English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
player coach U مربی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coach U مربی
coach U کمک مربی کمک استاد
coach-and-four U درشکهقدیمی
coach U اماده ساز
coach U معلمی کردن
coach U رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach U مربی ورزش
coach U واگن راه اهن
coach U کالسکه
player U نوازنده
player U بازیکن
player U بازیکن
player U هنرپیشه بازیکن ورزشی
player U بازیگر
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
head coach U سرمربی
mail coach U دلیجان پستی
slow coach U ادم بیحال یا کودن
motor coach U مینی بوس سفری
playing coach U مربی
slow coach U ادم قدیمی مسلک
stage coach U دلیجان
coach connection U کلاجمتصل
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
coach's box U محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
assistant coach U کمک مربی
coach fellow U یک لنگه اسب کالسکه
coach box U جای کالسکه ران
coach house U کالسکه خانه
coach house U درشکه خانه
coach screw U پیچ خودکار
coach varnish U لاک
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
coach varnish U جلا
coach varnish U رنگ
coach built U چوبی
cricket player U بازیکنگریکت
He is an excellent player. U عالی بازی می کند ( ورزش )
ball player U بازیگر با توپ
club player U بازیگر باشگاهی
tennis player U بازیکنتنیس
player's stick U چوببازیکنهاکی
player [American E] U مشتاق زن
record player U گرامافون
player [American E] U مردلاس زن
player [American E] U زن دنبال کن
player [American E] U مرد زن پرست
to be sidelined [player] U از بازی یا معرکه خارج شدن [ورزشکار]
CD/ROM player U محلقرارگرفتنسیدی
player piano U پیانو خودکار
offensive player U شطرنجباز حملهای
piano player U اسباب پیانو زنی
piano player U پیانوزن
Media Player U برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
player's number U شماره بازیگر
protect a player U معاف از انتقال
registration of player U نامنویسی بازیگران
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
hunch player U شرطبند از روی حدس و گمان
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
volleyball player U والیبالیست
combi player U درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
defensive player U شطرنج باز دفاعی
coach and pupil method U روش مربی و شاگرد دراموزش
coach and pupil method U روش استفاده ازکمک مربی
motor coach jack U جک اتومبیل
open-plan coach U طرحبازوگن
back line player U بازیگر خط عقب والیبال
american football player U بازیکنفوتبالآمریکایی
cassette player controls U کنترلکنندهاینوار
wireless record player U گرام پخش کننده
compact disc player U دستگاهدیسکفشرده
ice hockey player U بازیکنهاکیروییخ
compact disc player controls U دکمههایکنترلکنندهدیسک
personal radio cassette player U رادیووضبطصوتشخصی
attacking [style of play, player] <adj.> U حمله
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U تهاجمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com