Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pipet tray rack
U
جا پی پتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pipet
U
پی پت
measuring pipet
U
پی پت مدرج
automatic pipet
U
پی پت خودکار
volumetric pipet
U
پی پت حجم سنجی
tray
U
سینی
tray
U
طبق
out tray
U
سبدمخصوصنامههاواسناددردفاتر
tray
U
حمام
tray
U
جعبه دو خانه
in tray
U
جائیکهنامههاواسنادرسیدهرادرآنمیگذارند
diskette tray
U
سینی دیسکت
de aerator tray
U
سینی هواگیری
bubble tray
U
بشقابک حباب
egg tray
U
جایتخممرغ
ash tray
U
زیرسیگاری
paper tray
U
سبدمخصوصکاغذ
payout tray
U
سینیپرداخت
storage tray
U
سینیذخیره
loading tray
U
سینی پر کن گلوله
breechblock tray
U
سینی کولاس
cosmetic tray
U
آینهیآرایشی
tea tray
U
سینی قهوه
desk tray
U
جاکاغذیرومیزی
spray tray
U
تله افشانک
tea tray
U
سینی چای
spanning tray
U
سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
feeder output tray
U
سینیخروجیتغذیهکننده
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
ice cube tray
U
جاییخقالبی
rack
U
توری مشبک اشغال گیر
rack up
U
بازی کردن- حساب کردن
on the rack
U
درفشار
on the rack
U
درشکنجه
rack
U
آویز فرش
[قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
rack
U
چنگک جا لباسی
rack
U
قفسه
rack
U
ردیف
rack
U
قفسه مهمات و وسایل
rack
U
طاقچه مقر
rack
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack
U
میله دندانه دار
rack
U
قطاع دندانه دار
rack
U
طاقچه
rack
U
دندانه دار کردن
rack
U
بار بند
rack
U
جاکلاهی
rack
U
نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
rack
U
شکنجه
rack
U
چرخ دنده دار
rack
U
عذاب دادن
rack
U
رنج بردن
rack
U
بشدت کشیدن
rack
U
اشغال گیر
rack
U
شکنجه کردن
rack
U
میله رنده
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
U
چارچوب
rack
U
به هم بستن
rack
U
چهارنعل کوتاه
rack
U
خون مستاجررا در شیشه کردن
coat rack
U
محلآویزکت
bottle rack
U
جا بطری
equipment rack
U
پایهوسایل
pipe rack
U
چنگکپیپ
shoe rack
U
چنگککفش
spool rack
U
جاقرقره
spice rack
U
قفسه ادویه
rack one's brains
<idiom>
U
به مغز خود فشار آوردن
rack one's brains
<idiom>
U
سخت فکر کردن یاچیزی را بخاطر آوردن
go to rack and ruin
<idiom>
U
نتیجه بد حاصل کردن
toast rack
U
شیارهایجداکنندهتوستر
roof-rack
U
باربنداتومبیل
stamp rack
U
مهرچرخدندهدار
burning rack
U
قاب باتری
luggage rack
U
جایچمدان
rack space
U
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
rack rent
U
اجازه گزاف بستن بر
rack rent
U
اجازه تمام سال
loading rack
U
سکوی بارگیری
rack control
U
نوعی کنترل پروازی غیر دستی
rack and pinion
U
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
plate rack
U
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
paper rack
U
جاکاغذی
card rack
U
طاقچه کارت
hay rack
U
جای یونجه
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
shelving rack
U
قفسه
rack railway
U
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
card rack
U
جای کارت
trash rack
U
اشغالگیر
to rack rent
U
حداکثر اجاره رابر ملکی بستن
to go to rack and ruin
U
نابودشدن
cuvette rack
U
جاکووتی
hay rack
U
علف دان
muck rack
U
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
test tube rack
U
جای لوله ازمایش
print drying rack
U
میلهرنگیخشکشونده
rack type cutter
U
اسکنه نوع شانهای
rack type cutter
U
شانه رنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com