Perdic | production technique | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	production technique U	فن تولید
	production technique U	روش فنی تولید

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	technique U	روش با مهارت برای انجام کاری
	technique U	شیوه
	technique U	تکنیک
	technique U	اصول مهارت روش فنی
	technique U	فن
	technique U	شگرد
	t technique U	فن T
	technique U	اسلوب
	technique U	مهارت
	technique U	فن مهارت
	technique U	اسلوب کار
	technique U	روش یا فن اجرای کار
	technique U	فنون انجام کار یا تولید وسیله
	p technique U	فن پی
	o technique U	تحلیل عوامل زمانی
	salami technique U	سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
	measuring technique U	روش سنجش
	measuring technique U	متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
	measuring technique U	تکنیک سنجش
	odd even technique U	فن فرد و زوج
	overlay technique U	فن کالک
	overlay technique U	فن استفاده از کالک
	probing technique U	فن وارسی
	telecommunication technique U	تکنیک ارتباطات
	cloze technique U	شیوه بندش
	matching technique U	اسلوب جور کردن
	matching technique U	اسلوب همتاسازی
	flooding technique U	شیوه غرقه سازی
	sociometric technique U	فن گروه سنجی
	refrigerating technique U	فن سرما سازی
	nominating technique U	روش نامزدگزینی
	salami technique U	کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
	unfolding technique U	فن تاگشایی
	bottom up technique U	روش اجرا از پایین به بالا
	telecommunication technique U	تکنیک مخابرات
	luria technique U	اسلوب لوریا
	white ground technique U	اسلوب نقاشی
	telephone switching technique U	اصول اتصالات تلفنی
	thought stopping technique U	فن بازداری اندیشه
	capital saving technique U	فن تولید سرمایه اندوز
	brute force technique U	استفاده ناشیانه از کامپیوتر
	capital intensive technique U	فن تولید سرمایه بر
	assets liabilities technique U	شیوه محاسن- معایب
	telephone switching technique U	فن سوئیچینگ تلفن
	alpha beta technique U	روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
	critical incidents technique U	شیوه رویدادهای شاخص
	reference count technique U	تکنیک شمارش ارجاعات
	double irradiation technique U	روش تاباندن مضاعف
	edman degradation technique U	شکستن به روش ادمن
	holtzman inkblot technique U	شیوه لکههای هولتسمان
	error choice technique U	شیوه خطا گزینی
	telephone switching technique U	تکنیک مراکز تلفن خودکار
	program evaluation review technique (per U	روش ارزیابی و بررسی برنامه
	oil on canvas [painting technique] U	رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
	over production U	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
	over production U	محصول زیادی
	production U	ارائه
	production U	محصول عمل
	production U	ارائه ساخت
	production U	فراورده محصول
	production U	استخراج
	production U	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	اقامه
	production U	تولید محصول
	production U	تولید کردن
	production U	حاصل دادن
	production U	ایجاد
	production U	کنترل ساخت یک محصول
	production U	عمل اوری ساخت
	production U	فرآورده کارگاه
	production U	تولید دستهای
	production U	ساخت مواد برای فروش
	production U	تولید حجم بزرگ محصولات
	production U	فراوری
	production U	سرعت ساخت محصول
	production U	تولید
	production run U	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
	production capacity U	فرفیت تولید
	production rule U	قاعده
	production overheads U	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
	production of oil U	استخراج نفت
	production missile U	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
	production rule U	تولید
	production period U	دوره تولید
	production planning U	برنامه ریزی تولید
	production process U	روند ساخت
	production part U	بخش تولید
	production process U	جریان تولید
	production program U	برنامه تولید
	production programme U	برنامه تولید
	production process U	فرایند تولید
	production routine U	روال تولید
	production time U	زمان تولید
	production account U	حساب تولید
	production base U	مبنای تولید یا تولیدات ملی
	scale of production U	مقیاس تولید
	series production U	سری سازی
	surplus production U	تولید اضافی
	surplus production U	مازاد تولید
	surplus production U	فزونی تولید
	track production U	فهور هدف
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	production line U	خط تولید
	production of sound	تولیدات صدا
	production desk U	میزمحصولات
	production adviser	مشاوره محصولات
	electricity production U	تولیدالکتریسیته
	volume of production U	حجم تولید
	production platform U	سکویتولیدات
	roundabout production U	تولید با کارائی بیشتر
	production coefficient U	ضریب تولید
	production control U	کنترل تولید
	production cost U	هزینه تولید
	production cost U	ارزش ساخت
	production efficiency U	کارائی تولید
	production efficiency U	کارائی در تولید
	production engineer U	مهندس تولید
	production facility U	سهولت تولید
	production frontier U	مرز تولید
	production function U	تابع تولید
	production gap U	شکاف تولید
	production time U	زمان ساخت
	relations of production U	رابطه تولید
	track production U	شروع تعقیب هدف
	production method U	روش تولید
	production lines U	خط تولید
	cost of production U	هزینه تولید
	elasticity of production U	کشش تولید
	energy production U	تولید انرژی
	energy production U	تولید نیرو
	factor of production U	عامل تولید
	factory production U	تولید کارخانهای
	flow of production U	جریان تولید
	flow of production U	گردش تولید
	food production U	تولید غذا
	forces of production U	نیروهای تولید
	full production U	تولید کامل
	full production U	تولید در حداکثرفرفیت
	ingot production U	تولید شمش
	census of production U	امار سرشماری
	census of production U	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
	census of production U	امارگیری در خصوص تولید
	mass-production U	تولید انبوه
	agents of production U	عوامل تولید
	factors of production U	عوامل تولید
	production factors U	عوامل تولید
	aliterary production U	فراورده یا محصول ادبی تالیف
	aliterary production U	تصنیف
	an artistic production U	عمل یا کار صنعتی
	batch production U	تولید زیاد یک نوع کالا
	batch production U	تولیدانبوه
	branches of production U	شاخههای تولید
	branches of production U	رشتههای تولید
	bulk production U	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
	bulk production U	تقسیم سوخت درفروف کوچک
	mass production U	بس فراوری
	mass production U	تولید بمقدارزیاد
	mass production U	تولید ماشینی
	period of production U	دوره تولید
	pair production U	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
	mode of production U	وجه تولید
	production management U	مدیریت تولید
	mode of production U	شیوه تولید
	mechanical production U	تولید ماشینی
	means of production U	وسایل تولید
	pilot production U	تولید نمونه
	mode of production U	طرز تولید
	production index U	شاخص تولید
	power of production U	نیروی تولید
	mass production U	تولید انبوه
	means of production U	ابزار تولید
	aggregate production function U	تابع تولید کل
	production possibility curve U	منحنی امکانات تولید
	production indifference curve U	منحنی بی تفاوتی تولید
	production possibility frontier U	مرز امکانات تولید
	additional production personnel	عوامل دیگر تولد
	production possibility bondary U	مرز امکانات تولید
	production planning and control U	برنامه ریزی و کنترل تولید
	production control room U	اتاقکنترلمحصولات
	pilot line production U	تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
	production video switcher U	دکمهنمایشگرمحصولات
	production of electricity by the generator U	الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
	He works in the production section . U	درقسمت تولید کار می کند
	To step up ( increase ) production. U	سطح تولید رابالابردن
	steps in the production of electricity U	مراحلتولیدالکتریسیته
	piece production cost U	ارزش تولید قطعه
	labor intensive production U	تولید کاربر
	homogeneous production function U	تابع تولید همگن
	mass production of goods U	تولید انبوه کالا
	mass production of goods U	تولید توده وار کالا
	index of industrial production U	شاخص تولید صنعتی
	fixed production coefficients U	ضرایب تولید ثابت
	mobility of factors of production U	تحرک عوامل تولید
	non specific factors of production U	عوامل غیر اختصاصی تولید
	pig iron production U	تولید اهن خام
	net primary production U	تولید خالص نخستین
	production resource planning U	برنامه ریزی منابع تولید
	multi stage production U	تولید چند مرحلهای
	nuclear power production U	تولید انرژی هستهای