Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rational producer
U
تولید کننده منطقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
producer
U
ژنراتور
producer
U
تولید کننده مولد
producer
U
تولید کننده
producer
U
سازنده
producer
U
مولد
producer
U
عمل اورنده سازنده باراورنده
producer
U
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
producer
U
فراور
producer
U
فراورگر
producer
U
تولیدکننده
producer surplus
U
اضافه ارزش تولید کننده
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer goods
U
کالاهای تولیدی
producer surplus
U
مازاد تولید کننده
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
the well was a bad producer
U
ان چاه یک چاه نفت خیز خوبی نبود
producer console
U
کنسولتولید
producer's risk
U
ریسک تولید کننده
producer's goods
U
مواد تولیدی
producer's goods
U
کالاهای مولد
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer buyer
U
خریدار صنعتی
producer advertising
U
تبلیغ محصولات صنعتی
producer advertising
U
تبلیغ توسط سازنده
marginal producer
U
تولید کننده نهائی
technical producer
U
محصولاتتخصصی
technical producer monitor
U
صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
producer price index
U
شاخص قیمت تولیدی
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
rational
U
مدلل
rational
U
خردگرا
rational
U
مستدل
rational
U
عاقلانه
rational
U
عقلائی
rational
U
منطقی
rational
U
عقلایی
rational
U
عقلی
rational
U
گویا
rational
U
عقلانی منطقی
rational
U
معقول
rational numbers
U
اعدد گویا
[ریاضی]
rational numbers
U
اعداد منطقی
[ریاضی]
rational number
U
عدد گویا
[ریاضی]
rational fraction
U
کسر گویا
rational number
U
عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
rational number
U
عددگویا
rational number
U
عدد گویا
rational number
U
عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
rational numbers
U
اعداد گویا
rational numbers
U
اعداد منطقی
rational principle
U
اصول عقلیه
rational expectations
U
پیش بینیهای عقلائی
rational expectations
U
انتظارات منطقی
rational dress
U
نیم شلواری که زن بجای دامن بپوشد
rational consumer
U
مصرف کننده عقلائی
law of rational indices
U
قانون اندیسهای گویا
She is an intelligent ( a rational ) person .
U
آدم چیز فهمی است
He seems to be a level – headed ( rational and knowledgeale ) boss .
U
رئیس فهمیده ای بنظر می رسد ( می آید )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com