Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plant cell
U
سلولگیاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plant
U
دستگاه
plant
U
تجهیزات کارگاه
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
plant out
U
نشا کردن
plant
U
غرس کردن
plant
U
وسایل
plant
U
کارگاه
plant
U
تاسیسات
plant
U
کارخانه
plant
U
کاشتن
plant
U
در زمین قراردادن
plant
U
مستقر کردن
plant
U
گیاه نهال
plant
U
رستنی
plant
U
نبات کارخانه
plant
U
ماشین الات کارخانه
plant
U
ماشین
to plant out
U
درفاصلههای معین کاشتن
plant
U
کشت و زرع کردن نهال زدن
f. plant
U
گیاه برگی یابرگ دار
in plant
U
رویان
to plant out
U
از گلدان در اوردن ودرزمین کاشتن
plant
U
واحد صنعتی
in plant
U
درحال رویش درحال رشد
plant out
U
در فواصل معین کاشتن
plant
U
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا
plant
U
گیاه
electric plant
U
نیروگاه
sensitive plant
U
حساسه
sensitive plant
U
گیاه حساس
smelting plant
U
کارخانه ذوب
telephone plant
U
تشکیلات مراکز تلفن خودکار
to plant down ther
U
اینه کردن
dressing plant
U
تاسیسات تهیه سنگ معدن
desalination plant
U
واحدی جهت گرفتن املاح
sintering plant
U
تاسیسات زینتر
cement plant
U
کارخانه سیمان
concreting plant
U
کارخانه بتن سازی
concrete plant
U
کارخانه بتن سازی
foliage plant
U
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
to plant oneself
U
مستقرشدن
coking plant
U
کارخانه ذغال سازی
to pull up a plant
U
گیاهی را ازریشه دراوردن
to lose plant
U
مردن
vinegar plant
U
بچه سرکه
xerophylus plant
U
گیاه خشک دوست
lubricants plant
U
گیاهروغنی
building plant
U
وسایل ساختمان
contractor plant
U
کارخانه پیمان کار
contractors plant
U
ماشینهای ساختمانی
desalination plant
U
واحد ملح گیری
the stem of a plant
U
ساقه گیاه
to lose plant
U
پژمرده شدن
to miss plant
U
سبز نشدن
to plant down ther
U
اخ کردن
to plant down ther
U
پول نقد دادن
to plant oneself
U
جابگیر شدن
cotton plant
U
بوته پنبه
cotton plant
U
درخت پنبه
cooling plant
U
تاسیسات سردکننده
cooling plant
U
سردخانه
egg plant
U
بادنجان
electric plant
U
کارخانه برق
plant louse
U
شته
plant food
U
غذای گیاه
plant food
U
غذای گیاهی
plant construction
U
ساختمان کارخانه
pilot plant
U
واحد ازمایش صنعتی
pilot plant
U
کارخانه نمونه
humble plant
U
گل ناز
pilot plant
U
کارگاه نمونه
indigo plant
U
گیاهان نیل دار درخت نیل
indigo plant
U
بوته نیل
lemon plant
U
یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
plant ecology
U
بوم شناسی گیاهی
lighting plant
U
تاسیسات روشنایی
manufactoring plant
U
کارخانه تولیدی
metallurgical plant
U
کارخانه ذوب اهن
mobile plant
U
دستگاه متحرک
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
plant louse
U
شپشه
granulating plant
U
تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
seed plant
U
بذر گیاه
seed plant
U
گیاه تخم دار
refining plant
U
پالایشگاه
energy plant
U
نیروگاه
energy plant
U
کارخانه تولید نیرو
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
ice plant
U
کارخانه یخ ساز
galvanizing plant
U
واحد اب روی کاری
gas plant
U
fraxinella=
generating plant
U
کارخانه برق
generating plant
U
نیروگاه
generating plant
U
پست نیرو
plant geography
U
جغرافیای گیاهی
plant oneself
U
مستقر شدن
plant mixing
U
امیختن در کارخانه
plant mixing
U
اختلاط در کارخانه
plant mix
U
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
ordnance plant
U
کارخانجات اردنانس
power plant
U
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plant
U
تاسیسات جریان قوی
power plant
U
نیروگاه برق
batching plant
U
مرکز اندازه گیری
plant-dyes
U
رنگینه های گیاهی
pot plant
U
گیاهخانگی
power plant
U
مرکز تولید نیرو
air plant
U
گیاه هواخوریاهواروی
agglomerating plant
U
واحد یا تاسیسات زینتر
plant pot
U
دیگپلاستیکی
power plant
U
نیروگاه
power plant
U
پیش راننده
power plant
U
نیروگاه موتور مولدنیرو
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
structure of a plant
U
ساختمانگیاه
rubber plant
U
درخت کائوچو
power plant
U
محرکه وسیله نقلیه
treatment plant
U
طرزعملدستگاهماشین
bedding plant
U
گیاهیگلدار
power plant
U
دستگاه مولد نیرو
power plant
U
موتوربرق
castor oil plant
U
کرچک
continous casting plant
U
تاسیسات ریخته گری دائمی
high head plant
U
تاسیسات فشار قوی
copper smelting plant
U
کارخانه ذوب مس
air exhausting plant
U
دستگاه خلاء
air conditioning plant
U
تاسیسات تهویه مطبوع
power generating plant
U
تاسیسات تولید نیرو
nuclear power plant
U
نیروگاه هسته ای
gold and silver plant
U
حشیشه القمر
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
tin smelting plant
U
کارخانه ذوب قلع
aggregate batching plant
U
دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
high voltage plant
U
نیروگاه فشار قوی
catalytic reforming plant
U
تبدیلکاتالیزوریگیاه
castor oil plant
U
گیاه کرچک
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
pavana wood plant
U
هندی
pavana wood plant
U
بیانجیر
nuclear power plant
U
تاسیسات انرژی هستهای
pavana wood plant
U
کرچک هندی
low voltage plant
U
تاسیسات فشار ضعیف
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
open hearth plant
U
تاسیسات کوره زیمنس مارتین
cast steel plant
U
کارخانه فولادریزی
blast furnace plant
U
تاسیسات کوره بلند
pavana wood plant
U
حب الملوک
tidal power plant
U
کارگاهقدرتجزرومد
pavana wood plant
U
بیدانجیرختابی
central mixing plant
U
مرکز اختلاط بتن
pepper plant or vine
U
درخت فلفل
isolated electric plant
U
نیروگاه روستایی
coke oven plant
U
کوره پزخانه ذغالی
cell
U
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell
U
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell
U
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell
U
پیل
cell
U
باطری
cell
U
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell
U
سل
cell
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
U
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell
U
المان
cell
U
خانه جدول
cell
U
زندان انفرادی
cell
U
جزء اصلی باطری
cell
U
یاخته
cell
U
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell
U
زندان تکی
cell
U
حفره
cell
U
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell
U
پیل سلول
cell
U
فرف نمونه
cell
U
سلول
cell
U
پیل خانه باطری
tr cell
U
کلید فرگیر
cell
U
حجره
cell
U
اتاقک
cell
U
سلول یکنفری
cell
U
خانه
cross section of a power plant
U
قسمتعرضینیروگاه
waste water purification plant
U
تصفیه خانه فاضلاب
high tension power plant
U
نیروگاه فشار قوی
impluse voltage testing plant
U
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
by product cock oven plant
U
محصولات فرعی کک سازی
atomic power station
[plant]
U
نیروگاه هسته ای
molding sand preparation plant
U
واحد تهیه ماسه قالب گیری
photovoltaic cell
U
پیل نور- برقی مجاورتی
unit cell
U
سلول واحد
unit cell
U
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
voltaic cell
U
پیل ولتا
condemned cell
U
سلولزندان
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
voltaic cell
U
پیل ولتایی
whiteblood cell
U
گویچه سفیدخون گلبول سفید
photoemissive cell
U
لامپ نور- برقی
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریک
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
photoconductive cell
U
پیل نور- رسانایی
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com