English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quick access memory U حافظه دستیابی سریع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quick access U با دست یابی تند
Random-access memory U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U رم [علوم کامپیوتر]
memory access time U مدت دستیابی به حافظه
Random-access memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
direct memory access U دستیابی مستقیم به حافظه
random access memory U حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
serial access memory U حافظه با دستیابی پیاپی
RAM [random access memory] U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
casrd random access memory U حافظه دستیابی تصادفی کارت
RAM [random access memory] U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] U رم [علوم کامپیوتر]
direct memory access channel U کانال دستیابی مستقیم به حافظه
dynamic random access memory U حافظه دستیابی مستقیم پویا
static random access memory U حافظه دستیابی مستقیم ایستا
random access memory [RAM] module گذاره حافظ انتخابی
multibank dynamic random access memory U حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
to the quick U بی نهایت سراسر
to the quick U زیادازته
to the quick U ازته
quick out U نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
quick en U تندشدن
quick U جلد سریع
to the quick U کاملا
quick U چابک
quick en U تندکردن
quick U تند
quick U فرز
quick U چست
quick U زنده
quick U تند و سریع
quick en U زنده کردن نیروبخشیدن به
quick en U روح بخشیدن
quick en U جان دادن
quick U سریع یا بدون اتلاف زمان
quick sand U ماسه روان
quick scented U دارای شامه تیزیاتند
of quick wist U زیرک
quick recovery U بهبود سریع
quick recovery U رونق سریع
of quick wist U زودفهم
quick gravel U ریگ روان
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
quick march U قدم رو
quick march U مارش تند
quick march U گام برداری تند
quick gravel U دزدریگ
quick lime U اهک زنده
quick kick U کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
quick action U عمل انی ماسوره
quick in action U فرز
quick set U گرفتن فوری بتن
quick sight U بینایی تیز
quick sighted U تیزبین
quick tempered U تند مزاج
quick temper U تیزمزاجی
quick temper U تندخویی
quick temper U تندی
quick step U قدم تند
quick step U گام تند
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
quick silver U طبع سیمابی جیوه زدن به
quick format U دستوری
quick silver U جیوه
of a quick temper U تند
of a quick temper U تیزمزاج
quick silver U سیماب
quick sighted U زیرک
quick march U راهپیمایی تند
quick time U سر قدم بلند
quick in action U چابک
quick in action U جلد
quick fading U زودگذر
quick eyed U تیزچشم
quick ening U احیاکننده
quick ening U زنده کننده
quick ening U مهیج
quick ening U نیروبخش
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
quick coupler U بست سریع در لولههای ابرسانی
quick disconnect U نوعی رابط الکتریکی که دونیمه منطبق شونده اش بطورسریع باز و بسته میشود
quick ear U گوش تیز
quick eared U تیزگوش
quick eared U تیزشنو
quick ground U زمین سست
kiss me quick U طره
kiss me quick U یکجورکلاه که درعقب سرقرارمیگیرد
quick fading U بی دوام
quick fire U تیر سریع
in quick succession U تندپشت سرهم
quick action U عمل ضربتی انی
quick asset U دارائی نقدی
quick growth U تندرویی
quick assets U موجودی نقدشو
quick change U بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند
quick growth U رشدسریع
quick fuse U ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
quick freeze U بسرعت سرد کردن
quick format U که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
i ran as quick as i could U هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
kiss me quick U زلف
quick clay U بتن زنده
quick firer U تفنگی که پیاپی میتواندتیراندازی کند
quick fire U نواخت تند
quick fire U تیری که با حداکثرسرعت روی هدفهای متحرک اجرا میشود
quick basic U کوئیک بیسیک
quick time U قدم تندرو
quick time U قدم تند مارش تند با سرعت 021
double-quick U قدم تند
the quick and the dead U زندگان ومردگان
quick fix U راهحلسریعونهدائم
super quick U فوق انی
double quick U باقدم تند رفتن
double-quick U باقدم تند رفتن
double quick U قدم تند
she is quick with child U جنبش بچه رادرشکم حس میکند
super quick U ماسوره فوق انی
quick eye U چشم تیز [تیزبین]
quick match U فتیله توپ یا ترقه
quick sight U تیزبینی
quick witted U تیز هوش
quick wit U تیزهوشی هوش تیز
quick wit U هوش زیاد
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
quick change gearbox U جعبه دنده نورتون
quick setting cement U سیمان زودگیر
quick break switch U کلید قطع سریع
quick break fuse U فیوز قطع سریع
a quick word of advice U یک راهنمایی کوچک
quick release system U جداکنندهدستگاه
He was too quick for her and jinked away every time. U او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
quick flashing light U چشمک زن تند
quick setting cement U سیمان تند گیر
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
quick make and break switch U کلید لحظهای
quick make and break switch U کلید قطع ووصل سریع
Be slow to promise and quick to perform. <proverb> U در قول دادن آهسته باش ولى در انجام آن تسریع کن.
access مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
access U تقریب
access U ورودی
access U دسترسی
access U بروز مرض حمله
access U الحاق اضافه
access U افزایش
access U مدخل
access U راه دسترس
access U اجازه دخول
access U دسترسی راه
non access U عدم دسترسی
access U اصابت
access U دسترسی یا مجال مقاربت
access U اضافی
access U کومکی
access U دستیابی
access U در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
access U تقرب به خدا
access U دسترس
access U درگاه
access U وسیله حصول
access well U چاه دستیابی
immediate access U دستیابی صریح
access U دست یابی
I have no access to anywhere . U دستم از همه جا کوتاه است
access U دسترسی
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
remote access U دستیلبی از دور
random access U دستیابی مستقیم
remote access U دستیابی از راه دور
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
random access U توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
parallel access U دستیابی موازی
parallel access U با دست یابی موازی
access point U نقطه دستیابی
random access U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access U قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random access U فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
random access U دستیابی تصادفی
random access U دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
multiple access U دستیابی چندگانه
selective access U دستیابی گزیده
semirandom access U دستیابی نیمه تصادفی
access structures U ساختمان های قابل عبور و مرور
To deprive someone of access. U دست کسی را کوتاه کردن
no access for wheelchairs U عبورویلچیرممنوع
access window U مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
access shaft مدخل استوانه ای
access door U درورودی
sequential access U و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
sequential access U رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
sequential access U دستیابی ترتیبی
serial access U دستیابی نوبتی
serial access U دستیابی سری
serial access U دستیابی پیاپی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com