English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
abilities U شایستگی
abilities U قدرت
abilities U توانش
abilities U توانایی
abilities U لیاقت صلاحیت
abilities U قابلیت
abilities U استطاعت
abilities U توانائی
mental a U دیوانگی
mental a U جنون
mental U ذهنی
mental U عقلی
mental U دماغی
mental U روحی
mental U مغزی هوشی
mental U فکری
mental U روانی
mental faculties U قوی ذهنی
mental analysis U تحلیل ذهنی
mental age U سن عقلی
mental abnormality U اختلال مشاعر
mental ability U توانایی ذهنی
mental examination U معاینه روانی
mental apparatus U دستگاه ذهن
mental subnormality U عقب ماندگی ذهنی
mental disorder U اختلال مشاعیر
mental disturbance U اختلال روانی
mental economy U اقتصاد روانی
mental conflict U تعارض روانی
mental confusion U گم گشتگی ذهنی
mental defect U نقص عقلی
mental disorder U بیماری روانی
mental disorder U اختلال روانی
mental illness U بیماری روانی
mental disease U بیماری روانی
mental discipline U پرورش ذهنی
mental growth U رشد ذهنی
mental development U رشد ذهنی
mental deterioration U تباهی عقلی
mental derangement U اشفتگی روانی
mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی
mental deficiency U عقب ماندگی روانی وفکری
mental defectives U اختلال حواس
mental faculty U قوه ذهنی
mental hospital U بیمارستانروانی
mental perception U درک
mental perception U دریافت
mental process U فرایند ذهنی
mental reservation U خود داری از ذکر مطلبی
mental retardation U عقب مانده ذهنی
mental set U امایه ذهنی
mental status U وضع روانی
mental structure U ساخت ذهنی
mental test U ازمون روانی
mental topography U مکان نگاری ذهن
mental work U کار فکری
mental retardation U عقب ماندگی ذهنی
mental perception U ادراک
mental pabulum U قوت دهنی
mental function U کارکرد ذهنی
mental health U بهداشت روانی
mental health U سلامت روانی
mental hygiene U بهداشت روانی
mental image U تصویر ذهنی
mental incapacity U سفه
mental maturity U بلوغ ذهنی
mental maturity U رشد
mental measurement U اندازه گیری روانی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
borderline mental deficiency U نقص عقلی مرزی
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
mental element of crime U عنصر روانی جرم
higher mental processes U فرایندهای عالی ذهن
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
columbia mental maturity scale U مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
primary U ابتدایی مقدماتی
primary U نخستین
primary U ورودی
primary U اصلی
primary U عمده
primary U اولیه
primary U مقدماتی نخستین
primary needs U نیازهای نخستین
primary U مقدماتی اصلی
primary U ابتدایی
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary U که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary U که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary U خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary U کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary U تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
primary U کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
primary planets U سیارات عمده
primary standard U استاندارد اولیه
primary storage U انباره اولیه
primary storage U حافظه اولیه
primary structure U ساختمان اصلی
primary structure U ساختمان اولیه
primary reinforcement U تقویت نخستین
primary reciever U دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
primary position U موضع اصلی
primary position U موضع ابتدایی
primary planets U سیارات کبار
primary processes U فرایندهای نخستین
primary productivity U فراوردگی نخستین
primary products U محصولات اولیه
primary products U محصولات پایه
primary tenses U زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary track U شیار اولیه
primary track U شیار اصلی
primary school U دبستان
primary colour U رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary material U مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
primary accused U متهم اصلی
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary root U ریشهاولیه
primary mirror U آئینهابتدائی
primary treatment U تصفیه نخستین
primary treatment U پاکسازی نخستین
primary winding U سیم پیچ ورودی
primary wire U سیم ورودی
primary zones U نواحی نخستین
primary schools U دبستان
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary covert U پرهایاولیه
primary marshalling U راهاولیه
primary personality U شخصیت نخستین
primary education U اموزش ابتدایی
primary center U مرکز اولیه
primary circuit U مدار ورودی
primary cluster U تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary coil U پیچک راه انداز
primary colors U رنگهای نخستین
primary colors U رنگهای اصلی
primary center U مرکز عمده
primary cell U پیل ساده
grounded primary U مدار ورودی زمینی
primary gain U بهره اصلی بیماری
primary alcohol U الکل 1 درجه
primary alcohol U الکل نوع اول
primary amentia U نقص عقل نخستین
primary anxiety U اضطراب نخستین
primary armament U جنگ افزار اصلی
primary body U جسم اولیه
primary carbon U کربن 1 درجه
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
primary carbon U کربن نوع اول
primary inputs U نهادههای اولیه
primary interest U مسئولیت اصلی
primary interest U هدف توجه اصلی
primary investment U سرمایه گذاری اولیه
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary masses U نقاط مادی اولیه
primary colours U رنگهای اصلی
primary mission U ماموریت اصلی
primary motivation U انگیزش نخستین
primary inputs U دادههای اولیه
primary hypertension U افزایش اولیه فشار خون
primary industries U صنایع اولیه
primary current U جریان ورودی
primary emission U صدور اولیه
primary electron U الکترون اولیه
primary drive U سائق نخستین
primary group U گروه نخستین
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
net primary production U تولید خالص نخستین
primary cosmic rays U پرتو کیهانی
primary cosmic rays U تابش کیهانی
to act through primary agents U به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
primary diagonal [matrix] U قطر اصلی [ریاضی]
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
primary vowel sounds U صداهای اصلی
primary consumers: herbivores U گیاهخواران
primary consumers: herbivores U مصرفکنندهاولیه
middle primary covert U پرهایاولیهمیانی
primary storage unit U واحد انبارش اولیه
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com