Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
previous examination
U
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
previous
U
پیشین
previous
U
قبلی
previous
U
سابقی
previous
U
اسبقی جلوتر
previous
U
مقدم
previous day
U
روز قبل
previous notice
U
پیش اگهی
previous question
U
موضوع کفایت یا عدم کفایت مذاکرات
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
previous work
U
کارهای قبلی
Act according to the previous procedure.
U
بترتیب گذشته عمل کنید
previous master of a liberated slave
U
معتق
self examination
U
خود ازمایی
examination
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination
U
تست
examination
U
امتحان
examination
U
آزمایش
examination
U
آزمون
to take an examination
U
امتحان دادن
self examination
U
درون خویشتن بینی
examination
U
استنطاق
examination
U
بازپرسی
examination
U
بازرسی معاینه
examination
U
محک
examination
U
امتحان ازمایش
examination
U
ازمایه
examination
U
ازمون
re examination
U
بازپرسی مجدد
re-examination
U
پرس ازمایی مجدد
re-examination
U
بازپرسی مجدد
re examination
U
پرس ازمایی مجدد
examination
U
رسیدگی
examination
U
معاینه
examination
U
رسیدگی معاینه
examination
U
بازرسی
examination
U
معاینه کردن
examination
U
بررسی
examination
U
امتحان
to sit for an examination
U
در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
To cheat in an examination.
U
درامتحان تقلب کردن
sit for an examination
U
در امتحانی شرکت کردن
to give an examination
U
صورت امتحان دادن
to give an examination
U
امتحان کردن
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
To pass an examination .
U
درامتحان قبول شدن
To sit for an examination.
U
درامتحان شرکت کردن
qualifying examination
U
امتحان صلاحیت
psychiatric examination
U
معاینه روانپزشکی
cross examination
U
بازپرسی
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
cross examination
U
بازجویی همگانی
cross examination
U
بازرسی
cross examination
U
استنطاق
cleared without examination
U
ترخیص بدون بازرسی
cross-examination
U
پرسش و مقابله
cross-examination
U
بازپرسی
cross examination
U
بازجویی استنطاق بازجویی از شهود مواجهه دادن شهود
cross examination
U
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
essay examination
U
امتحان انشایی
examination anxiety
U
اضطراب امتحان
examination of the soil
U
ازمایش خاک
bar examination
U
امتحان وکالت
mental examination
U
معاینه روانی
graduate record examination
U
جی ار ای
graduate record examination
U
امتحان ورودی بعد ازلیسانس
examination of witness's eligibility
U
تزکیه
To mark the examination papers .
U
ورقه های امتحان رانمره دادن
ceeb (college entrance examination board
U
شورای امتحانات ورودی
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.
U
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com