Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای
private brench exchange switchboard
U
مرکز سوئیچینگ فرعی
automatic exchange
U
رد و بدل کننده خودکار
automatic toll exchange
U
مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
branch
U
رشته
branch
U
رسته
branch
U
دایره قسمت
branch
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch
U
شعبه زدن
branch
U
شعبه
branch
U
فرع
branch
U
شعبه رشته
branch
U
بخش
branch
U
شاخه دراوردن
branch
U
شاخه شاخه شدن
branch
U
انشعاب
branch
U
منشعب شدن گل وبوته انداختن
branch
U
مشتق شدن
branch
U
شاخ
branch
U
شاخه
branch
U
جوانه زدن براه جدیدی رفتن
branch
U
تقسیم
branch
U
رشته ساقه
branch
U
شاخه
[دانشی]
branch
U
[تیرک گوتیک در طاق]
no branch
U
شغل بدون رسته
no branch
U
شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
branch
U
یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
Y-branch
U
انشعابفرعی
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
U
رشته
[دانشی]
branch
U
کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branch
U
جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
branch
U
خط ی که یک یا چند وسیله را به شبکه اصلی وصل میکند
private d.
U
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
in private
U
محرمانه
in private
U
در خلوت
he is a private
U
است
he is a private
U
او سرباز
private
U
اعضاء تناسلی
private
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private
U
پوشیده
private
U
شخصی
private
U
اختصاصی خصوصی
private
U
محرمانه
private
U
مستور سرباز
private
U
خصوصی
private
U
محرمانه سرجوخه
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private
U
غیر دولتی
private
U
عادی
grid branch
U
مدار شبکه
executive branch
U
officer line : syn
executive branch
U
فرماندهی
every branch of knowledge
U
هرشاخه ازعلوم
duty branch
U
رسته
duty branch
U
رسته خدمتی
double branch
U
چهارراهه
descending branch
U
شاخه نزولی مسیر گلوله
connecting branch
U
اتصال یا پیوستگی
eco-branch
U
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
fruit branch
U
شاخهمیوه
branch extension
U
اتصال موازی فرعی
Special Branch
U
سازمانپلیسبریتانیا
What is your branch of study?
U
رشته تحصیلیتان چیست ؟
branch line
U
خط فرعی
branch line
U
شاخه
branch lines
U
خط فرعی
branch lines
U
شاخه
To cut off a branch .
U
شاخه ای را قطع کردن
condeitional branch
U
انشعاب شرطی
conditional branch
U
انشعاب شرطی
branch cutout
U
فیوز انشعاب
branch cutoff
U
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
branch circuit
U
مدار انشعابی
branch address
U
نشانی انشعاب
basic branch
U
رسته اولیه
air branch
U
قسمت امور هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
branch instruction
U
دستورالعمل انشعاب
branch cutter
U
اهن دهره
branch cutter
U
شاخه بر
branch depot
U
امادگاه رستهای
case branch
U
انشعاب شرطی
branch switch
U
کلید
branch pipe
U
پنجه اگزوز
branch office
U
دفتر شعبه
branch office
U
شعبه
branch of a company
U
شعبه شرکت
branch head
U
دهانه ابگیر نهر درجه یک
branch extension
U
اتصال شنت
artillery branch
U
رسته توپخانه
service branch
U
انشعاب
root and branch
U
کاملا
unconditional branch
U
انشعاب غیر شرطی
root and branch
U
اساسا
root and branch
U
ازریشه
branch clip
U
گوشیپزشکی
branch duct
U
مجرایشاخهای
olive branch
U
شاخ زیتون
olive branch
U
اولاد
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
private property
U
دارایی شخصی
private property
U
دارایی شخصی بلامعارض
private document
U
سند عادی
deed under private
U
سند عادی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
deed under private
U
سند غیر مصدق
without private motive
U
بی غرضانه
private detective
U
کاراگاه خصوصی
private road
U
شارع خاص
private tuition
U
تدریس خصوصی
private saving
U
پس انداز خصوصی
private session
U
جلسه غیر علنی
private siding
U
سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private talk
U
گفتگوی محرمانه
private talk
U
صحبت خصوصی
private treaty
U
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private treaty
U
معامله خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
private consumption
U
مصرف خصوصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
private enterprises
U
موسسات خصوصی
private endowment
U
وقف خاص
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
private code
U
کد محرمانه
private code
U
رمز محرمانه
private company
U
شرکت خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
private cost
U
هزینه خصوصی
private deed
U
سند خصوصی
private debt
U
بدهی خصوصی
private decument
U
سند عادی
private decument
U
عقد عادی
private institutions
U
موسسات خصوصی
private finance
U
مالیه خصوصی
private first class
U
سربازیکم
private nuisance
U
هتک حرمت منازل و املاک
private lessons
U
تدریس خصوصی
private line
U
خط خصوصی
he wished to be private
U
میخواست تنهاباشد
he wished to be private
U
می خواست در خلوت باشد
copy for private use
U
نسخه برای استفاده شخصی
private motive
U
غرض شخصی
private agreement
U
قرارداد خصوصی
private law
U
حقوق خصوصی
A private car.
U
اتوموبیل شخصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private first class
U
سرباز یکم
private decument
U
درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private sector
U
بخش خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private school
U
مدرسه ملی
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private schools
U
مدرسه ملی
private parts
U
شرمگاه
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
to hold out the olive branch
<idiom>
[پیشنهاد آشتی کردن]
branch qualified officer
U
افسر متخصص رستهای
lower branch of meridian
U
نصف النهار زیرین
upper branch of meridian
U
نصف النهار برین
branch immaterial position
U
شغل همه رستهای
branch material position
U
شغل سازمانی
branch material curriculum
U
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
branch return pipe
U
لولهبرگشتشاخهای
branch supply pipe
U
منبعشاخهای
foam branch pipe
U
لوله کف ساز
reach out with an olive branch
U
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
reach out with an olive branch
<idiom>
U
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
to lop off a branch
[from a tree]
U
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
branch control structure
U
ساختار کنترل انشعاب
Remove something root and branch.
U
چیزی را از ریشه وبن نابود کردن
Dont break that branch off.
U
آن شاخه رانشکن
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
endowments to the private individuals
U
اوقاف خاصه
deed under private seal
U
سند عادی
based on private motives
U
غرض امیز
deed under private signature
U
سند عادی
deed under private seal
U
سند غیر مصدق
private broadcasting network
U
شبکهپیشبینیخصوصی
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
private member's bills
U
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private members' bills
U
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com