English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
pier foundation U شالوده پی
pier foundation U اساس پی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pier U ستون
pier U پایه
pier U شمع
pier U اسکله ستون
pier U اسکله
pier U جرز
pier U موج شکن
pier U پایه پل
pier U لنگرگاه
pier U پایه و سطحی
pier U کرپی
pier U پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier U موج کش
bridge pier U پایه پل
pier cap U دال بتنی که روی ستون بنا میشود
pier glass U ایینه قدی
pier mount U پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier mount U پایه نصب
pier table U میز زیر ایینه قدی
the pier of a bridge U پایه پل
sea pier U سد دریایی
downstream pier nosing U پس دماغه
foundation U اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
foundation course U دورهآمادهسازیدانشگاه
foundation U پایه مبنا
foundation U شالوده اصل
foundation U پی ریزی
foundation U فوندامنت
foundation U فونداسیون
foundation U پی ساختمان
foundation U پایه
foundation U پی
foundation U پی ریزی اساس
foundation U بنیاد
foundation U تاسیس
foundation U بنیان بنگاه
foundation U موسسه خیریه
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
foundation U اساس
foundation U سازمان خیریه
foundation U شالوده
pilework foundation U پی سازی با شمع
pile foundation U فونداسیون ستون
pile foundation U شمع پی
foundation stone U سنگبنا
foundation of tower U پایهمرتفع
It must have a solid foundation. U اساس کار باید محکم باشد
To lay the foundation. U پی نهادن ( پی ریزی کردن )
pile foundation U شالوده شمعی
raft foundation U پی گسترده
raft foundation U پی روی رادیه
road foundation U زیر پی راه
foundation blockage U پایهسرکننده
earth foundation U پایهزمین
dam foundation U شانهنهرپائینی
foundation slip U زیرپوشبندی
liquid foundation U کرم مایع
foundation trench U شالوده
shallow foundation U پی کم عمق
settlement of the foundation U نشست پی گاه
road foundation U شالوده راه
road foundation U پی راه
shallow foundation U پی سطحی
natural foundation U پی طبیعی
foundation joint U درز پی
foundation joint U درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
foundation gallery U نقب پی
bouyant foundation U پایه شناور
foundation gallery U گالری پی
foundation concrete U بتن پی
bouyant foundation U پی شناور
depth of foundation U گودی پی
depth of foundation U عمق پی
deep foundation U پی سازی در عمق
deep foundation U پی گود
foundation materials U مصالح پی سازی
foundation paste U شفته
machine foundation U پایه دستگاه
grillage foundation U پی شبکهای
foundation trench U پی
caisson foundation U پی سازی با هوای فشرده
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
foundation soil U پی ریزی ساختمان
foundation school U اموزشگاه موقوف
foundation pile U میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
foundation pile U تیر فونداسیون
To lay the foundation of a company. U پایه واساس شرکتی راریختن
begueather of a pious foundation U واقف
begueather of a pious foundation U وقف کننده
custodian of a pious foundation U متولی
earthquake proof foundation U شالوده ضد زلزله
settler of a pious foundation U واقف
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
investigation of foundation conditions U شناسایی زمین پی
investigation of foundation conditions U تحقیق شرایط شالوده
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
Foundation [junior] house officer [British English] U انترن پزشک [مقیم بیمارستان]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com