Perdic | principal types of tables | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	principal types of tables U	انواععمدهمیزها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	principal types of interchange U	انواععمدهپلهایچندراهی
	principal types of knife U	انواععمدهچاقو
	principal types of nut U	انواععمدهمغزهایخوراکی
	principal types of foot	فشرده کننده آب سنگین
	principal types of pome U	انواععمدهمیوههایکروی
	principal types of shoe U	انواععمدهکفشها
	principal types of spectacles U	انواععمدهعینکها
	principal types of spoons U	انواععمدهقاشقها
	principal types of bills U	انواعنوک
	principal types of missile U	انواععمدهموشک
	principal types of berry U	انواعتوتفرنگیهایعمده
	principal types of tent U	انواععمدهچادرها
	principal types of armchairs U	انواعصندلیهایدستهداراصلی
	principal types of forks U	انواععمدهچنگالها
	principal types of stone fruit U	انواععمدهمیوههایهستهدار
	principal types of tropical fruit U	انواععمدهمیوههایگرمسیری
	principal types of citrus fruit U	انواععمدهمرکبات
	principal types of carving blade U	انواعتیغهحکاکیاصلی
	tables U	میز
	tables U	جدول
	tables U	تو گذاردن
	tables U	میزبازی
	tables U	به جدولی انتقال دادن
	tables U	لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
	tables U	مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
	tables U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tables U	لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
	tables U	لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
	tables U	ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
	tables U	مطرح کردن
	tables U	کوهمیز
	tables U	به صورت جدول دراوردن
	tables U	سفره
	tables U	خوان
	tables U	لیست
	tables U	فهرست
	tables U	از دستور خارج کردن
	tables U	در فهرست نوشتن
	tables U	معوق گذاردن
	tables U	روی میز گذاشتن
	tables U	لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
	tables U	طرح کردن
	tables U	لوح جدول
	astronomical tables U	زیج
	tidal tables U	جداول مشخصات جذر و مددریا
	to turn the tables on any one U	وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
	urban's tables U	جدولهای اربان
	translation tables U	جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
	twelve tables U	الواح دوازده گانه
	twelve tables U	الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
	wear tables U	جداول سایش جنگ افزارها
	nest of tables U	جایگاهمیزها
	dressing tables U	میز اینه داروکشودار
	dressing tables U	میز ارایش
	multiplication tables U	جدول بس شماری
	conversion tables U	جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
	coffee tables U	میزپیشدستی
	water tables U	سطح ایستای
	water tables U	سطح ابهای زیر زمین
	water tables U	سطح ایستائی اب
	water tables U	سطح ایستایی
	water tables U	ابخوان سفره
	current tables U	جداول جریانات جذر و مدی
	mortality tables U	جدول عمر نما
	turn the tables <idiom> U	عوض کردن شرایط
	multiplication tables U	جدول ضرب
	safe loads tables U	جداول بارهای مجاز
	types U	سنخ
	types U	نمونه
	types U	تیره
	types U	مدل
	types U	ساختمان
	types U	سنخ تیپ
	types U	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
	types U	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
	types U	تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
	types U	وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
	types U	نوع خون را معلوم کردن
	types U	نوع خون
	types U	نوع
	types U	قسم
	types U	رقم
	types U	گونه الگو
	types U	قبیل
	types U	حروف چاپی حروف چاپ
	types U	کلیشه
	types U	باسمه ماشین تحریر
	types U	با ماشین تحریر نوشتن
	types U	ماشین کردن طبقه بندی کردن
	types U	فرمان TYPE
	principal U	عمده
	principal U	شرکت اصلی
	principal cause U	علت اصلی
	the principal U	suretyship of contract a in
	the principal U	مکفول
	the principal U	مکفول عنه
	principal U	اصلی
	principal cause U	جهت عمده
	principal U	دستور دهنده
	principal U	قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
	principal U	مجرم اصلی
	principal U	مایه سرمایه اصلی
	principal U	مطلب مهم
	principal U	رئیس مدیر
	principal U	عامل
	principal U	اصل
	principal U	کارفرما
	principal U	صفت موروثی
	principal U	رئیس موسسه اثاثه ارثی
	principal U	رئیس دانشکده یا دبیرستان
	principal U	امر مرتکب اصلی
	principal U	عمده موکل
	principal U	مایه
	principal U	موکل ارباب
	principal U	مهم
	principal U	مضمون عنه
	types of sleeves U	انواعآستین
	types of pockets U	انواعجیب
	types of pleat U	انواعپیلی
	types of outlet U	انواعخروجی
	types of handle U	انواعدسته
	types of heading U	انواعوالانها
	types of head U	انواعسرپیچ
	types of inflorescences U	انواعگلآذینها
	types of leaves U	انواعبرگ
	types of move U	انواعحرکتها
	types of pins U	انواعموانعبرلیتگ
	types of oar U	انواعپارو
	types of grip U	انواعگرفتن
	types of dress U	انواعپیراهن
	types of window U	انواعپنجره
	types of telephones U	انواعتلفن
	types of trousers U	انواعشلوار
	types of tools U	انواعابزار
	types of arch U	انواعکمان
	types of arches U	انواعقوسها
	types of blouse U	مدلهایبلوز
	types of anchor U	شکللنگر
	types of bodywork U	انواعبدنهاتومبیل
	types of chair U	انواعصندلی
	types of curtain U	انواعپرده
	types of skirt U	انواعدامن
	types of door U	انواعدر
	touch-types U	نگارش با روش پرماسی
	types of collars U	انواعیقه
	hippocratic types U	سنخهای بقراطی
	the types are inked over U	در چاپخانه حروف را مرکب می زنند
	truss types U	انواع خرپا
	types of burst U	نوع ترکش
	function types U	سنخهای کارکردی
	adopted types U	انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
	blood types U	گروه خون
	blood types U	گروه خونی
	blood types U	تعیین کردن
	principal contractor U	پیمانکار اصلی
	principal balustre U	زیر ستون
	principal challenger U	رد عضو هیات منصفه با دلیل قابل قبول
	principal clause U	قضیه اصلی
	cosmological principal U	اصل کیهان شناختی
	principal and interest U	اصل پول و بهره
	principal axis U	محور مبداء
	principal axis U	محور اصلی
	principal and profit U	مایه و سود
	lady principal U	خانم رئیس
	lady principal U	رئیسه
	lady principal U	مدیره
	principal colors U	رنگهای اصلی
	default by the principal U	نکول توسط واگذارنده
	Principal and interest . U	مایه وسود
	principal line U	خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
	principal punishment U	مجازات اصلی
	principal stress U	تنش اصلی
	principal parts U	قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
	principal planets U	سیارات اصلی
	principal amphibians U	دوزیستاناصلی
	principal reason U	علت اصلی
	principal stress U	خستگی اصلی
	principal town U	شهر عمده
	the principal debtor U	مضمون عنه
	principal offender U	مباشر در جرم مجرم اصلی
	principal techniques U	روشهایاصلی
	principal of a school U	مدیر اموزشگاه
	principal offender U	مباشر
	principal rafter U	تیرعرضیطاقاصلی
	principal in the first degree U	مجرم اصلی
	major types of shoes U	عمدهتریناشکالکفش
	types of beam bridges U	قسمتهایتیرپیل
	types of arch bridges U	انواعیلها
	types of golf clubs U	انواعچوبگلفباشگاهی
	types of kitchen knife U	انواعچاقویآشپزخانه
	wood flooring types U	اشکالکفچوبی
	principal kinds of deer U	انواععمدهگوزنها
	principal veins and arteries U	عمدهرگهایوسرخرگها
	principal edible gastropods U	عمدهشکمپایانقابلخوردن
	their principal food is rice U	خوراک عمده انها برنج است
	principal edible molluscs U	عمدهصدفهایقابلخوردن
	principal moment of inertia U	لنگر اصلی ماند
	principal axis of inertia U	محور اصلی ماند
	principal centre of affairs U	مرکز مهم امور
	principal of domestic jurisdiction U	اصل صلاحیت ملی