Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
program product
U
محصول برنامه
program product
U
فراورده برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inner product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
product
U
محصول حاصلضرب
product
U
کالا
product
U
نتیجه
product
U
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product
U
نتیجه کار محصول فراورده
product
U
حاصل
product
U
تولید
product
U
ایجادکردن
product
U
بسط دادن
product
U
محصول اصلی از ماده خام
by product
U
محصول فرعی
by product
U
نتیجه فرعی
by product
U
محصول جنبی
inner product
U
ضرب داخلی
inner product
U
ضرب داخلی هرمیتی
inner product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
inner product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
inner product
U
ضرب نقطهای ضرب نردهای
product
U
حاصلضرب
product
U
محصول تولید شده برای فروش
product
U
محصول تولید شده یا ساخته شده
product
U
حاصل ضرب
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
by product
U
فراورده فرعی
product
U
حاصل حاصلضرب
product
U
فراورده
product
U
تولیدکردن
product
U
محصول
by-product
U
محصول فرعی
by-product
U
محصول ضمنی
by-product
U
فراورده جنبی
product
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
margin product
U
اضافه محصول
by product gas
U
گاز تقطیر شده
by product material
U
فراورده فرعی
dot product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
by product recovery
U
بازده محصولات فرعی
waste product
U
ضایعات
product differentiation
U
اختلاف محصول
waste product
U
محصولات زائد
volatility product
U
فراورده فرار
vector product
U
حاصلضرب برداری
product differentiation
U
تفاوت محصول
by product oven
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
national product
U
تولید ملی
product capabilities
U
خواص محصول
fission product
U
محصول انشقاق
finished product
U
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
home product
U
محصولات ملی
product code
U
کدمحصول
home product
U
محصولات داخلی
finished product
U
کالای اماده فروش
finished product
U
محصول نهائی
product group
U
کالاهی مشابه
hermitian inner product
U
ضرب داخلی هرمیتی
marginal value product
U
ارزش تولید نهائی
product of inertia
U
ممان سانتریفوژ
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
product planning
U
برنامه ریزی محصولات
product liability
U
مسئوولیت در قبال کالا
product scale
U
مقیاس فراورده
scalar product
U
حاصلضرب اسکالر
marginal product
U
محصول نهائی
volatility product
U
محصول فرار
scalar product
U
ضرب نردهای
disintegration product
U
محصول تجزیه و تفکیک شده
diversity of product
U
تنوع محصول
total product
U
تولید کل
total product
U
محصول کل
product launch
U
جا انداختن محصول در بازار
net product
U
محصول خالص
software product
U
محصول نرم افزاری
product liability
U
مسئولیت محصول
product mix
U
ترکیب محصول
dot product
U
ضرب نقطهای
product diversification
U
تنوع محصول
scalar product
U
حاصلضرب عددی
laminated product
U
تولید ماده متراکم متورق
logic product
U
حاصلضرب منطقی
logical product
U
رکورد منطقی
end product
U
مجموعه قطعات
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
end product
U
فراورده نهایی
end product
U
محصول نهایی
cross product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
vector product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
intermediate product
U
فراورده واسطه
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
intermediate product
U
محصول واسطه
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
major product
U
تولیدات عمده
acceptable product
U
فراورده جانشین قابل قبول
projection product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
dot product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
overhead product
U
محصول سبک
inner product space
U
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
Cartesian product
ضرب دکارتی
[ریاضی]
average product
U
محصول متوسط
average product
U
تولید متوسط
projection product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
scalar product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
dot product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
projection product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
net national product
U
محصول خالص ملی
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
net domestic product
U
محصول خالص داخلی
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
marginal net product
U
محصول نهائی خالص
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
mass market product
U
محصول پر فروش
gross product per capita
U
تولید ناخالص سرانه
hermitian scalar product
U
ضرب داخلی هرمیتی
high grade product
U
محصول درجه یک
marginal product curve
U
منحنی محصول نهائی
gross domestic product
U
تولید ناخالص داخلی
marginal product function
U
تابع محصول نهائی
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
gross primary product
U
تولید ناخالص نخستین
ion product constant
U
ثابت حاصلضرب یونی
value of marginal product of capital
U
ارزش تولید نهائی سرمایه
value of marginal product of labor
U
ارزش تولید نهائی کار
by product coking practice
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
gross national product
U
محصول ناخالص ملی
product
[the result of multiplying]
U
حاصلضرب
[ریاضی]
gross national product
U
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
to launch a product with much fanfare
U
کالایی را با هیاهو به صحنه نمایش آوردن
gross national product
U
تولید ناخالص ملی
universal product code
U
کد جامع محصول
directed area product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
product life expectancy
U
عمر مورد انتظار محصول
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal product
U
نزولی بودن محصول نهائی
product moment correlation
U
همبستگی گشتاوری
product usage rate
U
میزان مصرف محصول
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
standard product cost
U
ارزش تولید استاندارد
nominal gross national product
U
محصول ناخالص ملی اسمی
acceptable alter nate product
U
فراورده مشابه قابل قبول
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
by product cock oven plant
U
محصولات فرعی کک سازی
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
real gross national product
U
تولید ناخالص ملی واقعی
potential gross national product
U
تولید ناخالص ملی بالقوه
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
program id
U
شناسنامه برنامه
program
U
برنامه دستور
program
U
نقشه
program
U
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program
U
برنامه دادن برنامه ریختن
program
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
U
برنامه ریزی کردن
program
U
دستور
program
U
روش کار پروگرام
program
U
دستور کار
program
U
برنامه تهیه کردن
program
U
برنامه دارکردن
program
U
برنامه نوشتن
program
U
برنامه
resident program
U
برنامه مقیم
reusable program
U
برنامه قابل استفاده مجدد
computer program
U
برنامه کامپیوتری
comprehensive program
U
برنامه اجرائی جامع
computer program
U
برنامه کامپیوتر
report program
U
برنامه گزارش
relocatable program
U
برنامه جابجاپذیر
reentrant program
U
برنامه بازگذشتی
reentrable program
U
برنامه قابل بازگذشت
proprietary program
U
برنامه اختصاصی
compiler program
U
برنامه همگردانی
scatter program
U
نمودار پراکنده
security program
U
برنامه حفافتی
checking program
U
برنامه مقابله کننده
star program
U
بدون خطا اجرا شود
star program
U
برنامه کامل
spreadsheet program
U
برنامه صفحه گسترده
source program
U
برنامه مبداء
source program
U
برنامه منبع
child program
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
communications program
U
برنامه ارتباطات
service program
U
برنامه خدماتی
stored program
U
بابرنامه انباشته
program verification
U
عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program schema
U
الگوی برنامه
program run
U
رانش برنامه
program relocation
U
جابجایی برنامه
program proving
U
اثبات برنامه
control program
U
برنامه کنترل
program priority
U
اولویت برنامه
program package
U
بسته برنامه
program overlay
U
جایگذاشت برنامه
program of targets
U
برنامه اماجها
program of targets
U
برنامه هدفها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
