
U
رده عقب
rear court
U
انتهای زمین
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
rear barrier
U
حد عقب سپاه یا لشگر
rear area
U
منطقه عقب
rear foot
U
پای عقب
rear guard
U
عقب دار
rear guard
U
نیروی عقب دار
rear of queue
U
عقب صف
rear party
U
قسمت عقبه
rear party
U
عقب دار
rear party
U
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
rear point
U
قسمت نوک عقب دار
rear sight
U
شکاف درجه
rear sight
U
نمای پشت
rear point
U
اخرین قسمت عقب دار
rear echelon
U
قسمت عقب جبهه عقب جبهه
rear indicator
U
شاخصانتهایی
rear light
U
چراغعقب
rear lights
U
چراغهایعقب
rear admirals
U
سرتیپ دریایی
rear runner
U
گردنهپشتی
rear seat
U
صندلیعقب
bring up the rear
<idiom>
U
آخرهمه قرارگرفتن
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
U
در پس پرده
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
U
پشت پرده نمایش
[مخصوص اطاق رخت کن]
get one's rear in gear
<idiom>
U
عجله کردن
rear admirals
U
دریادار
rear foil
U
دنبالهتیغه
rear admiral
U
دریادار
rear admiral
U
سرتیپ دریایی
rear apron
U
دنبالهکراوات
rear wheel
U
چرخ عقب
rear beam
U
دنبالهشاهینترازو
rear view
U
منظرهپشتتراکتور
rear brake
U
ترمزعصبی
rear bumper
U
دنبالهسپر
rear derailleur
U
درایلرعقبی
rear area security
U
تامین منطقه عقب
rear engine drive
U
موتور عقب
rear axle casing
U
پوسته محور عقب
rear axle shaft
U
محور چرخ عقب
rear mounted engine
U
موتور عقب
rear crotch and near arm
U
نوعی کنده رو
duck under and rear takedown
U
یک دست و یک پا
rear-view mirrors
U
آیینهی جلو
rear limit line
U
خطمحدودکنندهعقب
rear
[front]
connection
U
اتصال
[جلوئی]
پشتی
rear axle drive
U
محرکه چرخ عقب
rear-view mirror
U
آیینهی پسنما
rear brake pedal
U
پدالترمزانتهایی
rear-view mirror
U
آیینهی جلو
rear-view mirror
U
آیینهی عقبنما
rear-view mirrors
U
آیینهی پسنما
rear-view mirrors
U
آیینهی عقبنما
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
rear waistlock and side sweep
U
درو با مایه سالتو و بارانداز
rear takedown with inside singleleg & kn
U
زیریک خم اقل از راست
rear waistlock and back sweep
U
درو از بغل
rear takedown with outside leg tackle
U
زیریک خم
rear waistlock and knee block
U
درو از پشت
rear takedown with outside leg tackle
U
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with double leg tackle
U
زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
rear waistlock and forward inside leg tr
U
انواع درو
rear takedown with single leg tackel
U
زیریک خم
rear takedown with single leg tackel
U
میانکوب
rear takedown with single leg tackel
U
افلاک پیشرو
rear waistlock and forward single leg
U
درو با مایه از مچ پا
to go to the window
U
به
[سوی]
پنجره رفتن
go out the window
<idiom>
U
اثرش از بین رفته
by the window
U
کنار پنجره
window
U
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
window
U
مشابه 10682
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window
U
بیوه زن
window
U
پنجره دار کردن
window
U
ویترین دریچه
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
window
U
پنجره
window
U
روزنه
window awning
U
پنجرهچادر
window curtain
U
پردهپنجره
window tab
U
برچسبپنجره
types of window
U
انواعپنجره
window-shopping
U
نگاهکردناجناسبدونقصدخریدآنها
sliding window
U
پنجرهمتحرک
bay window
U
شاه نشین
bay window
U
پیش امدگی ساختمان
screen window
U
پوششپنجره
worksheet window
U
پنجره صفحه کاری
casement window
U
پنجرهیلولایی
landing window
U
پنجرهفرود
louvred window
U
پنجرهیروزنهدار
observation window
U
پنجرهدیدهبانی
panoramic window
U
پنجرهوسیع
playing window
U
پنجرهنمایش
protective window
U
پنجرهحفافتی
pylon window
U
قسمتبازبرج
French window
U
درپنجرهای
basement window
U
پنجرهزیرزمین
bay window
U
پنجره پیش امده
Could we have a table by the window?
U
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
cross-window
U
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
Diocletion Window
U
پنجره نیم دایره
double window
U
پنجره دو جداره
eucharistic window
U
[نیم پنجره محراب]
eyebrow window
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
flanking window
U
نورگیر ثابت
French window
U
پنجره لولادار
Ipswich window
U
پنجره بالکن
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
lattic-window
U
پنجره مشبک
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
lattice window
U
شباک
lattice window
U
پنجره مشبک
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
compss-window
U
پنجره کنسولی
chicago window
U
پنجره شیکاگویی
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
The window is jammed.
پنجره گیر کرده است.
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
French window
U
اقشقشه
My desk is by the window.
U
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
window-dressing
U
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
window dressing
U
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
balanced window
U
پنجره چرخان
bay-window
U
[پنجره ی بیرون زده ]
bay-window
U
شاه نشین
biforate window
U
پنجره دودر
cabinet-window
U
ویترین
access window
U
مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
pop up window
U
پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند
active window
U
پنجره فعال
window-panes
U
جام پنجره
window-pane
U
جام پنجره
rose window
U
پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
skylight window
U
کتیبه
skylight window
U
خفنگ
split window
U
پنجره تقسیم بندی شده
splitting a window
U
تقسیم بندی پنجره
storm window
U
پنجره زمستانی کرکره چوبی بادشکن
stormproof window
U
پنجره ضد طوفان
text window
U
پنجره متن
window pane
U
جام پنجره
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
balance window
U
پنجره چرخان
blind window
U
پنجره نما
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
pivoting window
U
پنجره محوری
pivoting window
U
پنجره گردان
picture window
U
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
lancet window
U
پنجره نوک تیز
inactive window
U
پنجره غیرفعال
round window
U
روزنه گرد
oval window
U
روزنه بیضی
dormer window
U
پنجره شیروانی
continuous window
U
پنجره سراسری
compass window
U
شاه نشین نیم گرد
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
child window
U
پنجرهای در پنجره اصلی
case window
U
پنجره لولادار
cant bay window
U
کج پنجره
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
three panes window
U
پنجره سه لنگه
window-frame
U
قاب پنجره
window regulator
U
وسیله تنظیم پنجره
window shade
U
پرده
window shade
U
کرکره
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
window-sills
U
هرهی پنجره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com