Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
production index
U
شاخص تولید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
index of industrial production
U
شاخص تولید صنعتی
Other Matches
production
U
فراورده محصول
production
U
تولید کردن
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
U
حاصل دادن
production
U
ارائه
production
U
اقامه
production
U
ایجاد
over production
U
عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production
U
استخراج
production
U
عمل اوری ساخت
production
U
تولید
production
U
فراوری
production
U
تولید محصول
production
U
فرآورده کارگاه
over production
U
محصول زیادی
production
U
ساخت مواد برای فروش
production
U
تولید دستهای
production
U
سرعت ساخت محصول
production
U
کنترل ساخت یک محصول
production
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production
U
ارائه ساخت
production
U
تولید حجم بزرگ محصولات
production
U
محصول عمل
index
U
اندکس فهرست نمودن
index
U
: راهنما
index
U
خط شاخص
index
U
راهنما نمایه
index
U
مرتب کر دن
index
U
نشان دادن بصورت الفبایی
index
U
بفهرست دراوردن
index
U
:دارای فهرست کردن
index
U
فهرست راهنما
index
U
نما راهنمای موضوعات
index
U
نمایه
index
U
جاانگشتی
index
U
شاخص
index
U
فهرست شاخص
index
U
نمودار انگشت سبابه
index
U
فهرست فهرست اعلام
index
U
زیرنویس زیرنویسی
index
U
علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
index
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
index
U
فهرست
index
U
نما
index
U
اندیس
production coefficient
U
ضریب تولید
production control
U
کنترل تولید
production cost
U
هزینه تولید
production cost
U
ارزش ساخت
production efficiency
U
کارائی تولید
production efficiency
U
کارائی در تولید
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
production base
U
مبنای تولید یا تولیدات ملی
production account
U
حساب تولید
production technique
U
روش فنی تولید
production technique
U
فن تولید
production run
U
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production rule
U
تولید
production rule
U
قاعده
production engineer
U
مهندس تولید
production facility
U
سهولت تولید
factor of production
U
عامل تولید
factory production
U
تولید کارخانهای
flow of production
U
جریان تولید
flow of production
U
گردش تولید
food production
U
تولید غذا
forces of production
U
نیروهای تولید
full production
U
تولید کامل
full production
U
تولید در حداکثرفرفیت
production time
U
زمان ساخت
production time
U
زمان تولید
production gap
U
شکاف تولید
production function
U
تابع تولید
production frontier
U
مرز تولید
energy production
U
تولید نیرو
period of production
U
دوره تولید
production management
U
مدیریت تولید
mass production
U
بس فراوری
mass production
U
تولید بمقدارزیاد
mass production
U
تولید ماشینی
mass production
U
تولید انبوه
means of production
U
ابزار تولید
means of production
U
وسایل تولید
mechanical production
U
تولید ماشینی
mode of production
U
شیوه تولید
mode of production
U
طرز تولید
mode of production
U
وجه تولید
production method
U
روش تولید
production missile
U
موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production routine
U
روال تولید
production programme
U
برنامه تولید
production program
U
برنامه تولید
production process
U
روند ساخت
production process
U
جریان تولید
production process
U
فرایند تولید
ingot production
U
تولید شمش
production planning
U
برنامه ریزی تولید
production period
U
دوره تولید
production part
U
بخش تولید
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production of oil
U
استخراج نفت
power of production
U
نیروی تولید
production line
U
خط تولید
track production
U
شروع تعقیب هدف
batch production
U
تولید زیاد یک نوع کالا
batch production
U
تولیدانبوه
branches of production
U
شاخههای تولید
branches of production
U
رشتههای تولید
bulk production
U
تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production
U
تقسیم سوخت درفروف کوچک
census of production
U
امارگیری در خصوص تولید
census of production
U
امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
census of production
U
امار سرشماری
track production
U
فهور هدف
volume of production
U
حجم تولید
an artistic production
U
عمل یا کار صنعتی
aliterary production
U
تصنیف
aliterary production
U
فراورده یا محصول ادبی تالیف
production lines
U
خط تولید
production platform
U
سکویتولیدات
production of sound
تولیدات صدا
mass-production
U
تولید انبوه
production desk
U
میزمحصولات
production adviser
مشاوره محصولات
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
electricity production
U
تولیدالکتریسیته
pilot production
U
تولید نمونه
agents of production
U
عوامل تولید
factors of production
U
عوامل تولید
production factors
U
عوامل تولید
production capacity
U
فرفیت تولید
surplus production
U
فزونی تولید
elasticity of production
U
کشش تولید
relations of production
U
رابطه تولید
roundabout production
U
تولید با کارائی بیشتر
cost of production
U
هزینه تولید
scale of production
U
مقیاس تولید
energy production
U
تولید انرژی
surplus production
U
مازاد تولید
surplus production
U
تولید اضافی
series production
U
سری سازی
rainfall index
U
نمایه باران
index shade
U
طیفنما
rainfall index
U
شاخص بارش شاخص بارندگی
readability index
U
شاخص خوانایی
refractive index
U
ضریب شکست
telephone index
U
راهنمایتلفن
price index
U
شاخص قیمت
card-index
U
رجوع شود به file card
index-linked
U
مربوطبهشاخص
expurgatory index
U
فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
plasticity index
U
اندیس خمیری
plasticity index
U
نمایه خمیری
plasticity index
U
شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
index card
U
کارتشاخص - کارت Index
precision index
U
نمایه دقت
index mirror
U
آینهنما
index arm
U
دستهنما
validity index
U
شاخص اعتبار
tracking index
U
فهرست شماره ترتیب مسیرهای تعقیب
retention index
U
اندیس بازداری
reverberation index
U
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
roughness index
U
شاخص زبری
salt index
U
نمایه نمک
seasonal index
U
شاخص فصلی
vital index
U
شاخص حیاتی
retention index
U
شاخص بازداری
prohibitory index
U
صورت کتابهای نخواندنی
refractive index
U
ضریب شکست نور
thumb index
U
نویسه نما
reliability index
U
نمایه پایانی
weight index
U
شاخص موزون
wage index
U
شاخص دستمزد
toughness index
U
شاخص نرمی
renewal index
U
شاخص قابل تجدید
subject index
U
فهرست موضوعی
active index
U
شاخص فعال
index addressing
U
نشان دهی شاخص دار
ideal index
U
شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
group index
U
اندیس گروه
group index
U
شاخص گروه
file index
U
فهرست پرونده
facial index
U
نسبت بین پهنا و طول صورت ضرب در عدد صد
index expurgatorius
U
فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
consistency index
U
شاخص تغییر شکل پذیری
index fossil
U
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
index number
U
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
index number
U
عددی که دلالت برحجم کند
index number
U
عدد شاخص
index mark
U
علامت شاخص
index map
U
نقشه راهنما
index map
U
نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی
index map
U
نقشه عکسی
index hole
U
سوراخ شاخص
economic index
U
شاخص اقتصادی
discrimination index
U
شاخص افتراق
index of absorption
U
شاخص جذب
active index
U
ایندکس فعال
compression index
U
شاخص فشارپذیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com