Perdic | pious fraud | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 42 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	pious fraud U	حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pious U	زاهد
	pious U	وارسته
	pious U	متقی پارسا
	pious U	پرهیزگار
	pious U	دیندار
	pious U	متقی
	pious foundations U	اوقاف
	pious foundations U	بنگاههای خیریه
	pious endowment U	وقف
	pious founder U	بانی خیر
	begueather of a pious foundation U	واقف
	settler of a pious foundation U	واقف
	custodian of a pious foundation U	متولی
	begueather of a pious foundation U	وقف کننده
	settler of a pious endowment U	واقف
	fraud U	گوش بر شیاد
	fraud U	پور درآوردن با کلک زدن به مردم یا دروغ گفتن به آنها
	fraud U	تقلب کلاهبرداری
	fraud U	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
	fraud U	تدلیس جزائی تدلیس مدنی
	fraud U	فن
	fraud U	کلاهبرداری
	fraud U	سوء استفاده
	fraud U	کلاه برداری
	fraud U	حیله
	fraud U	حیله کلاهبرداری
	fraud U	فریب
	fraud U	تقلب
	fraud U	احتیال
	fraud U	گول
	fraud U	غبن
	fraud U	کلاهبرداری کلاهبردار
	presumption of fraud U	احتمال تقلب
	statute of fraud U	قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
	option of fraud U	خیار تدلیس
	guilty of fraud U	محکوم به علت کلاهبرداری
	gross fraud U	غبن فاحش
	constructive fraud U	منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
	constructive fraud U	کلاهبرداری اعتباری
	It was all a fraud ( gimmeck ) . U	تمامش کلاهبرداری بود
	Cheating( fraud) does not pay ( prosper). U	تقلب عاقبت ندارد

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy