English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nest U اشیانه
nest U لانه
nest U اسایشگاه پاتوق
nest U لانه ساختن
nest U اشیان کردن
nest U اشیان گرفتن
nest U درمحل محفوفی جای گرفتن پیچیدن
nest U اشیانهای کردن
nest U اشیانه تیربار
nest U سنگربتونی
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر
nest U بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
nest U تعداد توابع در یک تابع
nest U پشته سخت افزار
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest egg U تخمی که درلانه مرغ میگذارندتا مرغ تخم کند
nest egg U مایه اندوخته
nest eggs U تخمی که درلانه مرغ میگذارندتا مرغ تخم کند
nest eggs U مایه اندوخته
bird's nest U قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
bird's nest U حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
crow's nest U سنگر
crow's nest U قلعه
crow's nest U بالای بلندی
mare's nest U چیز خوش فاهر وبد باطن چیز قلابی
nest building U لانه سازی
own nest U بد گویی از خانه خود زشت است
to feather ones nest U بارخودرابستن
to feather ones nest U تامین اتیه کردن
nest of tables U جایگاهمیزها
He has feathered his nest. He has lined his pocket. U اودیگر بارش را بسته است ( ازنظر مالی تأمین است )
feather one's nest <idiom> U به علائق خود توجه کردن
stir up a hornet's nest <idiom> U باعث عصبانیت مردم شدن
nest egg <idiom> U پول پس انداز شده
If you say that to her, you will be stirring up a hornet's nest. U اگر این حرف را به او بزنی، عصبی اش می کنی.
to stir up a hornet's nest <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to poke one's head into a hornets' nest <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com