English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
program cost U هزینه برنامه
program cost U مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program U برنامه دستور
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program U برنامه دادن برنامه ریختن
program U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program id U شناسنامه برنامه
program U برنامه ریزی کردن
program U روش کار پروگرام
program U نقشه
program U دستور کار
program U برنامه تهیه کردن
program U برنامه دارکردن
program U برنامه نوشتن
program U برنامه
program U دستور
to ones cost U به ضرر یا زیان خود شخص
overall cost U هزینه کل
cost U ارزیدن تمام شدن
cost U هزینه بهاگذاری کردن
first cost U هزینه اولیه
least cost U حداقل هزینه
to one's cost U به ضرر یا زیان خود شخص
cost plus U براساس قیمت تجارتی
cost plus U هزینه باضافه حق الزحمه
cost plus U اضافه بر بهای تمام شده
at any cost U بهر قیمت
cost in use U هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
cost U بها
cost U ارزش
cost U قیمت
cost U هزینه
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
cost U ارزیدن هزینه
cost U خرج
cost plus U بعلاوه سود معینی
cost U قیمت گذاری کردن
program listing U لیست برنامه
program interrupt U قطع برنامه
program module U واحد برنامه
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program manager U مدیر برنامه ها
program language U زبان برنامه نویسی
program maintenance U نگهداری برنامه
program language U زبان برنامه
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program listing U سیاهه برنامه
program flowchart U نمودارگردش کار برنامه
program flowchart U نمودارگردشی برنامه
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program U برنامه عیب شناسی
diagnostic program U برنامه تشخیصی
program generator U برنامه زا
deflationary program U برنامه ضد تورمی
program generator U مولد برنامه
program generator U تولیدکننده برنامه
program generator U برنامه ساز
program maintenance U نگهداشت برنامه
program flowchart U روند نمای برنامه
program interrupt U وقفه برنامه
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
program flow U روند برنامه
program music U موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program specification U خصیصه برنامه
program specification U مشخصه برنامه
program stack U پشته برنامه
program step U گام برنامه
program stop U توقف برنامه
program storage U انباره برنامه
program structure U ساخت برنامه
program switch U گزینه برنامه
program testing U ازمایش برنامه
program testing U تست برنامه
program text U متن برنامه
program verification U عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program library U کتابخانه برنامه ها
proprietary program U برنامه اختصاصی
program segment U قطعه برنامه
program section U بخش تهیه برنامه ها
program section U بخش برنامه ها
program of instruction U برنامه اموزش
program of instruction U برنامه تدریس
program of targets U برنامه هدفها
program of targets U برنامه اماجها
program overlay U جایگذاشت برنامه
program package U بسته برنامه
program priority U اولویت برنامه
program product U محصول برنامه
program product U فراورده برنامه
program proving U اثبات برنامه
object program U برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
program relocation U جابجایی برنامه
program run U رانش برنامه
program schema U الگوی برنامه
program library U کتابخانه برنامه
program flow U گردش برنامه
multiphase program U برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
portable program U برنامه قابل حمل
object program U برنامه مقصود
interactive program U برنامه محاورهای
integrated program U برنامه مرتبط
integrated program U برنامه مجتمع
instructional program U برنامه اموزشی
privieged program U برنامه ممتاز
information program U اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program U برنامه اگاه سازی
inference program U برنامه استنباط
problem program U برنامه مسئلهای
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
processing program U برنامه پردازشی
processing program U برنامه پردازش
portable program U برنامه قابل انتقال
payroll program U برنامه پرداخت حقوق
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
monitor program U برنامه مبصر
modular program U برنامه پیمانهای
master program U شاه برنامه
operating program U برنامه اجرایی
operating program U برنامه عملیات
package program U برنامه بستهای
maintenance program U برنامه نگهداشت
package program U برنامه فشرده
main program U برنامه اصلی
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
library program U برنامه کتابخانهای
parent program U برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.
production program U برنامه تولید
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
program correctness U تصحیح برنامه
program counter U شمارنده برنامه
program counter U شمارشگربرنامه
program debugging U اشکال زدایی برنامه
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
executive program U برنامه مجری
executive program U برنامه اجرایی
even driven program U برنامه رویدادی
program documentation U مستند سازی برنامه
program execution U اجرای برنامه
program file U فایل برنامه
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
program control U کنترل برنامه
food program U برنامه غذایی
program analyzer U برنامه کاو
program analyzer U تحلیل کننده برنامه
program budget U بودجه برنامهای
hardwired program U برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
program cards U کارتهای برنامه
graphics program U برنامه گرافیکی
generator program U برنامه مولد
program chaining U اتصال برنامه
program checkout U وارسی برنامه
program coding U کدگذاری برنامه
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program U برنامه پیش صحنی
food program U رژیم تغذیه
draw program U برنامه ترسیم
system program U برنامه سیستم
computer program U برنامه کامپیوتری
comprehensive program U برنامه اجرائی جامع
compiler program U برنامه همگردانی
troop program U برنامه تشکیل یکانها
troop program U برنامه تامین عدههای نظامی
communications program U برنامه ارتباطات
child program U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
checking program U برنامه مقابله کننده
assembly program U برنامه اسمبلی
computer program U برنامه کامپیوتر
systems program U برنامه سیستم
target program U برنامه مقصود
target program U برنامه هدف
test program U برنامه ازماینده
control program U برنامه کنترل
assembly program U برنامه همگذاری
training program U برنامه اموزش
transient program U برنامه گذرا
assembly program U assembler
tutorial program U برنامه خوداموز
authorized program U برنامه مجاز
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
utility program U برنامه مفید
utility program U برنامه کاربردی
proofing program U برنامه محک
benchmark program U برنامه محک
user program U برنامه استفاده کننده
user program U برنامه کاربر
background program U برنامه زمینهای
background program U برنامه پس زمینهای
vhsic program U Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
weight program U تمرین وزنه برداری
wordprocessing program U برنامه واژه پردازی
utilitu program U برنامه کمکی
stored program U بابرنامه انباشته
calling program U برنامه فراخواننده
calling program U برنامه فراخوانی
calling program U برنامه فرا خواننده
called program U برنامه فرا خوانده
calendar program U ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
calendar program U ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
utility program U برنامه سودمند
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
auxiliary program U برنامه کمک [رایانه شناسی ]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com