English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pull instruction U دستورالعمل بازیابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
instruction U راهنمایی کردن
instruction U دستور کار
instruction U تعلیم
instruction U مقرر
instruction U درس
instruction U دستوره
instruction U کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
no op instruction U دستورالعمل بی اثر
instruction U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction U دستورالعمل
instruction U دستور عمل
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction U دستور
instruction U اموزش
instruction U راهنمایی
I/O instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
instruction pipeline U کانال اطلاعات
instruction mix U اختلاط دستورالعمل
instruction material U مواد درسی
instruction lookahead U پیش بینی دستورالعمل
instruction length U طول دستورالعمل
instruction foramt U قالب دستورالعمل
instruction register U ثبات دستورالعمل
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
instruction set U مجموعه دستورالعمل
instruction time U زمان دستورالعمل
instruction word U کلمه دستورالعمل
jump instruction U موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction U موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction U پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump instruction U دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
instruction for assembly U مقررات نصب
instruction film U فیلم درسی
quasi instruction U شبه دستورالعمل
stop instruction U دستورالعمل توقف
halt instruction U دستورالعمل توقف
four address instruction U معمولا: محل دو عملوند
four address instruction U دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
push instruction U دستورالعمل نشاندن
individualized instruction U اموزش انفرادی
instruction code U رمز دستورالعمل
instruction code U کددستورالعمل
instruction counter U شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
instruction cycle U سیکل یاچرخش دستورالعمل
four address instruction U دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
instruction drawings U نقشههای تفضیلی اجرائی
instruction film U فیلم اموزشی
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
jump instruction U دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
no operation instruction U دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
non operable instruction U دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
null instruction U دستورالعمل پوچ
one address instruction U دستورالعمل یک ادرسه
operating instruction U مقررات کار
operating instruction U دستور کار
pause instruction U دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
pop instruction U دستورالعمل بازیابی از پشته
presumptive instruction U دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
privileged instruction U دستورالعمل ممتاز
program of instruction U برنامه اموزش
program of instruction U برنامه تدریس
programmed instruction U اموزش برنامهای
programmed instruction U دستورالعمل برنامه ریزی شده
pseudo instruction U شبه دستورالعمل
no operation instruction U OPERATION NO
next instruction register U ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
jump instruction U هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
laying instruction U دستور نصب
letter of instruction U دستورالعمل انجام کار
logic instruction U دستورالعمل منطقی
logical instruction U دستورالعمل منطقی
looping instruction U دستورالعمل حلقه زنی
machine instruction U دستورالعمل ماشین
macro instruction U درشت دستورالعمل
micro instruction U ریز دستورالعمل
mounting instruction U دستور نصب
mounting instruction U مقررات نصب
n address instruction U دستور العمل با N نشانی
n plus one address instruction U دستوری که از
n plus one address instruction U آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
macro instruction U درشت دستور
forwarding instruction U دستورات حمل
computer instruction U دستورالعمل کامپیوتر
unmodified instruction U دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
two address instruction U قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
call instruction U دستورالعمل فراخوانی
transfer instruction U دستور العمل انتقال
arithmetic instruction U دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction U دستورالعمل حسابی
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
actual instruction U دستور العمل واقعی
restart instruction U دستور المل بازاغازی
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
two address instruction U دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
waste instruction U دستوری که عملی انجام نمیدهد.
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
three address instruction U دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
remedial instruction U اموزش ترمیمی
dummy instruction U دستورالعمل ساختگی
repetition instruction U دستوالعمل تکرار
decision instruction U دستورالعمل تصمیم
decision instruction U دستورالعمل تصمیمی
current instruction U دستورالعمل جاری
entry instruction U دستورالعمل دخول
branch instruction U دستورالعمل انشعاب
religious instruction U اموزش دینی
conditional instruction U دستورالعمل شرطی
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
machine instruction set U مجموعه دستورالعمل ماشین
multiple address instruction U دستورالعمل چند ادرسه
variable instruction length U دستورالعمل با طول متغیر
input/output instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
conditional jump instruction U دستورالعمل پرش شرطی
computer aided instruction U learning computeraugmented
computer assisted instruction U اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer instruction set U مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
instruction control unit U واحد کنترل دستورالعمل
assembly language instruction U دستورالعمل زبان اسمبلی
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
signal operation instruction U دستور کار مخابرات
reduced instruction set computer U کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
writable instruction set computer U طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
reduced instruction set computer U طرح CPU که مجموعه دستورات
complex instruction set computer U کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
to pull through U به هدف خود رسیدن
to pull through U کامیاب شدن
pull up U اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
pull up U کاستن سرعت اسب
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
pull up U صعود
pull it out U پیروزی در واپسین لحظات
pull off U باوجود مشکلات بکارخود ادامه دادن
pull off U مقاومت کردن
pull off U نیروی کشش برقی
pull over U اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
pull over U پیراهن کش ورزش
pull over U عرق گیر
pull over U ژاکت
pull through U در تنگنا کمک یافتن
pull through U در سختی بکسی کمک کردن
pull through U در وضع خطرناکی انجام وفیفه کردن
pull together U همکاری کردن
pull up U جلوگیری کردن
pull up U جلو افتادن رسیدن
to pull through U موفق شدن
pull up U توقف کردن [اتومبیل]
to pull off U برداشتن
to pull in U داخل واگن خانه شدن
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
pull up to U با چیزی برابر شدن
to pull down U ارزان کردن
to pull down U خراب کردن بی بنیه کردن
to pull down U ویران کردن
pull up with U به چیزی رسیدن
pull up with U با چیزی برابر شدن
to pull U افسانه جعل کردن
to pull U اغراق گفتن
to pull off U باوجود دشواری انجام دادن
to pull off U بردن
pull through <idiom> U بهبود یافتن
pull over <idiom> U متوقف کردن ماشین گوشه جاده
Pull yourself together. U حواست را جمع کن
to pull together U باتفاق زیستن
to have the pull of U اعمال نفوذکردن بر
to pull together U با هم کارکردن
to pull through U رها شدن
pull up to U به چیزی رسیدن
to pull through U جنس
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
pull (something) off <idiom> U باانجام رساندن کامل کارها
to have the pull of U برتری داشتن بر
pull-out U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
pull U بیرون کشیدن بازیگر
pull away U عقب نشینی کردن
pull U برتری جزئی و مختصر
pull away U کنار گرفتن
pull U کشش
pull U بازیابی داده از پشته
pull U POP
pull in U توقیف کردن
pull in U متوقف شدن
pull in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
pull-in U متوقف شدن
pull U چیدن
pull-out U ترک کردن
pull-out U عازم شدن
pull-out U بیرون امدن
pull U 1 way give
pull U کندن پشم کندن از
pull-in U توقیف کردن
pull down U کاستن
pull down U پایین اوردن تخفیف دادن
pull down U خراب کردن
pull down U دریافت کردن
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull out U بیرون امدن
pull out U ترک کردن
pull out U عازم شدن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com