English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
principle of criminal procedure U اصول محاکمات جزائی
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the low of criminal procedure U قانون اصول محاکمات جزایی
law of criminal procedure U ائین دادرسی کیفری
criminal U جنایی
criminal U جزائی
criminal U جانی
criminal U جانی جنایتکار جنایی
criminal U تبهکار
criminal U بزهکار
criminal U جنایتکار جانی
criminal U گناهکار
criminal U مجرم
criminal U جنایی کیفری
criminal court U راز و نیاز کردن
criminal court U عشق بازی کردن
criminal court U محکمه جنائی
criminal conviction U محکومیت جنایی
criminal conversation U عمل منافی عفت
criminal action U دعوی جزایی
criminal type U سنخ بزهکار
criminal responsibility U مسوولیت پذیری کیفری
criminal allegation U تهمت جزائی
criminal code U قوانینمربوطبهمجرمینومجازات
criminal court U دادگاه جنایی
criminal damage U تخریب جزائی
criminal i. department U اداره اگاهی
criminal prosecution U تعقیب جزایی
criminal proceedings U دادرسی جزائی
criminal low U حقوق جنایی
criminal low U حقوق جزا
criminal liability U مسئوولیت جزائی
criminal law U حقوق جزا
criminal record U سوء پیشینه جزائی
criminal psychology U روانشناسی کیفری
criminal investigation U شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
contempt [criminal offence] U توهین به دادگاه [جرم جنایی]
contempt [criminal offence] U اهانت به دادگاه [جرم جنایی]
criminal court division U بخش دادگاه جنایی
criminal proceedure code U قانون ایین دادرسی کیفری
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
criminal investigation department U اداره اگاهی
criminal inattention to signal U بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
to revisit a criminal case [judicial proceedings] U یک پرونده جنایی [رسیدگی قضائی] را بازدید کردن
procedure U روش
procedure U رویه
procedure U طرز
procedure U اقدام
procedure U روش وطرز عمل
procedure U طرزکار
procedure U رویه طریقه فرایند
procedure U نحوه عمل
procedure U روش کار
procedure U پروسه
procedure U فرابرش
procedure U ایین کار روش کار
procedure U طرز عمل
procedure U ایین دادرسی
procedure U روند
procedure U پردازه
procedure U دستورالعمل
procedure U روش شیوه
procedure U شیوه
procedure U روال
procedure U بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure U روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
procedure turn U دور زدن برای برگشتن در مسیر
pure procedure U رویه جامع
recovery procedure U رویه ترمیمی
recursive procedure U رویه بازگشتی
legal procedure U دادرسی
rules of procedure U روش جاری
regular procedure U اقدام قانونی
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure U نظامنامه داخلی
procedure checklist U ایجادکنندهلیستتنظیم
[procedure of] solution U راه حل
procedure turn U دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
law of procedure U قانون ائین دادرسی
legal procedure U محاکمه
it was an incorrect procedure U جریانش درست نبود
procedure declaration U اعلان رویه
in stream procedure U رویه با مسیل
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
endorcement procedure U شیوه اجرا
it was an incorrect procedure U یک اقدام غلطی بود
procedure division U یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
procedure message U پیام عادی
procedure message U پیام معمولی
procedure oriented U رویه گرا
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
court procedure U محاکمه
code of procedure U قانون اصول محاکمات
code of procedure U قانون ایین دادرسی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
control procedure U رویه کنترل
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
root canal procedure U عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
procedure oriented language U زبان رویه گرا
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
root canal procedure U درمان ریشه [دندان پزشکی]
root canal procedure U روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
principle U مسلک
principle U قاعده
on principle U از لحاظ قیود اخلاقی
of same principle U هم مسلک
principle U اصل اخلاقی
principle U مرام اخلاقی قاعده کلی
principle U حقیقت مبادی واصول
principle U سرچشمه
principle U قانون علمی
principle U معتقد باصول ومبادی کردن
principle U اخلاقی کردن
principle U قاعده کلی مرام
principle U اصلی
principle U اصل
in principle U بطور کلی
in principle U اصولا
principle U اصل علمی
action principle U اصل کنش
rational principle U اصول عقلیه
archimedes's principle U اصل ارشمیدس
aufbau principle U اصل بناگذاری
availability principle U اصل دسترسی پذیری
avegadro's principle U قانون اووگادرو
avogadro's principle U قانون اووگادرو
benefit principle U اصل انتفاع
principle point U مبداء اصلی
principle of validity U اصالت الصحه
reality principle U اصل واقعیت
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
acceleration principle U اصل شتاب
variational principle U اصل تغییر
well-ordering principle U اصل خوش ترتیبی [ریاضی]
uncertainty principle U اصل عدم قطعیت
uncertainty principle U اصل نایقینی
transitivity principle U بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
transitivity principle U اصل سرایت پذیری
transitivity principle U اصل تعدی
zeising principle U اصل زای زینگ
reversibility principle U اصل برگشت پذیری
reorganization principle U اصل بازارایی
relativity principle U اصل نسبیت
superposition principle U اصل بر هم نهی
principle of superposition U اصل بر هم نهی
indeterminacy principle U اصل عدم قطعیت
mutiplier principle U اصل ضریب بهم فزاینده
mutiplier principle U اصل ضریب تکاثر
exclusion principle U درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
le chatelier's principle U اصل لوشاتلیه
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
overload principle U اصل اضافه باری
postremity principle U اصل پس ایندی
premack principle U اصل پریماک
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
exclusion principle U اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
correspondence principle U اصل تنافر
hedonistic principle U اصل لذت گرائی
correspondence principle U اصل همخوانی
correspondence principle U اصل توافق
intimacy principle U اصل تعلق
kinesiological principle U اصول حرکت شناختی بدن
fusion principle U اصل ترکیبات جوش خورده
exclusion principle U اصل طرد
principle axis U محور اصلی
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
principle of intimacy U اصل بهم بستگی
equipartition principle U اصل هم بخشی
energy principle U اصل انرژی
principle of exclusion U اصل محرومیت
principle of duality U اصل دوگانگی
duality principle U اصل دوگانگی
principle of permissibility U اصالت الجواز
principle of exclusion U اصل ممنوعیت
exclusion principle U اصل انحصار
exclusion principle U اصل مستثنی کردن
exclusion principle U است
exclusion principle U کالا نیستندشد
acceleration principle U براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
functional principle [Technology] U عاملیت
counter current principle U اصول جریان متقابل
functional principle [Technology] U کارکرد
heisenberg uncertainty principle U اصل عدم قطعیت
image shearing principle U اصول برش تصویر
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
principle of equal advantage U اصل مزیت برابر
principle of equipartition of energy U اصل همبخشی انرژی
principle of microscopic reversibility U اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
berthlot thomson principle U اصل برتلو- تامپسون
bohr's correspondence principle U اصل تنافر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com