English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private U پوشیده
private U محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
he is a private U است
in private U محرمانه
private d. U کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
in private U در خلوت
he is a private U او سرباز
private U غیر دولتی
private U عادی
private U خصوصی
private U اعضاء تناسلی
private U مستور سرباز
private U محرمانه
private U اختصاصی خصوصی
private U شخصی
private U محرمانه سرجوخه
private decument U عقد عادی
private decument U درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private deed U سند خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private endowment U وقف خاص
private enterprises U موسسات خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private first class U سربازیکم
private first class U سرباز یکم
private decument U سند عادی
private treaty U معامله خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
copy for private use U نسخه برای استفاده شخصی
private motive U غرض شخصی
private agreement U قرارداد خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
private code U کد محرمانه
private code U رمز محرمانه
private company U شرکت خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
private law U حقوق خصوصی
private treaty U معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
quasi private U شبه خصوصی
quasi private U نیمه خصوصی
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
without private motive U بی غرضانه
private eye U کارآگاه خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
A private car. U اتوموبیل شخصی
private lessons U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private talk U گفتگوی محرمانه
private line U خط خصوصی
private nuisance U هتک حرمت منازل و املاک
private ownership U مالکیت خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private property U دارایی شخصی
private property U دارایی شخصی بلامعارض
private road U شارع خاص
private saving U پس انداز خصوصی
private session U جلسه غیر علنی
private siding U سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private enterprise U شرکت خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
private sector U بخش خصوصی
private school U مدرسه ملی
private school U اموزشگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
he wished to be private U میخواست تنهاباشد
private document U سند عادی
deed under private U سند عادی
deed under private U سند غیر مصدق
private parts U شرمگاه
private investigator U کاراگاه خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
private schools U مدرسه ملی
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
international U بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international U بازیگر بین المللی
international U مربوط به کشورهای مختلف
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U بین الملل انترناسیونال
based on private motives U غرض الود
deed under private seal U سند عادی
private member's bill U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
endowments to the private individuals U اوقاف خاصه
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
to give private lessons U درس خصوصی دادن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
based on private motives U غرض امیز
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
private member's bills U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
deed under private seal U سند غیر مصدق
private broadcasting network U شبکهپیشبینیخصوصی
deed under private signature U سند عادی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
private members' bills U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
International politics. U سیاست بین الملل
system international U سیستم بین المللی
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
by international standards U در معیارهای بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international economics U اقتصاد بین الملل
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international dualism U دوگانگی بین المللی
international federation U processing forinformation
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international custom U عرف بین المللی
international classification of U Diseases
international practice U رویه بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international finance U مالیه بین الملل
international law U حقوق بین الملل
international line U خط بین المللی
international line U خط خارجی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international meeting U مجمع بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international council U education in forcomputers
international union U اتحادیههای بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international trade U تجارت بین الملل
international comity U نزاکت بین المللی
international coulomb U کولن جهانی
international units U واحدهای جهانی برق
private brench exchange switchboard U مرکز سوئیچینگ فرعی
private joint stock company U شرکت سهامی خاص
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
acts based on private motives U غرض ورزی
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international singles court U زمینبازیانفرادیبینالمللی
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
International System of Units U سامانه متریک
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international business machine U corporation
international business machine U IB
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international table calorie U کالری
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international system of units U سیستم مترک
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com